به گزارش ایسنا، در 26 دیماه سال 1394 مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشی با عنوان راستیآزمایی و نظارت بر فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی ایران طبق قطعنامه 2231 شورای امنیت تایید کرد ایران به تمام تعهدات مرتبط هستهایاش طبق برنامه جامع اقدام مشترک عمل کرده است. بر اساس این گزارش که به شورای حکام و به موازات آن به شورای امنیت ارائه شد، تضمین داد که آژانس اقداماتی که ایران بر اساس پاراگرافهای 15.11-15.1 از ضمیمه پنج برجام را انجام داده راستیآزمایی کرده است.
بعد از آن نیز آژانس در چارچوب گزارشهای فصلی که به طور همزمان به
شورای حکام و شورای امنیت ارایه شده است، اجرای برجام را مورد
راستیآزمایی قرار داده و تاکنون اجرای مطلوب برجام از سوی ایران مورد
تایید دیدهبان هستهای بینالمللی قرار گرفته است. در این مدت در بخشهای
مختلف هستهای، سیاسی و اقتصادی در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی تحولات
و اقدامات بسیاری انجام شده است که گزارش این اقدامات از سوی مقامات کشور
به فراخور اعلام شده است.
تاثیر اجرای برجام بر مسایل و حوزههای مختلف در یک سال گذشته یا از زمان
توافق، زمانی قابل لمس است که فراموش نکنیم قبل از برجام شرایط در این
حوزهها به چه شکل بود و الان بعد از گذشت یک سال از اجرایی شدن آن در چه
شرایطی قرار دارد.
بر اساس اظهارات مقامات هستهای کشورمان حال برجام "خوب" است و همچنان
در مسیر مثبت خود پیش میرود و در بخشهایی هم که با چالشهایی مواجه
میشود به همان نسبت تلاش برای حل چالش در جریان است که به نظر میآید بر
اساس اعلام مقامات وزارت خارجه تنها در بخشهای مالی و بانکی مشکلاتی نه
لزوما برجامی بلکه بیشتر ناشی از ساختارهای ناقص و معیوب بانکی باقی است.
در یک سال گذشته مشکلاتی بر سر راه اجرای مطلوب برجام به ویژه از سوی
آمریکا ایجاد شد تا جایی که طرف ایرانی تشکیل نشست کمیسیون مشترک برجام در
سطح وزیران امور خارجه را خواستار شد و در نتیجه آن نه تمامی مشکلات بلکه
برخی از آنها حل و فصل شد.
جدای از بندهای اجرا شده و نشده برجام به ویژه در حوزه تحریمها در نگاهی
اجمالی به تحولات هستهای در یک سال گذشته باید گفت امروز بیش از هر بخش،
حال صنعت هستهای کشور "خوب" است، صنعتی که اگر برجام به داد آن نمیرسید
شاید تا الان در خود شکسته شده بود.
دانش و تکنولوژی صلحآمیز هستهای از علوم سطح بالا در دنیا محسوب میشود
که تنها در اختیار کشورهای محدودی قرار دارد. یکی از مهمترین روشهای
پیشرفت در این عرصه در تعامل علمی و تحقیقاتی بودن کشورهای دارنده این
تکنولوژی و دانش است یا اینکه کشورها بتوانند آزادانه و در امنیت از طریق
حضور در مجامع بینالمللی هستهای به آخرین تولیدات و دانش در این زمینه
دست پیدا کنند. از این رو اگر در این عرصه سرآمد نباشید و در سطوح اولیه
این دانش قرار داشته باشید یا کشوری باشید که دیگر کشورهای هستهای با شما
در تعامل مثبت سیاسی و اقتصادی نباشند کار برای شما مشکل خواهد بود.
