دکتر محمد حسین ادیب
اقتصاددان
تا سال 2000 ميلادي آمريكا به صورت جدي، كسري تراز پرداختها نداشت به عبارت ديگر صادرات أمريكا معادل واردات اين كشور بود؛ از سال ٢٠٠٠ تا سال ٢٠٠٨ كسري تجارت خارجي آمريكا به مرور تا ٧٠٠ ميليارد دلار افزايش مييابد.
كسري تجارت خارجي، كسري واردات نسبت به صادرات را نشان میدهد. كسري تجارت خارجي امريكا از دو طريق جبران ميشود:
الف- از طريق چاپ دلار بدون پشتوانه، كسري واردات پرداخت ميشود البته در گام بعد، دلار بدون پشتوانه از طريق كسري تراز پرداختها از أمريكا خارج ميشود. آمريكا از دنيا كالا وارد میكند و در ازاي آن به دنيا كاغذي میدهد به نام دلار. چاپ دلار بيش از ظرفيت اقتصاد، تورم ايجاد میكند چه اين دلار در داخل امريكا باشد چه در خارج امريكا، اين دلار در هر جا كه خرج شود، تورم ايجاد میكند.
ب- ورود سرمايه خارجي راهكار دوم پرداخت كسري
بخشي از دلار بدون پشتوانه كه با كسري تراز پرداختها از امريكا خارج ميشود، مجددا به صورت سرمايه خارجي به امريكا بازمیگردد. اگر قرار باشد سالانه ٧٠٠ ميليارد دلار اسكناس در امريكا چاپ شود و همه اين دلار در خارج آمريكا باقي بماند تورم سنگيني در خارج امريكا ايجاد ميشود؛ البته عامل اصلي چهار و نيم برابر شدن قيمت نفت از سال ٢٠٠١ تا ٢٠١٣ تزريق دلار بدون پشتوانه به اقتصاد جهاني بود.
اما بخشي قابل ملاحظه از دلار بدون پشتوانه مجددا به صورت سرمايه خارجي به امريكا بازميگردد، سرمايه خارجي وارده بيش از ظرفيت جذب اقتصاد امريكا، منجر به تورم سنگين از سال ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٨، در بخش سهام و مسكن شد.
علت افزايش سنگين مسكن و سهام از سال ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٨ ورود دلاري بود كه به صورت كسري واردات نسبت به صادرات ابتدا از امريكا خارج شده بود و سپس به امريكا بازگشت، اگر امريكا سالانه ٧٠٠ ميليارد دلار كسري واردات نسبت به صادرات داشته باشد و قرار باشد همه اين كسري با چاپ اسكناس تامين شود تورم در بيرون امريكا سر به فلك میكشيد.
استيگليتز برنده جايزه نوبل در رشته اقتصاد مینويسد طراحي اقتصاد جهاني به گونهاي است كه مقصد نهایي عمده پساندازها در جهان، امريكاست لذا بخشي مهم از پسانداز جهاني كه چيزي بيش از دلارهايي نيست كه قبلا از امريكا خارج شده، مجددا به امريكا بازمیگردد. به صورت صريح پسانداز جهاني، چيزي بيش از دلارهاي بدون پشتوانه امريكا نيست. اما كسري واردات امريكا نسبت به صادرات فقط تا زماني میتواند ادامه يابد كه بانك مركزي امريكا سياست انبساطي داشته و دلار بدون پشتوانه چاپ كند، امريكا از سال ٢٠٠٠ تا ٢٠١٣ سياست انبساط پولي داشت و از سال ٢٠١٣ به بعد سياست انبساطي را رها كرد با ترك سياست چاپ دلار، كسري واردات امريكا نسبت به صادرات يا بايد متوقف شود يا بايد قيمت نفت به شدت سقوط كند (زيرا ٥٠ در صد كسري امريكا به سبب واردات نفت است) و يا بايد ورود سرمايه خارجي به شدت افزايش يابد تا جبران چاپ اسكناس را بنمايد در عمل با سقوط سنگين قيمت نفت و تشديد ورود سرمايه خارجي به امريكا، اين كسري جبران شده است. در عين حال، اگر اين كسري به دقت جبران نشود اقتصاد امريكا، با خروج سالانه ٥٠٠ ميليارد دلار اسكناس دلاري از كشور (كسري واردات نسبت به صادرات در زمان تهيه گزارش) با كمبود دلار مواجه شده و دلار پر ارزش شده و نرخ بهره دلار افزايش میيابد.
بر بنياد داده هاي فوق، بخشي از كسري واردات نسبت به صادرات با سقوط قيمت نفت، بخشي با افزايش ورود سرمايه خارجي جبران شده و بخشي از ان نيز جبران نشده كه با افزايش نرخ بهره جبران شده است؛ افزايش نرخ بهره باعث ميشود تا تقاضا كاهش يافته و با كاهش تقاضا، قدرت خريد براي واردات كاهش میيابد.
در عمل دو عامل افزايش نرخ بهره و سقوط قيمت نفت باعث كاهش كسري تجارت خارجي امريكا از ٧٠٠ ميليارد دلار به كمتر از ٥٠٠ ميليارد دلار شده است.
تشديد ورود پسانداز خارجي به امريكا، فقط با تشديد ناامني در بقيه جهان ممكن است تشديد بحران در خاورميانه و شرق آسيا دو عاملي است كه خروج پساندازها در اين مناطق و حركت آن به سمت امريكا را مديريت میكند.
تا زماني كه امريكا به سياست انبساطي پولي بازنگشته است قيمت نفت حداقلي خواهد بود.
فعالين اقتصادي در ايران كه تنها با افزايش قيمت نفت؛ بيزينس آنها اقتصادي خواهد شد در غير اين صورت ورشكستهاند، ممكن است قيمت نفت ديرتر از ان افزايش میيابد كه براي آنها نوشدارویي باشد.
قيمت نفت دير يا زود با بازگشت آمريكا به سياست انبساطي پولي، افزايش خواهد يافت اما زماني افزايش میيابد كه نقش نوشدارو پس از مرگ سهراب را ايفا كند.