محمد آقازاده
روزنامهنگار
پنجاه و هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رقابت فشرده بین هیلاری کلیتون و دونالد ترامپ را به تماشا خواهد گذاشت. این در حالی است که شخصیت ترامپ و گفتار و شعارهای انتخاباتیاش، این دوره را از تاریخ انتخابات این کشور کاملا متمایز کرده است و حتی همحزبیهای او، از حمایت نامزد هم حزبیشان سر بازمیزنند. این شیوه رقابت که در آن دو رقیب با همه توان کوشیدهاند تا طرف مقابل را با افشاگری بیآبرو کنند، برای مردم ما تعجببرانگیز بوده است. در سنت آمریکاییها، البته این سنتی عجیب نیست و بارها تکرار شده، ولی ما شاید بهخاطر آن که برای اولین به صورت زنده مناظرهها را دیدهایم، این نوع سیاستورزی برایمان شگفتانگیز بوده و غافلگیرمان کرده است. فارغ از این موضوع، باید به این اندیشید که چه درسهایی میتوان از این انتخابات آموخت و چگونه میتوان از آن، بهعنوان یک تجربه مفید برای کشور بهره برد؟ مهمترین نکته محوری آن است که هر جا قدرت و ثروت متراکم باشد، به صورت طبیعی فساد مالی و اخلاقی شکل میگیرد و آمریکا هم نه تنها از این لحاظ استثناء نیست، بلکه به دلیل نظم سرمایهداری خالص و فضای آنارشیسیتی در تولید ثروت، در آنجا خطر فساد، حتی بیش از حدتصور است. هماکنون هر دو نامزد انتخابات ایالات متحده، در معرض شدیدترین افشاگریها از سوی یکدیگر قرار گرفتهاند و با هر افشاگری، میزان ارجحیت یکی بر دیگری نزد مردم بالا و پایین میرود؛ ولی نکته مهم در این ماجرا، آن است که این افشاگریها، نظم قانونی جامعه را مختل نمیکند و نهادهای قانونی، به دلایل امنیتی و یا مصلحتاندیشیها، از رسیدگی به این افشاگریها سر بازنمیزنند و این نگرانی را هم ندارند که اگر یکی از دو نامزد در آینده رئیسجمهور شود، خطری آنها را تهدید میکند. آنچه مسلم است، بهترین پادزهر فساد، جریان آزاد اطلاعات است و مطبوعات با روزنامهنگاران و روزنامهنگاری اکتشافی، سعی بر آن دارند تا پرده از روی ناهنجاریها و کژیها بردارند، در شرایطی که به دلیل تنوع در نظام رسانهای، هیچکس حریم امنی ندارد و کسی حتی ذرهای تصور نمیکند تا این حریم را بطلبد. با رواج و گسترش شبکههای اجتماعی و اینترنت که جهان را بیمرز کرده است، جریان آزاد اطلاعات، شتاب و قدرت بیشتری گرفته که افشاگریهای ویکیلیکس نمونه بارزی از آن است. در همین فرایند است که هیچ مقام افشا شده، اصل ماجرا را انکار نمیکند بلکه سعی میکند یا عذرخواهی کند و یا بهنوعی افکار عمومی را توجیه کند و آگاهسازی مردم، نقطه طلایی هرانتخاباتی است. متأسفانه در ایران، این مطبوعات و حتی شبکههای مجازی نیستند که رقیب را افشا میکنند، بلکه گروهها و جناحهای رقیب علیه هم سند رو میکنند. مثل افشای حقوقهای نجومی و یا واگذاری و بذل و بخشش املاک در شهرداری و... متأسفانه رسانهها حتی وقتی از قول مقامات از فساد سخن میگویند و حرف مشخص نماینده و یا چهره مقتدری را در مورد فساد منعکس میکنند، به انواع مختلف تحت فشار قرار میگیرند، در حالی که حریم امن خبردهنده اصلی، آسیب نمیبیند! اگر اطلاعرسانی آزاد شکل میگرفت و روزنامهنگاران آزاد بودند، فساد در کشور ساختاری و نجومی نمیشد و هیچکس نمیتوانست مردم را برای گرفتن رأی فریب دهد. ما باید این تجربه گرانبها را جدی بگیریم و اجازه دهیم تا آزادی رسانه، فساد را به میدان پرمخاطره براند؛ تا هم مردم آگاهتر شوند و هم رسانهها زندهتر.