اين روزها همه جا صحبت از فرهنگ سازي براي حركت خودروها بين خطوط سفيد است؛ موضوعي كه هنگام اعطاي گواهينامه رانندگي بايد به متقاضيان دريافت گواهينامه آموزش داده شود، نه حالا كه پشت رل نشسته اند و سالهاست عادت كرده اند به خطوط سفيد، به عنوان خطوطي تزييني براي زيبا ساختن خيابانها نگاه كنند! در كشورهاي خارجي، آن هم نه لزوما كشورهاي پيشرفته اروپايي، بلكه اغلب كشورهاي آسيايي كه شايد فرهنگ خود را بسيار غني تر از آنها ميدانيم، حركت بين خطوط سفيد به يك فرهنگ تبديل شده كه كسي از آن تخطي نميكند؛ بدون آنكه اصلا اجباري در كار باشد. اگر يك لاين كاملا خلوت و لاين ديگري پرازدحام باشد، هيچ رانندهاي را نميبينيد كه از لاين خود به لاين مقابل برود. اگر ترافيك سنگيني در بزرگراهها حاكم باشد، رانندهاي را نميبينيد كه خودروي خود را از لاين خود به لاين ديگري منتقل كند يا از روي خطوط سفيد و بين خودروهاي ديگر راه باز كند و خط سفيد را زير پا بگذارد.اينها فرهنگ رانندگي است كه سالهاست در كشورهاي مختلف جهان به رسميت شناخته شده و همگان خود را موظف به اجراي آن ميدانند و نه با اجبار، بلكه با باور به آن، خود را مقيد به رعايتاين فرهنگ ميدانند. اما در كشور ما انچه كمتر به چشم ميخورد – يا شايد بهتر است بگوييم اصلا به چشم نميخورد – توجه به حركت در بين خطوط سفيد است. هر كس هرجايي كه دلش خواست و هر طوري كه تمايل دارد رانندگي ميكند و به غير از تونلهاي شهري كه دوربينهاي ثبت تخلف حركت در خارج از لاين مشخص موجود، در هيچ كجا نميبينيم كه رانندگاناين قانون را رعايت كنند. حتي رانندگاني كه ميخواهند قانوني عمل كنند و بين خطوط حركت كنند وقتي خيابانها پرازدحام ميشود، آنچنان توسط خودروهاي اطراف بهاين طرف و آن طرف رانده ميشوند كه ديگر راهي جز تخطي از خط سفيد پيدا نميكنند و ناگزير به روي خطوط سفيد تجاوز ميكنند. به نظر ميرسد فرهنگ سازي براي حركت در بين خطوط كه عامل اصلي نظم دادن به ترافيك و جلويگري از بروز سوانح رانندگي است، در وهله اول بدون اجبار امكانپذير نخواهد بود و به همين دليل لازم است مسوولان امر،اين موضوع را هم همانند جلوگيري از توقف خودروها روي خط عابر پياده يا الزام سرنشينان خودروها به بستن كمربندايمني، با جديت همراه با جريمه پيگيري كنند تااين مشكل هم اندك اندك حل شود.