البته چند سال قبل رهبری به روسای قوا برای تصمیمگیری تفویض اختیار کردند و ابراهیم رئیسی نیز در این جلسات بهعنوان رئیس قوه قضاییه حضور داشت اما رئیس دولت سیزدهم به جز این چند جلسه، تجربه تصمیمات مدیریتی و قبول تبعات امور اجرایی را نداشت. شاید او در این جلسات به طور کلی در جریان برخی از مشکلات اجرایی دولت قرار گرفته بود اما چون پیش از آن مدیریت اجرایی نداشت، در توان مدیریت اجرایی دولت تاثیری نگذاشت. علاوه بر این برخی از دوستانی که بهعنوان وزرای ایشان انتخاب شدند نیز تجربه چندانی نداشتند؛ از معاون اول گرفته تا معاونتهای بخش مختلف و وزرا و همچنین معاونان وزرا، آدمهای باتجربهای نبودند. مسالهای که بسیار عجیب بود، این بود که ابراهیم رئیسی حتی از چهرههای توانمند جناح راست نیز استفاده نکرد. در نتیجه همه اعضای دولت بیتجربه بودند؛ بدیهی بود که با این ترکیب هیات دولت، سال اول با تصمیمات ناپخته همراه بود. بنده اخیرا در جلسهای که در این رابطه حضور داشتم، تاکید کردم که در گذشته نیز تصمیمات ناپخته داشتیم و این تنها منحصر به دولت رئیسی نیست؛ ایشان منتقد تصمیمات گذشته است اما مسیر چندان متفاوتی را در پیش نگرفته است. مساله دوم در حوزه مدیریت اجرایی دولت در یک سال گذشته، موضوع تصمیمات انقلابی است. در شرایط کشور ما نیاز است بسیاری از امور اصلاح شوند و اصلاح نمیتواند با انقلابیگری همراه شود؛ انقلابیگری یعنی همه چیز را میزند. مالزی همزمان با ایران در دوره محمود احمدینژاد تصمیم به اصلاح قیمت حاملهای انرژی گرفت و هر سال یک حامل انرژی را اصلاح کرد؛ مثلا تصمیم گرفت امسال قیمت یک حامل انرژی و سال بعد، حامل انرژی دیگری اصلاح شود؛ مثل ما نبودند که اصلاح همه چیز باید با هم آغاز شود چراکه انقلابی و سریع و فوری میخواهیم همه تصمیمات را اجرا کنیم.
بیشتر بخوانید:
تبعات این شیوه مدیریتی در موضوع حذف ارز ترجیحی ملموس بود. در شرایط فعلی مردم از نتایج جراحی اقتصادی دولت ناراضی هستند. ۴۵ هزار تومان مردم، ۴۵۰ هزار تومان شده است اما باز هم مردم ناراضی هستند چراکه رقم اصلاح، مبلغ قابل ملاحظهای است و با یارانه نقدی نمیتوان آن را پوشش داد. این تصمیم ناپخته بود و هنوز هم با تصمیمات ناپخته دیگر همراه است. مساله دوم، حوزه سیاست خارجی است که وضعیت بهتری از سیاست داخلی و مدیریت اجرایی ندارد. دولت رئیسی در ابتدای کار فرصت بیبدیلی را از دست داد. ایشان نتوانست برجام را به سرانجام برساند. تا قبل از نامه اروپا که چند روز است علنی شده، وضعیت مذاکرات تفاوتی با زمانی که دولت روحانی تحویل دولت جدید داده شد، نداشت؛ از اساس نمیتوان به طور دقیق گفت که طی یک سال گذشته، در این مذاکرات چه دستاوردی حاصل شده است؛ در حالی که دولت باید از ابتدای آغاز به کار، روند مذاکرات در دولت روحانی را بهسرعت ادامه میداد؛ کما اینکه مجلس یازدهم با قانونگذاری لحظه آخری دست روحانی و دولتش را بسته بود اما این محدودیت برای دولت سیزدهم وجود نداشت. مسائل دیگر از قبیل مشکلات آب و پروژههای عمرانی نیز موضوعاتی هستند که در دولت قبل نیز کموبیش وجود داشتند؛ دولت باید علاج قبل از واقعه میکرد که چنین پیشبینی مدیریتیای نیز نداشت. به صورت کلی و در یک نگاه کلان با وجود تمامی تلاشهای دولت، دولت رئیسی در سال اول کارنامه قابل قبولی ندارد. بهعنوان یک ناظر بیرونی تصور میکنم اقدامات سنجیده و کارشناسی اتخاذ و اجرا نشدند.
۲۱۲۲۰