به گزارش همشهری آنلاین، شاید اگر کوههای بلند، درههای عمیق با رودهای پرآب، جنگلهای سبز و روستای مهآلود یوش با تمام زیباییهای اطرافش نبود، علی اسفندیاری زاده این روستا، روزگاری نیما یوشیج شعر فارسی نمیشد. نیما در ۱۲ سالگی روستای پدرش را ترک کرد، اما خاطره طبیعتی که در آن رشد کرده بود و این روستای بکر تا همیشه در اشعارش جاودان شد. او در نامهای که به یکی از دوستانش نوشته بود، به این موضوع این طور اشاره میکند:«من یک بچه کوهی بودهام. جنگلها و تماشای قلههای کوهها و مناظر گوناگون قشنگ صحراها و امواج دریا، زندگی در روش ساده و دهقانی، مرا اینطوری تربیت کرده است.»
۲۱ آبان زادروز تولد نیماست و این بهترین بهانه برای رفتن به یوش در این ماه سال است. شاید اگر فصل گرم را برای تماشای یوش انتخاب کنید، طبیعت سبزتر و آب و هوا بیشتر با شما یار باشد، اما دیدن یوش در یک صبح نمناک و مهآلود پاییزی و در حال و هوایی که نیما در آن متولد شده، تجربهای است فراموش ناشدنی.
میتوانید از دو جاده هراز یا چالوس یکی را انتخاب کنید. هر کدام از این جادهها حدود یک ساعت و نیم تا دو ساعت با یوش فاصله دارد که از تهران تا یوش نزدیک به سه تا چهار ساعت را در راه خواهید بود. اگر دوست دارید زودتر به مقصد برسید، از جاده هراز باید بروید.
خودروی شخصی: اگر قصد دارید با خودروی شخصی به یوش برسید، سه انتخاب دارید:
مسیر اول: از جاده چالوس میگذرد. اگر این مسیر را برای رفتن به یوش انتخاب کردید، بعد از تونل کندوان و سیاه بیشه،آبادی کوچکی به نام پل زنگوله قرار دارد که از فرعی اینآبادی باید به سمت شرق بپیچید. از اینجا بعد از پشت سر گذاشتن گردنه لاوَشم و روستاهای نِسن، پیل، نیکنام و سه راهی اوز و تقریبا ۶۳ کیلومتر رانندگی به یوش میرسید.
مسیر دوم: جاده هراز و خروج به سمت جاده یوش - بلده است. حدود ۴۵ کیلومتر بعد از آمل تابلوی پل هردرود را خواهید دید. از جاده هراز یعنی خروجی پل هردرود تا بلده تقریبا ۵۰ کیلومتر و از بلده تا یوش حدود هشت کیلومتر راه پیش رو دارید.
مسیر سوم: اگر از شمال ایران و از حاشیه خزر و از نور قصد رسیدن دارید، میتوانید از جاده نور، رویان به یوش بروید. باید از نور به رویان و از آنجا بعد از آبشار آبپری و طی تقریبا ۸۴ کیلومتر به یوش برسید.
اتوبوس: اگر وسیله شخصی ندارید، میتوانید با اتوبوس به یوش بروید. پنجشنبهها و روزهای تعطیل ساعت پنج صبح در چهارراه سرچشمه تهران، روبهروی پمپ بنزین اتوبوسهایی به سمت یوش حرکت میکند که بعد از تقریبا چهار ساعت شما را به روستا میرساند. اگر در شرق تهران زندگی میکنید انتخاب دیگری هم دارید. میتوانید ساعت شش صبح در فلکه دوم تهرانپارس سوار اتوبوسهای بلده شوید. این اتوبوسها هر روز به سمت بلده حرکت میکنند. البته در بلده هم با سواری یا مینیبوس و بعد از چند دقیقه به یوش میرسید.
در این فصل تنها علتی که شما را به یوش میکشاند، بازدید از خانه نیماست که از سالها قبل تبدیل به موزه شد. البته ۲۰ سال بعد از آنکه «شراگین» فرزند نیما آن را به میراث فرهنگی سپرد.
با اینکه در تمام روستا تابلوهایی برای راهنمایی مسافران وجود دارد، اما اگر برای پیدا کردن موزه دچار مشکل شدید، به سمت شمال روستا حرکت کنید. موزه نیما سه ورودی دارد، اما امروز فقط ورودی اصلی در خیابان سیروس طاهباز برای مسافران باز است. موزه نیما تعطیلی ندارد و هر روز از ساعت هشت صبح باز است. البته در شرایطی که کرونا بر جهان حاکم است پیش از بازدید موزه از باز بودن آن مطمئن شوید.
موزه دوطبقه است و ۲۴ اتاق دورتادور حیاط دارد و سنگ قبر سفید نیما هم وسط حیاط است. موزه دو بخش اصلی دارد؛ شاهنشین بزرگ و شاهنشین کوچک: اگر دوست دارید دستنوشتهها، اسنادی مثل قباله ازدواج و تفنگها را ببینید باید به شاهنشین بزرگ بروید. شاهنشین کوچک، فعلا چیزی برای بازدید ندارد. اما در اتاقهای سهدری و پنجدری و ششدری که در مجموع ۱۵ اتاق هستند، بخشی از ابزار زندگی نیما مثل: کتری، جوله (شیردان)، نفتدان و وسایل آشپزخانه به نمایش درآمدهاند. البته اگر هوا بارانی نباشد، برخی از وسایل و حتی کپی اسنادی از زندگی نیما دورتادور حیاط برای نمایش چیده میشود.
