روزنامه تجارت- فیروزه فرودی؛ اسباببازیها تو را میبرند به دنیای خوب بچگی و بازیهای کودکانه. همان کودکیای که با یک عروسک پارچهای، هنر دست مادر مهمان خالهبازیهایمان بود. شاید هم همان توپهای پارچهای که از اضافه پارچههای خیاطی مادر درست میشد نوع بازی را برایمان محدود میکرد به فوتبال با توپ پارچهای برای پسرها و خالهبازی با عروسکهای ماماندوز با دامنهای گلگلی برای دخترها.
اسباببازیهایی ساده و ایرانی که اگر هم خراب میشد، به سادگی قابل تعمیر یا جایگزین كردن بودند. نه از باربی خبری بود، نه از اسپایدرمن و باب اسفنجی. متاسفانه در این آشفته بازار اسباببازی، ایرانیها اغلب نوع خارجی آن را میپسندند. خیلی هم تفاوت ندارد که چینی باشد یا تایلندی یا... مهم این است که خارجی باشد چون جنسش خوب است. انگار قرار است اسباببازی با کودکانشان تا چهل سالگی همبازی باشد.
برپایهی اعلام وزارت صنعت، معدن و تجارت، تنها 3درصد از اسباببازیهای موجود در اسباببازیفروشیها ساخت ایران هستند. با نگاهی به مغازهها به آسانی میتوان این را فهمید. به گفته یکی از اسباببازیفروشیهای خیابان جمهوری، خانوادهها همینکه میشنوند، يك جنس، ایرانی است نمونهی خارجیاش را میخواهند یا میگویند کجا میتوانند نمونهی خارجی آنرا پیدا کرد.
در میان نمونههای ایرانی اسباببازی تولید شده در ایران، «کلاهقرمزی» و به تازگی «فامیلدور»، پرهوادارترین هستند و البته قیمتهای آنها نیز با عروسکهای معمولی زمین تا آسمان است. فروشنده دیگر نمونههای خارجی مثلا «پاندای کونگفوکار» را نمونه پرفروش میداند و میگوید: کوچکترین سایزی که از عروسک پاندای کونگفوکار در مغازه دارم از ۲۵ هزارتومان شروع شده و در بزرگترین ابعاد ۲۵۰ هزارتومان است. این فروشنده با اشاره به اینکه خودشان عروسکها را مستقیما از چین وارد میکنند، درباره سود خود گفت: سود این صنف معمولی است.
در حاليکه همچنان بازار اسباب بازي کشور در اختيار اسباب بازيهاي خارجي قرار دارد، مديرعامل کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان کشور براین باور است که دراين زمينه حفرههاي قانوني بسیاری وجود دارد. بازار اسباب بازي در کشورمان يکي از بازارهاييست که با چالشهاي بزرگی روبرو است که از آن جمله ميتوان به ورود بياندازه اسباب بازيهاي خارجي که هيچگونه همخوانی با فرهنگايراني ندارند تا عدم تنوع در توليدات داخلي اشاره کرد.اين در حاليست که بنابر برخي اظهارنظرها حدود 25 درصد جمعيت کشور در گروه سني زير 15 سال قرار دارند واين يعني بازار
اسباب بازي کشور با تقاضاي جمعيتي نزديک به 18 ميليون نفر روبرو است اما توليد اسباببازي در داخل کشور از پاسخ به چنين تقاضايي ناتوان است و به خاطر همين امر،ايران به بازار ورود اسباببازيهاي خارجي تبديل شده است.اين در حاليست که روزانهاين اسباب بازيها به شکلهای گوناگون يا به طور قانوني يا غيرقانوني مرزهاي کشور را درمينوردند تا به دست کودکانايراني برسند. هرچند تنها بحث واردات قانونی و بامجوز اسباببازی نیست بلکه در کشورمان سه نقطه وجود دارد که مشمول قوانين شوراي عالي نظارت بر اسباب بازي نميشوند که مناطق آزاد و تجاري از آن جملهاند زیرا به عنوان مثال وقتي اسباب بازي بخواهد از گمرک مهرآباد وارد شود بايد از شوراي نظارت بر اسباب بازي مجوز داشته باشد. ولي اگر همين کالا بخواهد از مناطق آزاد کيش، قشم، چابهار و اروند وارد کشور شوند نيازي به مجوز نيست.
