به گزارش تجارت آنلاین، نمونه بارز این تغییر تحول در بازار از طریق فضای مجازی میتوانیم، به سادگی دیده و احساساش کنیم.
یک کارشناس در این خصوص می گوید: در دوران گذشته در قالبهایی چون جارچیها، پخش تراکت، عکسهای قابل چسب بر دیوارها و... را گرفته است و به سرعت پیشروی میکند. در دوران گذشته با تولید محتوا به روشهای سنتی پول در میآوردند، ولی اکنون نسبت به دوران گذشته با سوشالمدیاها (اینستاگرام- تلگرام- واتساپ و...) بسیار آسانتر میتوان پول درآورد یا درآمدزایی کرد.
حمید لایجی در خصوص تبلیغات در ایران معتقد است: این حوزه با چالشی روبرو است و آن چیزی نیست جز عدم تطبیق و فرهنگسازی با تبلیغات. بطور مثال: وقتی ما در هنگام دیدن فیلم و سریال و... با تبلیغات روبرو میشویم، صدایش را قطع و یا اصلا به شبکه دیگری میرویم درحالیکه در اروپا و آمریکا چنین نیست. زیراکه آنها با این فرهنگ بزرگ شدهاند. آنها برای محتوا و ارائۀ آن به مخاطبین بسیار وقت میگذارند.
این درحالی است که بیشتر ما ایرانیها زمان کافی برای (مدیاها) نمیگذاریم. برای تولید محتوا و نوع خدمات کارآمد زمان نمیگذاریم. درحالیکه غربیها درک کافی دربارۀ این حوزه دارند و زمان زیادی را برای تولید محتوا، شیوۀ تبلیغات و استفاده درست از مدیاها میگذارند. این به فرهنگ غنی آنها در زمینه تبلیغات برمیگردد.
لایجی می افزاید: در کشورهای پیشرفته که زودتر با فرهنگ و شیوۀ پست مدرن و فضاهای مجازی آشنا شدهاند، برای تبلیغات فرهنگ سازی گستردهای میکنند، چرا که آینده در دست تبلیغات است. حتی دراین عصر تبلیغات بر روابط زناشویی، دوستان و خویشاوندان و... تاثیر بسازیی گذاشته است.
البته نکته جالب توجه دراینجاست که ایرانیها عصر پست مدرن را به شیوۀ خود هزم کرده و در آگهیهای تلویزیونی میبینیم. به عنوان مثال: بیشتر تبلیغها برای محصول، در محیطی خانوادگی روابط پدر و فرزندی، زن و شوهری بر روی صفحههای نمایشگرمان به تصویر در میآیند.
امروزه برای موفقیت در کار باید ابتدا خصوصیات این دوره را درک و سپس علم لازم را آموزش دید. اینستاگرام- تلگرام- واتساپ و... در حوزۀ تبلیغات هر کدام آموزش مخصوص خود را دارد. در کنارش تولید محتوا برای ماندن در کورس رقابت امری اساسی است. چراکه باید بدانیم چه کالایی را چگونه برای مخاطب در ظرف چند ثانیه توضیح یا به صورت بنر، ویس و یا متنی تاثیرگذار به او بشناسانیم.
دربارۀ موضوعات اجتماعی دیگر کمتر کسی روزنامه یا مجله خریداری میکند، چون فضای مجازی بر طبق این دوره زودتر عمل کرده و وقایع گوناگون را به صورت متنی، بنری و تصویری در سایت یا اینستاگرام- تلگرام- واتساپ و... به اطلاع افراد میرسانند. در این میان شرکتها و کارخانههای بزرگ چنان در بخش تبلیغات قدرتمند عمل کردهاند که دارای هویت دیجتالی شدهاند. برای مثال: وقتی از نویشدنی صحبت میشود، در ذهن فرد یا افراد برند پپسی و کوکاکولا و... به تصویر درمیآید. یا دربارۀ شویندهها و شامپوهای گوناگون برای کودکان و بزرگسالان هم چنین است.
در واقع انسانها در دنیای تبلیغات زندگی میکنند. به بیان دیگر تبلیغات یکی از اعضای مهم خانوادهها بحساب میآید. چراکه هر کسی کالای تبلیغاتی را که بهش میآید، انتخاب کرده و از طریق فضای مجازی آنرا خریداری کرده و اگر جنس برند خوب باشد، فرد تبدیل به یک طرفدار میشود. بازاریان برای جذب مخاطبانشان آنها را دستهبندی میکنند: کودک، نوجوان، جوان .... سالخورده و سپس باتوجه به عصری آنها از آن دور خاطره دارند، محصولاتشان را با رنگهای و شعارهای گوناگون ارائه میدهند.
تبلیغات تبدیل به یک شغل و رشتۀ درسی شده که در دورههایشان از بخش روانشاسی بهرهمند میشوند. مثلا یاد میگیرند که با شعور و هوشمندانه رفتار کنند. یعنی هر سایت و پیجی را فالو، لایک و دنبال نکنند. حریم شخصی تنها این نیست که اکانتم رمز داشته باشد، بلکه باید خودشان را از معرض هرگونه فضای بیهوده و نادرست دور نگه دارند؛ و یا بررسی کنند که در کدام یک از فضاهای مجازی باید تبلیغ و محصولشان را به فروش برسانند. بطور مثال: معمولا در اپلیکیشن و مضای ایتا، افراد مذهبی عضو هستند. پس باید برخوردی متناسب با فرهنگ آنها را داشته باشند. با توجه به آن محیط باید تبلیغشان را انجام دهند. در واقع با درک فرهنگی آن محیط راحتتر میتوانند تبلیغات کرده و کالای خود را به فروش برسانند. مثلا کسی که کارش فروش چادر است، در آنجا موفقتر خواهد بود. در واقع بازاریان یا بازیابها در دروس دانشگاهی آموزش میبینند که چه هویتی دارند و باتوجه به این موضوع محصولشان را تبلیغ و کارشان را به نحوۀ شایستهای به انجام برسانند.
دربارۀ تبلیغات اجتماعی و اخبار نیز این موضوع صدق میکند. با مرور گفتههای بالا همانطور گفته شد، عصر مدرن جوامع را تا حد بسیار زیادی در برگرفته و به نوعی بخشی از خانوادهها در سراسر جهان شده است. حتی در زمان رکود اقتصادی افرادی که مشتریهای دائمشان را دارند، به سادگی محصولاتشان را بفروش میرسانند. حتی بوسیلۀ نرمافزار اکسل مشتریانشان را دستهبندی کرده و برای کدام پیام و محصولی با رنگ و طراحی جدا ایجا میکنند. این موضوع در مورد اطلاعات و اخبار اقتصادی و اجتماعی نیز صدق میکند.