بهترین گزینه برای گذراندن یک شب در یوش خانههای قدیمی روستاییان است. با اینکه میتوانید یوش را یک روزه ببینید، اما اگر میخواهید شب را در یوش بگذرانید، علاوه بر خانههای روستاییان که به مسافران اجاره داده میشود و مسافرخانههای کوچک یوش، چند هتل نیز در شهر نور قرار دارد. قیمت یک شب اقامت در خانههای روستایی در هر فصل متفاوت است. البته اگر دمای هوا اجازه بدهد، میتوانید شب را در یک چادر ضد آب در خود روستا بگذرانید.
میتوانید به آشپزهای خانگی و مسافرخانههای کوچک یوش سفارش غذا بدهید. برای سفر به یوش حتما یادتان باشد با خودتان غذا به همراه داشته باشید، چون رستوران یا قهوهخانهای در یوش نیست. البته میتوانید برای خوردن غذا به رستوران یا غذاخوریهای بلده نیز بروید. هرچند پیشنهاد ما این است اگر میخواهید طعم غذاهای محلی را بچشید، سراغ آشپزهای یوش بروید. چند آشپز بومی وجود دارند که غذای محلی میپزند. خورش آلو، آش ترش با سبزی و دوغ محلی از غذاهای محلی روستای یوش است که بیشتر قدیمیهای روستا این غذاها را خوب میپزند.
در یوش غیر از خانه نیما، دیدنیهای دیگری هم وجود دارد.
گنبد کیا داوود: بعد از موزه نیما حتما سراغ مقبره کیا داوود بروید. اگر از موزه نیما به سمت جنوب حرکت کنید بعد از حدود ۳۰۰ـ ۲۰۰ متر به مقبره کیا داوود میرسید که یکی از بزرگان این روستا بوده. این مقبره برای اهالی روستا محل متبرکی است.
خانه میرزا مهدیخان: این خانه از خانههای قدیمی و تاریخی یوش است که البته این روزها غیرمسکونی است و چون مالکیت خصوصی دارد، نمیتوانید وارد آنجا شوید. مردم محلی شایعات زیادی درباره این خانه برای شما دارند. این خانه در کوچه نیما یعنی یک کوچه بالاتر از کوچه سیروس طاهباز قرار دارد.
زمین سرآسیاب: در مسیر ورود به روستا از جاده بلده، در سمت چپ جاده، جایی است که محلیها به آن زمینآسیاب میگویند. در اینجا میتوانید بقایای یک آسیاب قدیمی و بنای مسکونی متصل به آن را تماشا کنید، حتی اگر هوا خوب باشد، میتوانید غذایی را که با خود آوردهاید اینجا بخورید.
طبیعت اطراف: از بناهای تاریخی یوش که بگذریم، این روستا از ییلاقهای خوش آب و هواست که فقط در خود روستا ۱۴ چشمه وجود دارد. در نزدیکی این چشمهها باغهای گردو، فندق، گیلاس و زردآلو فراوان است که البته در فصل گرم پرمیوه میشوند. اگر قصد پیادهروی در طبیعت اطراف روستا را دارید، بعد از مطمئن شدن از مناسب بودن هوا با یک راهنمای محلی میتوانید راهی شوید.
اگر قصد کردید سالگرد تولد نیما را در یوش سپری کنید، حتما پیش از آغاز سفر به این نکات دقت کنید:
۱- در این فصل حتما لباس گرم همراه خود بردارید، چون اواسط آبان زمان بارش در یوش هم هست.
۲- در صورت بارندگی و بارش برف، بهتر است زنجیر چرخ با خود داشته باشید.
۳- ارتفاعات منتهی به یوش حتی در فصل گرم هم پرمه میشود، اما در فصل سرما بیشتر باید مراقب بود.
۴- برای آنکه سالم به مقصد برسید و از زیباییهای جاده لذت ببرید، بهتر است در جاده آرام برانید.
۵- بخشهایی از جاده منتهی به یوش کمتردد است، به همین خاطر توصیه میکنیم، پیش از تاریک شدن هوا به روستا برسید.
۶- اگر با خودروی شخصی قصد سفر دارید، از سالم بودن برفپاکنها و دیگر وسایل مطمئن شوید.
۷- با آنکه بیشتر روستا سنگفرش شده، اما برای پیادهروی در روستا و طبیعت اطرافش بهتر است کفش مناسب کوهنوردی به همراه داشته باشید.
۸- چراغ قوه را در این سفر فراموش نکنید.
۹- اگر از زبان مازنی چیزی میدانید، مردم روستا بهخصوص مسنترها دوست دارند به زبان مادرشان با آنها صحبت کنید.
تندیس نیم تنه نیما در ورودی موزه به بازدیدکنندگان خانه خوشآمد میگوید. در خانه که شروع به گشتن کنید، از عینک گرفته تا دوربین دوچشمی نیما که از او به یادگار مانده را خواهید دید.
اینجا خانه کودکیهای نیماست که امروز تبدیل به موزه نیما شده است. این خانه در گذشته سه ورودی داشته است اما امروز فقط یک ورودی دارد.
درختان سپیدار بلند در بعداز ظهری پاییزی، در قاب دوربین عکاس بیرنگ شدهاند. اگر هرکس هم نیما را از روزهای دیر به یاد نیاورد، همین درختان پیر، قدمهای آهسته شاعری را به یاد دارند که طبیعت را اینقدر زیبا وارد شعر فارسی کرد.
امروز بیشتر، مسنترها ساکن یوشند. بعضی از همشهریهای نیما خاطره دوری از مردی به نام علی اسفندیاری دارند اما امروز همهشان او را میشناسند.
منبع: همشهری ماه، ویژهنامه ایرانشناسی، سرزمین من، آبان ۱۳۸۹