مسعود يوسفي
روزنامه نگار
yousef44@yahoo.com
ايران
بزرگ و نجيب طي دههها و سالهاي اخير دچار رنج و حرمان زيادي شده است.
سرزميني که شهرهاي آن روزگاري رشک کشورهاي منطقه بود، حالا به لحاظ اقتصادي
و اجتماعي حال و روز خوشي ندارد. هيچ کس هم هيچ چيز را به گردن نميگيرد.
کشور ما هم اکنون در بسياري از شاخصهاي جهاني جايگاه قابل دفاعي ندارد و
اين موضوع براي مردميکه خود را صاحب يک فرهنگ و تمدن غني ميدانند به هيچ
وجه برازنده نيست....در اين مورد و براي اينکه خيلي هم به سياه نمايي متهم
نشويم به اظهارات عباس آخوندي وزير فعلي راه و شهرسازي استناد ميکنيم که
چندي پيش از زوال اجتماعي ايران خبر داده بود.
اين عين عبارت اوست: «
واقعيت اين است که جامعه ما در حال زوال اجتماعي است. يعني امکان اينکه
مشکلات بنيادي خود را رفع کند، ارزش افزوده ايجاد کند و اميد را تزريق کند،
ندارد. اين يک واقعيت است که اگر آن را در لفافه بيان کنيم، راهي براي
درمان آن پيدا نخواهيم کرد». وقتي که نمادهاي فرهنگي و مظاهر تمدني يک قوم
را از اوميگيريم و هيچ چيز به او نميدهيم انتظاري غير از اين نبايد داشته
باشيم. فرهنگ و تمدن ايراني براي قرنهاي متوالي بستري بود براي نشر و
ترويج احکام اسلام و تشيع.
از آن سو ايران و ايرانيها هم از آموزهها و
باورهاي ديني و اعتقادي بيشترين بهره را ميبردند و آنطور که گاندي
ميگويد مليت از پستان دين شير ميخورد و تغذيه ميشد.
اما به يک باره
فترتي دست داد و به دلايلي که جاي تحقيق و جستجوي بيشتردارد عدهاي در صدد
برآمدند تا ميان اين دو، يعني ايرانيت و اسلاميت فراق ايجاد کنند. همين امر
به نوبه خود منجر به تضعيف و زوال اجتماعي ايرانيها شد و آن طور که کوروش
محمدي رييس انجمن آسيب شناسي اجتماعي ايران اخيرا گفته است کشور ما در
ميان ده کشور نخست افسرده جهان قرار دارد.
اما هر از گاه اتفاقي ميافتد
و فرصتي دست ميدهد تا ايرانيها از لاک افسردگي به در آيند و به شادماني
بپردازند و نشاط از سر بگيرند.
پيروزيهاي متوالي ايران در بازيهاي
دور مقدماتي جام جهاني فوتبال 2018 روسيه و پس از آن پيروزي بر مراکش از
جمله اين فرصتهاي نشاط آفرين و شادي افزا بود که اميدواريم همچنان تداوم
داشته باشد و بيش تر از پيش اميد و اعتماد را به روح و جان مردم سرزمين مان
تزريق کند.
اساسا ورزش در دنياي معاصر و حتي در طول تاريخ موجبات
همبستگي و انسجام هرچه بيشتر ملتها و در پي آن شادابي و سرزندگي آنها
ميشود و در نهايت ميتواند در توسعه جوامع انساني در عرصههاي مختلف
فرهنگي، اجتماعي و به خصوص اقتصادي تاثير حتميداشته باشد و به همين نسبت
از رنجها و آلام آنها بکاهد.
از اين رو ميتوان به مسئولان و دست
اندرکاران توصيه کرد که براي مقابله با مشکلات و معضلات اجتماعي و اقتصادي،
به هيچ وجه از توسعه ورزش فروگذار نکنند