هرچند خبرهای خوب هم در این زمینه شنیده شده است. مدير عامل کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان کشور در مورد خلا وجود اسباب بازيهاي ملي و بوميدر کشور گفته که، طرحي دراين رابطه در دستور کار داريم که هر استان، دستکم دو عروسک بوميو محلي خود را شناسايي و طراحي کند و سپساين عروسکها با مشارکت استانداريها به توليد انبوه برساند. تاکيد وی براين است که استانهايي که داراي فرهنگ و هنر غني هستند بايد بهاين سمت حرکت کنند. شوربختانه در حال حاضر کل عروسکهاي ملي وايراني ما تنها 3 عروسک دارا و سارا و عمو نوروز است .
نمایشگاه بازی و اسباب بازی هم که در نمایشگاه بینالملل برگزار شد حرفهایی برای گفتن داشت. به نظر میرسد استقبال از تولیدات داخلی در این نمایشگاه بهتر از جنسهای وارداتی بود. مشکلات عمدهای که تولیدکنندههای داخلی به آن اشاره داشتند این بود که از آنها حمایت دولتی به عمل نمیآید، از آن طرف هم با توجه به آنکه کانون پرورش فكري كودك و نوجوان متولی این امر است، امکانات مناسبی را در اختیار این تولیدکنندهها نمیگذارد و احساس میشود که کانون باید بیشتر به این قضیه توجه بکند. چه بسا که خیلی تولیدکنندهها هم اکنون در حال فعالیت هستند که اسم ثبت ندارند و تنها در حال تولید هستند، در نتیجه کانون هم از آنها اطلاعی ندارد. نکته دیگر هم مشکل مواد اولیه بود که در نهایت قیمت کالای تولیدی آنها در مقابل مشابه خارجی آن هزینه تمام شده بیشتری را به همراه داشت. همان تولید عروسکهای دارا و سارا که توسط کانون تولید میشد، در تأمین موی عروسک دچار مشکل شده بودند و در نهایت مجبور شدند که موی عروسک را از چین وارد کنند.در این نمایشگاه برای اولین بار یک برند تلویزیونی که همان کلاه قرمزی بود ارائه شد. تولیدات این مجموعه هم بسیار خوب بود و از تنوع مطلوبی داشت، در نتیجه از آن استقبال خوبی شد.
با بازاریابی که در جهت واردات اسباببازی میشود به نظر میرسد تولیدکنندگان داخلی شانس بسیاری در این آشفته بازار بیسامان ندارند. نمونههایی از این آگهیهای چرب و نرم:
«تاجرانی که نیاز به یک واردکننده معتبر جهت انجام واردات اسباب بازی چینی را دارند ... بهترین گزینه پیش روی آنها می باشد.
امروزه بیشتر اسباب بازیهای وارداتی چینی می باشند و واردکنندگان می توانند سود زیادی از این واردات نصیب خود نمایند اما واردات اسباب بازی مانند هر واردات دیگری نیاز به انجام تشریفات و مراحل خاصی دارد و باید قوانین مربوط در مورد آن رعایت شود.
برای واردات اسباب بازی لازم است که از از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کسب موافقت نمود
... با داشتن دفتر معتبر در چین با همکاری متخصصان مجرب تاجران را در امر خرید، حمل و بارگیری، ثبت سفارش و ترخیص کالا همراهی می نماید. در صورتی که امکان حضور تاجر در چین مقدور نباشد می تواند با اطمینان کامل مراحل واردات را به بازرگانی تجارت بسپارد.»
و یا این آگهی: «واردات اسباب بازی از چین واردات اسباب بازی از کشور چین یکی از خدمات ما به شما تجار عزیز است. بادبادک بعنوان یکی از اسباب بازیهای وارداتی از چین خصوصیات تماشایی، بازی، مسابقه و بدنسازی دارد و با آداب و رسوم مردمی، ورزش ،علوم و فنون و هنر ارتباط نزدیک دارد و بحد کافی مضمون غنی اسباب بازی را در خود دارد . میگویند که "پایان بدبختیها " مردمی را منعکس می سازد. بادبادک بازی همچنین معنی بادبادک میتواند ریشه امراض را از بین ببرد. گروه بازرگانی ......... آماده ارائه خدمات واردات و ترخیص عمده اسباب بازی از چین و دبی به شما گرامیان می باشد.»