متاسفانه ایران به عنوان کشوری که به تازگی وارد عرصههای صنعت صلحآمیز
هستهای شده است از همان ابتدای امر با تحریمها و محدودیتهای شدید به
خاطر خصومت کشورهایی از جمله آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی در همراهی
با منافقان مواجه شد. شاید متخصصان و نیروی انسانی باهوش ایرانی بتواند با
مهندسی معکوس قابلیتهای فراوانی از خود نشان دهد اما عرصه دانش و تکنولوژی
هستهای در سطوح بالا امری نیست که صرفا با این روش بتوان در آن به پیش
رفت بنابراین ما نیازمند تعاملات بینالمللی به لحاظ تحقیقاتی و آموزشی
هستیم. در عین حال که علم و تکنولوژی د ر هر حوزهای در فضایی توام با
امنیت و آرامش امکان رشد و نمو دارد.
در سالهای گذشته که پرونده هستهای ایران در شورای حکام و سپس در شورای
امنیت مطرح بود، صنعت هستهای ایران روی آرامش ندیده است؛ از ایجاد ممنوعیت
و محدودیتهای دو جانبه و بینالمللی گرفته تا ترور متخصصان و کارشناسان
هستهای کشور.
آنچه امروز با اجرایی شدن برجام و بعد از یک سال به خوبی در صنعت هستهای و
در بین محققان و مدیران سازمان انرژی اتمی دیده و احساس می شود، احساس
رضایت و آرامش از گشایشهای به وجود آمده و رفع نسبی محدودیتها و
ممنوعیتهاست. تا قبل از برجام محققان ایرانی فرصت و اجازه بهرهمندی از
تجربیات کشورهای دارای فنآوری هستهای را نداشتند و از ورود به مجامع و
نشستهای تخصصی و فنی بینالمللی محروم بودند. علاوه بر این تعداد زیادی از
محققان و مدیران هستهای کشور در لیست سیاه سازمانها و کشورهای مختلف
قرار داشتند که هنوز هم تعدادی با این مشکل درگیر هستند.
محققان جوانی که در سال های آغازین شروع فعالیتهای هستهای مدالهای
افتخار به سینه آویختند، خیلی زود به خاطر شناسایی شدن از سوی نهادها و
سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی برخی کشورها و قرار گرفتن در لیستهای سیاه
از حضور در پروژهها و بخشهای تحقیقاتی و صنعتی مهم سازمان انرژی اتمی خط
خوردند، هر چند که این اقدام برای حفاظت از جان آنها بود. بنابراین میتوان
مهم ترین دستاورد برجام برای صنعت هسته ای کشور را بازگشت "آرامش" به این
عرصه دانست.
دستاورد دیگر برجام در عرصه هستهای مربوط به راکتور تحقیقاتیIR-40
است. راهاندازی این راکتور به دلایل مختلف فنی که از سوی مقامات وقت
کشورمان مطرح میشد با تاخیر مواجه شد تا اینکه در نهایت در چارچوب
مذاکرات اولیه ایران و 1+5 در ژنو بنا شد تا ساخت و ساز در این راکتور تا
پایان مذاکرات و دستیابی به نتیجه متوقف شود. اما داستان راهاندازی نشدن
این راکتور که تقریبا در سال های قبل از 92 به راز مگو تبدیل شده بود و
بعد از برجام کمابیش از زبان مسئولان سازمان انرژی اتمی شنیدیم چه بود؟
صنعت هستهای از جمله تکنولوژیهای سطح بالا محسوب می شود که دانش آن در
اختیار کشورهای معدودی است و هیچ نهاد و ارگان بینالمللی و بیطرف که
تولیدات در این زمینه را تایید کند وجود ندارد و آژانس بینالمللی انرژی
اتمی در این زمینه نهاد مرجع و مرضیالطرفینی نیست. از این رو تایید رسمی
کشورهای دارای تجربه فعالیتهای هستهای و ساخت نیروگاهها و تاسیسات
پیشرفته هستهای در این حوزه امری مهم و حساس برای کشورهای تازه وارد است.
