وی در ادامه گفت: مردان به خاطر ویژگی اقتدارطلبیشان با هر چیزی که نشاندهنده این باشد که توانایی شان زیر سوال رفته است، مقابله میکنند. یکی از چیزهایی که به نظر مردان نشاندهنده زیر سوال رفتن اقتدار است، نصیحتکردن همسرانشان است. هدف مردها این نیست که شما را ناراحت کنند یا با حرفتان موافق نباشند، مسئله این است که لحن نصیحتگرانه شما باعث موضع گیری او شده است. کافی است لحن تان را جوری عوض کنید انگار که دارید در زمین او بازی میکنید.
این روانشناس تاکید کرد: وقتی برای مردها مشکلی را تعریف می کنید، بیشتر از هر چیزی در سرشان به فکر راه حل آن مشکل هستند. برای شما به عنوان یک زن احتمالا از همه مهمتر این است که شوهرتان مشکل شما را بشنود و با شما همدردی کند اما برای آنان مهم این است که به عنوان کمک، راه حل مشکل شما را بگویند، ضمن اینکه پیدا کردن راه حل نشاندهنده توانایی آنهاست.
وی اضافه کرد: ارائه سریع راه حل اصلا به معنای نادیده گرفتن حس شما و حوصله نداشتن برای شنیدن حرفهای شما نیست. آنان فکر میکنند شما به این خاطر مشکلتان را تعریف کردهاید تا راه حلی پیدا کنید. گاهی سکوت مردها هم به همین معناست. سکوت میکنند چون راه حلی ندارند.
وی با بیان اینکه برخی مردان زنان را متهم به بیعاطفگی میکنند گفت: به اعتقاد روانشناسان وجه تمایز زنان و مردان این است که مردان می توانند جنبههای عاطفی و عقلانی یک موضوع را از هم جدا کنند اما برای زنان تقریبا همه چیز میتواند عاطفی باشد. به این معنا که زنان احساساتشان را در خیلی از چیزها دخیل می کنند اما آقایان می توانند خیلی مواقع احساساتشان را کنترل کنند.
بینیاز اضافه کرد: به گفته عصب شناسان دلیل این قضیه این است که مرکز عاطفه در مردها فقط در نیمکره راست مغز است اما در زنان مراکز عاطفه در هر دو بخش چپ و راست مغز پراکنده هستند. مرکز صحبت کردن و تفکر منطقی سمت چپ مغز است برای همین تفکر منطقی زنان با عواطفشان در هم آمیخته است اما مردها می تواننند این دو را از هم جدا کنند. این تفاوت جنسیتی، در دعواهای بین زنان و مردان خیلی خوب خودش را نشان می دهد.
وی در ادامه گفت: وقتی زنان وسط بحث با شوهرشان عصبانی میشوند یا گریه میکنند یا هر دو، معمولا همزمان تعجب می کنند که چطور شوهرشان همچنان خونسرد ایستاده است و منطقی بحث را پیش میبرد. در واقع مردان غیرعاطفی نیستند. گواه عاطفی بودن آنها این همه دیوان شعر که توسط مردها سروده شده است. البته این به معنای این نیست که مردها هرگز در بحث ها احساسی نمی شوند. آنان هر وقت احساس کنند قلمروشان زیر سوال رفته است احساساتی و معمولا عصبانی می شوند.
این روانشناس با بیان اینکه مردها کم حرفتر از زنها هستند گفت: روانشناسان می گویند زنان روزانه 6 هزار تا 8 هزار لغت به کار می برند اما مردها یک سوم این تعداد کلمات را میگویند. دلیل این پدیده به گفته عصب شناسان این است که مرکز تکلم در مردها فقط در سمت چپ مغزشان واقع شده است اما مرکز تکلم در زنان هم در سمت راست و هم در سمت چپ مغز وجود دارد. البته روانشناسان تکاملی میگویند مردان در طول هزاران سال یاد گرفتهاند کم حرف باشند چون باید ساکت کمین میکردند وگرنه شکار فرار میکرد و بقای خانواده به خطرمیافتاد.
وی اضافه کرد: زنان باید با همگروهیهای خانم خودشان حرف می زدند و از بچههایشان مراقبت می کردند. بقای آنها به همین رابطه داشتن بر میگشت. مردها در طول رشد هم دیرتر زبان باز می کنند و مهارتهای کلامیشان از زنان کمتر است.
وی درباره اشکال متفاوت حرف زدن زنان و مردان اظهارکرد: اگر صحبت کردن در مورد مسائل روزمره را به دو شیوه گزارش توصیفی وگزارش علمی تقسیم کنیم؛ زنان به شیوه توصیفی ومردان به شیوه علمی حرف میزنند. در واقع زنان بیشتر در مورد جزئیات صحبت میکنند اما حرفزدن مردان بیشتر منطقی و علمی است. آنها آن چیزی که فکر می کنند گفتنش لازم است را می گویند. برای همین به نظر می رسد مردها فقط تیتر اتفاقات را می گویند و نه شرح آنها را.
بینیاز تصریح کرد: این اصلا به این معنا نیست که شوهرتان نمی خواهد شما از اتفاقات روزمره خبردار شوید، یا شما را لایق دانستن آنها نمیداند. مردها به طبیعت خودشان رفتار می کنند و شما نباید با دید زنانه خودتان حرف های آنها را تفسیر کنید.
وی در این زمینه گفت: زنان معمولا غیرمستقیم حرف خودشان را میزنند و گلایه دارند چرا مردها حرف هایشان را نمیفهمند. مثلا ممکن است شما به همسرتان بگویید چایی نمی خوری و منظورتان این باشد که باید با هم چایی بخوریم اما مردها معمولا به درون خودشان مراجعه می کنند و اگر چایی میل نداشته باشند با صراحت این را می گویند. این صراحت نشانه بیادبی یا بیتوجهی همسرتان نسبت به شما نیست او فقط طبق طبیعت مردانهاش به شما گوش می دهد.
بینیاز تصریح کرد: مردها از بچگی به امری حرف زدن عادت می کنند و دخترها به پیشنهادی حرف زدن. پسرها در بازیهایشان می گویند: «توپ را بنداز برای من» اما دخترها می گویند: «می یاین با هم خاله بازی کنیم؟» هم دخترها و هم پسرها به خاطر شیوه خاص حرف زدن خودشان تشویق می شوند و این نوع حرف زدن در آنها نهادینه می شود. اگر مردی از جملههای امری زیادی استفاده می کند به این معنا نیست که صبح تا شب دستور می دهد و قصدش ریاست کردن است، فقط طبق طبیعت مردانهاش رفتار می کند.
بینیاز در پایان مطلب خود در مجله سپیده دانایی گفت: زنان راحتتر می
توانند ذهن دیگران را بخوانند. مردان در این مورد خیلی ضعیف تر عمل
میکنند. آنان کمتر از زنان از روی چهره به قصد یا احساس پشت آن پی
میبرند. شما به عنوان یک زن احتمالا از این ناتوانی مردها خیلی شاکی هستید
و آن را به پای بی توجهی می گذارید اما واقعا این شم زنانه شما را ندارند و
بهتر است احساساتتان را به زبان بیاورید تا آنها متوجه شوند.