سرویس حوادث جوان آنلاین: ششم مرداد ماه مردی با مرکز فوریتهای پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و گزارش یک سرقت را اعلام کرد. لحظاتی بعد که مأموران کلانتری ۱۲۷ نارمک در محل حاضر شدند، شاکی گفت، افرادی ناشناس پدر سالخوردهاش را بیهوش و اموالش را سرقت کردهاند. همزمان با انتقال مصدوم ۷۰ ساله به بیمارستان تحقیقات در این باره به جریان افتاد و پرونده برای رسیدگی به پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران فرستاده شد.
مرد ۷۰ ساله بعد از درمان مورد تحقیق قرار گرفت و به کارآگاهان گفت: من در خانه ویلاییام به تنهایی زندگی میکنم و پسرم به وضعیت من رسیدگی میکند. یک ماه قبل در پارک با مردی ۲۸ ساله به نام اسماعیل آشنا شدم. بعد از آن هر وقت به پارک میرفتم اسماعیل را میدیدم و باهم حرف میزدیم. یک بار به اسماعیل گفتم که در خانه ویلایی قدیمی زندگی میکنم و خانهام نیاز به تعمیر و باغ خانهام نیاز به باغبانی دارد. آنجا بود که اسماعیل گفت در کار تعمیر خانه و رسیدگی به باغ مهارت دارد. او پیشنهاد داد که به خانهام بیاید تا مصالح مورد نیاز را بررسی و آن را با قیمت مناسب تهیه و کار تعمیرات را شروع کند که قبول کردم. همان روز اسماعیل را به خانه آوردم و بعد از بررسی لازم، فردای آن روز کارش را شروع کرد. اسماعیل بعد از چند روز کار را تمام کرد که با او تسویهحساب کردم. او چند بار هم برای انجام کار باغبانی به خانه آمد. اسماعیل آخرین بار همراه مرد جوانی به خانهام آمد و او را امیر و از بستگانش معرفی کرد و گفت که میخواهد در کار باغبانی به او کمک کند.
شاکی ادامه داد: بعد از انجام کار برای پذیرایی از اسماعیل و امیر به آشپزخانه رفتم که اسماعیل پیشقدم شد و برای خودشان دو لیوان چای و برای من یک لیوان شربت تهیه کرد. بعد از مصرف شربت ناگهان سرم گیج رفت و دیگر چیزی نفهمیدم و زمانی که چشم باز کردم، امدادگران اورژانس را بالای سرم دیدم. شاکی گفت: آن روز بعد از چند ساعت که از بیهوشیام گذشته بود پسرم بارها تماس گرفته بود و زمانی که متوجه شده بود به تماسهایش جواب نمیدهم، خودش را به خانه رسانده و من را بیهوش دیده و به بیمارستان منتقل کرده بود. شاکی گفت: بعد از بررسی متوجه شدم مقداری طلا و پول به ارزش ۶۲ میلیون تومان سرقت شده است.
بعد از مطرح شدن شکایت و با اطلاعاتی که شاکی در اختیار پلیس گذاشت، کارآگاهان موفق شدند مخفیگاه اسماعیل را در خیابان شهیدمدنی شناسایی و ۱۶ مرداد ماه او را بازداشت کنند. اسماعیل وقتی مورد تحقیق قرار گرفت به سرقت با همدستی دوستش امیر اعتراف کرد و گفت: من به مصرف شیشه اعتیاد دارم. بعد از آشنایی با شاکی تصمیم به سرقت از خانهاش گرفتم، اما احتمال دادم که خودم به تنهایی موفق به سرقت نشوم، برای همین ماجرا را با دوستم امیر در میان گذاشتم و در فرصت مناسب او را بیهوش و اموالش را سرقت کردیم. اموال سرقت شده را هم بین خودمان تقسیم کردیم که من آن را صرف خرید مواد کردم.
با اطلاعاتی که اسماعیل در اختیار پلیس گذاشت تحقیقات برای بازداشت همدست وی هم به جریان افتاد و مأموران موفق شدند مخفیگاه امیر را شناسایی و ۱۱ شهریور او را بازداشت و در بازرسی از مخفیگاهش یک شوکر، گاز اشکآور، چاقو و مقداری مخدر شیشه کشف کنند. امیر هم در بازجوییهای اولیه به سرقت اعتراف کرد. سرهنگ کارآگاه مسعود برجی، رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران گفت: با کامل شدن تحقیقات دو متهم به دستور قاضی روانه زندان شدند.