از این رو راکتور تحقیقاتی اراک با مشکل اساسی دریافت لایسنس یا همان
تاییدیه از سوی یک کشور معتبر در این زمینه رو به رو بود که به خاطر
تحریمها و فشارهای بینالمللی هیچ کشوری حاضر به انجام این کار نبود. از
سویی دریافت تاییدیه ایمنی و صحت راکتور از تمامی جهات امری نبود که از
بازار سیاه بتوان آن را خریداری کرد و اگر هم میتوانستیم خریداری کنیم
باید آن را در اختیار آژانس قرار میدادیم که به این شکل کشور تاییدکننده
در مظان اتهام قرار میگرفت و به این دلیل اصلی با وجود تکمیل بیش از 85
درصد راکتور و ساختمانهای جانبی آن، راکتور اراک با چالش راهاندازی مواجه
بود.
با اجرای برجام راکتور تحقیقاتی اراک با تصمیم مقامات قرار شد به راکتوری
هر چند با قدرت پایینتر اما مدرنتر به لحاظ تکنولوژی تبدیل شود. شاید
راکتور بازطراحی شده سالانه پلوتونیوم کمتری تولید کند اما همکاری ایران
برای ساخت راکتور جدید با کشورهای چین و آمریکا موجب بهرهمندی متخصصان
کشورمان در این عرصه از تکنولوژی و دانش روز میشود و در نهایت راکتوری
ایمن خواهیم داشت که قادر است رادیوداروهای زیاد و پیشرفته تولید کند.
علاوه براین در چارچوب برجام کشورهای 1+5 خود صحت و ایمنی راکتور را تایید
خواهند کرد. چه بسا اساسا حضور و مشارکت این کشورها (چین، آمریکا و سایر
کشورهای عضو گروه 1+5) صرفا برای ارایه گواهینامههای سلامت و صحت فنی
راکتور و تامین تجهیزات است. از این رو شاید بتوان گفت راکتور 40 مگاواتی
ساخت ایران از آنجایی که خارج از تاییدیه صحت کشورهای معتبر بود
نمیتوانست بر اساس برنامه قبلی ساخت آن ادامه یابد.
همچنین ایران در چارچوب برجام و همکاریهای بینالمللی ساخت راکتورهای
کوچک را در دستور کار قرار داده است که تا پیش از این حرکت به این سمت
چندان میسر نبود. در این رابطه ساخت دو واحد کوچک با قدرت 100 مگاوات در
همکاری با چینی ها مدنظر است. فنآوری ساخت راکتورهای کوچک همان دانشی است
که باید در ساخت پیشرانهای هستهای به کار گرفته شود و به طور قطع ایران
جز در شرایط همکاری هستهای بینالمللی موفق به کسب مهارت و دانش ساخت این
راکتورها نخواهد شد و به این همکاری برای پیشبرد اهداف راهبردیاش در سطح
دریاهای آزاد و اقیانوسها به لحاظ تجاری یا نظامی نیاز دارد.
بازگشت ایران به پروژه بینالمللی ایتر که در بیش از 10 سال گذشته کشورهایی
از جمله کره جنوبی جای ایران را گرفتهاند از دیگر دستاوردهای برجام در
حوزه هستهای بود. تصمیم مقامات وقت کشور در اوایل دهه 80 برای گام برداشتن
در تولید سوخت هستهای موجب شد تا تمرکز تحقیقاتی و مالی سازمان انرژی
اتمی از بخشهای دیگر از جمله گداخت هستهای که ایران در آن رتبه قابل
توجهی در دنیا داشت برداشته شود. خوشبختانه وجود نیروی انسانی با تجربه و
ماهر در این زمینه کمک شایانی کرد تا عضویت ایران در این پروژه تسهیل شود.
