گروه سیاسی: ماشین جنگ و ترور رژیم صهیونیستی بدون هیچگونه وقفهای بر طبل جنگافروزی میکوبد و هیچ مرزی از حقوق متعارف جنگ را برای خود قائل نیست. صهیونیستها نوار غزه را طی یک سال گذشته به یک ویرانه تبدیل کردند و حالا همین رویکرد را میخواهند در جنوب لبنان اجرایی کنند. به گزارش «تجارت»، نیروهای حماس و حزبالله لبنان در جنگ تمام عیار با صهیونیستها هستند و هیچ چشماندازی برای پایان درگیریها وجود ندارد. افزون بر این، دایره جنگ منطقهای به عرصه تقابل بدون واسطه میان ایران و رژیم صهیونیستی نیز رسیده است و اوضاع منطقه هر روز پیچیدهتر میشود. اکنون میتوان با صراحت گفت که منطقه خاورمیانه در آستانه یک انفجار بزرگ قرار دارد اما نکته عجیب در این بین سکوت تاریخی کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی است. کشورهای عرب حوزه خلیج فارس تا کنون هیچگونه نقش ایجابی را برای توقف جنایات اسرائیلیها در منطقه ایفا نکردهاند. حال این انفعال تاریخی به پرسشی جدی برای افکار عمومی و ناظران سیاسی تبدیل شده است. «تجارت» به منظور بررسی این مساله مهم با کامران کرمی کارشناس مسائل خلیج فارس و پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه گفتوگو داشته است.
اعراب رویکرد بیطرفی فعال را در تنش ایران و اسرائیل اتخاذ کردهاند
کامران کرمی در ارتباط با موضع سکوت کشورهای عربی در میانه تشدید بحرانها در منطقه به ویژه افزایش تقابل میان ایران و اسرائیل گفت: «تشدید تنشها در سطح منطقهای و تصاعد بحرانی که ما میان تهران و تلآویو مشاهده میکنیم، موجب شده که کشورهای عرب حوزه خلیجفارس در موضع عدم انتخاب و گزینش برای انتخاب یک طرف درگیری قرار گرفتهاند. آنها با آگاهی از ابعاد اهمیت ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک منطقه خاورمیانه و تاثیر جنگ بر آن، موضع بیطرفی فعال را برگزیدهاند. بدین معنا که اخیرا کشورهای حوزه خلیج فارس، در حین بیطرفی تلاش دارند از یک سو بر ایران و اسرائیل و از سوی دیگر، بر بازیگران فرامنطقهای همانند چین و آمریکا برای ممانعت از هدایت تنشها به سمت خلیج فارس اعمال فشار میکنند.»
رسانههای عربستانی رویکرد سلبی نسبت به حماس داشته و دارند
این کارشناس مسائل خلیج فارس در ادامه پیرامون مواضع رسانههای عربستانی به ویژه العربیه و الحدث علیه جبهه مقاومت در جنگ با اسرائیل اظهار داشت: « واقعیت این است که رسانههای عربستانی از همان ابتدای آغاز جنگ میان اسرائیل و حماس، عملا رویکرد انتقادی از جبهه مقاومت را در پیش گرفتند. آنها با مقصر دانستن حماس، معتقد بودند که اقدام 7 اکتبر تمامی فرصتهای برای حل مساله فلسطین را از میان برده است. رسانههای جریان اصلی و فرعی عربستان، بازتاب دهنده نگاه هیات حاکمه عربستان بودند و هستند. در سطحی دیگر باید توجه داشت که به شکل تاریخی عربستان سعودی با قرار دادن جریانها وابسته به اخوانالمسلمین در زیرمجموعه گروههای تروریستی، نگاه مثبتی به جریانهای اخوانیای همانند حماس و جهاد اسلامی نداشت. طبیعتا از نگاه آنها حماس برهم زننده ثبات و امنیت منطقه و هم دستاوردهای داخلی فلسطین بود. رسانههای عربستانی حماس را به عنوان بر هم زننده عادیسازی روابط با اسرائیل میدانند که از نگاه آنها این رخداد میتوانست منجر به حل مساله فلسطین شود.»
عربستان در جنگ اخیر تغییر آرایش سیاسی در لبنان را پیگیری میکند
کرمی در ارتباط با رویکرد عربستان نسبت به جنگ اسرائیل و حزب الله در لبنان با اشاره به اینکه ریاض در موقعیت کنونی تضعیف حزب الله را به نفع خود ارزیابی میکند، افزود: «از نگاه عربستان جنگ اسرائیل علیه حزبالله میتواند آغاز تغییر آرایش سیاسی در لبنان باشد. بدین معنا که حزب الله تضعیف شده در چارچوب ساختار کلان سیاسی لبنان قرار بگیرد و نقش ارتش لبنان به مراتب پررنگتر شود. آنها نسبت به تقویت جریانهای سیاسی لبنانی نزدیک به خود رغبت جدی داشته و دارند.»
خروجی مطلوب عربستان و امارات در منارعات اخیر چیست؟
عضو گروه خلیج فارس مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه در بخشی دیگر از گفتههای خود در پاسخ به این پرسش که شما اعراب نهایتا از درون تحولات و منازعات اخیر منطقه چه چیزی را دنبال میکنند، تاکید کرد: «خروجی مطلوب برای کشورهایی همانند عربستان و امارات از درون وضعیت پر مناقشه منطقه، یک ایران تضعیف شده در خاورمیانه است.
اما این بدین معنا نیست که خواهان یک اسرائیل قدرتمند در منطقه باشند. آنها رویکرد ادغام اسرائیل در منطقه را در پیش گرفته تا از درون آن پروژه توسعه اقتصادی جاهطلبانه خود را پیش ببرند. البته باید توجه داشت که این سناریو بسیار ایدئال بوده و بعید است تحولات در این مسیر پیش برود.»
عربستان بشدت نسبت به عادیسازی روابط با اسرائیل رغبت دارد
کرمی در بخشی دیگر از اظهارات خود پیرامون امکان عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل در صورت فروکش کردن منازعات در منطقه تصریح کرد: «این موضوع تا حدی زیادی به تغییر نگاه کلان عربستان سعودی ارتباط دارد. طبیعتا آنچه که در یک سال گذشته اتفاق افتاد تا حدودی این روند را متوقف کرد اما در نهایت مجموعه عمده کشورهای عربی، به ویژه عربستان سعودی، عادیسازی را بازتابی از تغییر چینش قدرت در منطقه میدانند. آنها در چنین فرمولی، اسرائیل را به عنوان یک واقعیت منطقهای پذیرفتهاند. ولی پیششرط هر گونه عادیسازی منوط به متغیر اجرای طرح دو دولتی و تشکیل کشور فلسطین است. در مجموع باید اظهار داشت که عربستان بیشتر پروژه کلان اقتصادی خود را به مسائل منطقهای گره زده و معتقد است که بدون اسرائیل پیشبردن چشمانداز 2030 ممکن نیست. هر چند باید توجه داشت که عادیسازی در صورت فروکش کردن جنگ هم بسیار پیچیده و دشوار است.»