در حالی که ایران در دنیا به عنوان یک مجرم هستهای شناسانده شده بود که
هرگونه تعامل در این حوزه با آن ممنوع بود، بعد از برجام کشورهای گروه 1+5
متعهد به خرید آب سنگین ایران شدند، امری که در روند مذاکرات هستهای یکی
از خطوط قرمز آمریکاییها بود. آنها بر این نظر بودند که ایران نباید آب
سنگین داشته باشد ضمن اینکه خواستار برچیدن راکتور آب سنگین به عنوان مصرف
کننده محصول کارخانه آب سنگین بودند اما در نهایت خواسته ایران در حفظ این
تاسیسات محقق شد.
آمریکاییها ابتدا بر این تصور بودند که آب سنگین ایران از درجه کیفیت قابل
توجه برخوردار نیست و میتوانند به این بهانه از زیر خرید آن شانه خالی
کنند اما آزمایشگاههای معتبر آمریکایی کیفیت آب سنگین ایران را تایید
کردند و با همه موانع پیش رو، از نقل و انتقال پول محصول گرفته تا مخالفت
لابی صهیونیستم و دیگر کشورها، این اقدام انجام شد.
علاوه بر آمریکا، روسیه نیز خریدار آب سنگین ایران شد و هماکنون چند شرکت معتبر اروپایی در مقادیر پایین خریدار این محصول هستند.
در سال اول اجرای برجام ایران بیش از 70 تن آب سنگین به طور رسمی و قانونی به فروش رسانده است.
شاید برخی بگویند که خریداران آب سنگین ایران، آمریکا و روسیه و دیگر
کشورهای عضو 1+5 هستند تا به نوعی این محصول را از ایران خارج کنند اما
باید تاکید کرد که این محصول نمیتواند خریداران دیگری جز این کشورها با
توجه به استفاده این محصول در نیروگاههای هستهای یا برای تولید
رادیوداروها در مقیاس وسیع داشته باشد. باید تاکید کرد، صنعت هستهای با
توجه به استراتژیک بودن و حساسیتهای امنیتی عرصهای محدود به چند کشور
بزرگ هستهای است که حالا ایران با برجام به دایره این کشورها پا گذاشته
است.
قبل از برجام تولیدات کارخانه آب سنگین اراک در حد مشخصی متوقف شده بود،
چرا که امکان انبار کردن این ماده مهم درعمل کاری هزینهبردار و تولید بیش
از نیاز داخلی (تولید رادیودارو استفاده در راکتور اراک بعد از راه اندازی)
و صادراتی (درحالی که امکان فروش آن را نداشتیم) کاری غیرعقلانی بود، اما
حالا این کارخانه که تنها فاز اول آن مشغول به کار است علاوه بر ادامه
فعالیت و تولید سالانه و حفظ ذخایر کافی در کشور، امکان صادرات محصولش
فراهم شده است.
یکی دیگر از گشایشهای به دست آمده از پس اجرای برجام، دسترسی ایران به
منابع اولیه (کیک زرد) است. ایران همانطور که مقامات سازمان انرژی اتمی
بارها به آن اشاره کردهاند، از جمله کشورهای فقیر به لحاظ سنگ اورانیوم با
خلوص بالا است. در دهه 80 متاسفانه یا خوشبختانه، تصمیم برای ساخت سوخت
موجب شد تا ذخایر عمده اورانیوم ایران که بعضا از قبل و در سالهای اولیه
انقلاب خریداری شده بود مصرف شوند تا جایی که در دوره مدیریت فریدون عباسی
رییس وقت سازمان انرژی اتمی اعلام شد، برنامهای جامع و بلندمدت برای
فعالیتهای هستهای به مقامات عالی کشور ارایه شده است که در بخشی از این
برنامه بر این مساله تاکید شده بود که دیگر مواد هستهای اولیه نباید با
سرعت به اورانیوم غنیشده تبدیل شوند چرا که در سالهای نه چندان دور با
مشکل نبود مواد اولیه مواجه خواهیم شد.
این تصمیم میتوانست چند دلیل داشته باشد؛ اول این که نگهداری گاز اورانیوم
به مراتب به لحاظ فنی، سیاسی و اقتصادی سخت و حساستر است دوم، بهتر است
پتانسیل بالقوه ایران در حوزه تولید سوخت با حفظ مواد اولیه حفظ شود نه با
انبار و ذخیره اورانیوم غنی شده، چرا که با توجه به تحریمهای شدید در این
حوزه با تمام شدن ذخایر اولیه عملا مانور ایران در این حوزه به شدت کاهش
خواهد یافت. سوم اینکه افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده با توجه به
حساسیتهای بینالمللی به مراتب کشور را بیشتر در معرض تهدید و تحریم قرار
میداد؛ هر چند حمله به تاسیسات هستهای که از قبل مواد هستهای به آن
وارد شده است بر اساس قوانین بینالمللی جنایت جنگی محسوب میشود اما
نمیتوان از تاثیر زیست محیطی، سیاسی و منطقهای آن غافل شد. از این رو
میتوان گفت که بخشی از تصمیم سیاسی کشور برای راهاندازی نکردن بسیاری از
سانتریفیوژها در سایتهای نطنز و فردو در سالهای پایانی دولت دهم به این
دلایل بوده است. هر چند که دلایل دیگر فنی و سیاسی میتواند در اتخاذ چنین
تصمیمی موثر بوده باشد که ما از آن مطلع نباشیم.
در چارچوب اجرای برجام تاکنون 220 تن اورانیوم به ذخایر اورانیوم کشور
اضافه شد و بر اساس تصمیمی دیگر در همین چارچوب قرار است 130 تن دیگر نیز
به زودی از روسیه وارد ایران شود.
بر اساس اطلاع خبرنگار ایسنا، پیشبینی میشود در آینده نه چندان دور
ذخایر اورانیوم کشور در چارچوب برجام به بیش از 1300 تن برسد که میتوان
این اتفاق را از کلیدیترین و راهبردیترین دستاوردهای برجام دانست.
از دیگر مزایای اجرای برجام متوقف شدن ساخت سانتریفیوژهای نسل اول یا همان
IR-1 است که در شرایط سیاسی حاکم بر فعالیتهای هستهای و با وجود اذعان
مقامات هستهای بر کاربردی و مقرون به صرفه نبودن این ماشین با توجه به
برنامه درازمدت ایران برای رسیدن به 190 هزار سو ساخت آن همچنان ادامه
داشت. این ماشین نمونه قدیمی از ماشین P1 ساخت پاکستان است که با نام IR-1
در ایران شناخته میشود و از راندمان مناسب و اقتصادی برای اهداف بلندمدت
ایران برخوردار نیست. به خاطر وجود اشکالات ذاتی در طراحی IR-1 ایران به
سراغ ساخت ماشینهای جدیدتر با خرابی کمتر رفت و نسلهای دیگری از جمله
IR-2m و IR-4 و IR-5 و IR-6 و IR-8 را طراحی کرد. از این رو با برداشته شدن
سایه تصمیمات سیاسی در داخل و فشارهای سیاسی و اقتصادی در سطح بینالمللی
میتوان در آینده در انتظار تصمیمات فنی و کارشناسی و متناسب با نیازهای
اساسی و واقعی کشور بود.
امروز در چارچوب برجام و برداشته شدن تحریمها، درهای زیادی، از ژاپن گرفته تا آمریکا لاتین به روی ایران و متخصصان داخلی سازمان انرژی اتمی باز شده است که میتواند به ارتقا و توسعه علم و دانش در صنعت هستهای بینجامد. در حال حاضر سازمان انرژی اتمی و شرکتهای تابعه آن در زمینههای مختلف با بیش از 20 کشور دنیا در تماس و تعامل هستند و با بسیاری از آنها تاکنون قراردادهای همکاری به امضا رسیده است که در صورت ادامه اجرای مطلوب برجام در آینده نزدیک حجم زیادی از همکاریهای بینالمللی را در آینده شاهد خواهیم بود.