یکی از چالشهای اصلی نظام سلامت در کشورهای مختلف، مسئله پیری جمعیت و گسترش سالمندی است. پیامدهای سالمندی جمعیت از این لحاظ قابل توجه است که تمامی برنامهریزیهای اقتصادی و اجتماعی بر پایه پویایی جمعیت شکل میگیرد. وجود افراد سالم و فعال به عنوان یکی از عوامل کلیدی برای دستیابی به توسعه پایدار و رشد اقتصادی محسوب میشود. با این حال، زمانی که این عامل اساسی تحت تأثیر تغییرات سنی قرار گیرد و اکثریت جامعه را افراد سالخورده تشکیل دهند، تأثیرات زیادی بر بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی عوامل محیطی ایجاد میشود.
مهمترین عوارض سالمندی جمعیت در بحث اقتصادی و اجتماعی نمود پیدا میکند. در مورد پیامدهای اقتصادی و اجتماعی سالخوردگی جمعیت، دو دیدگاه متفاوت وجود دارد.
یکی از عوارض سالمندی جمعیت، کاهش نیروی کار جوان در جامعه است. نیروی کار جوان و سالم به عنوان محرک اصلی توسعه و تولید ملی، نقش مهمی در افزایش درآمد کشور دارد. شاخص سالخوردگی یکی از مهمترین معیارهای مرتبط با تحولات جمعیتی است که نسبت سالمندان بالای ۶۵ سال به کودکان زیر ۱۵ سال را اندازهگیری میکند. اگر این نسبت روندی صعودی به خود بگیرد، جامعه با انفجار سالمندی و کاهش قابل توجه نیروی کار سالم روبرو خواهد شد. در چنین شرایطی، کشور ناگزیر به واردات نیروی کار از کشورهای دیگر خواهد شدکه این اقدام میتواند چالشهای فرهنگی و امنیتی متعددی به دنبال داشته باشد.
بار تکفل یا نسبت وابستگی سالمندان، معیاری دیگر در تحولات جمعیت است که نشاندهنده نسبت افراد بالای ۶۴ سال به افراد مولد و شاغل (زیر ۶۴ سال) است. در این شرایط، با توسعه بیماریها در جمعیت سالمند و نیاز به خدمات درمانی، هزینههای غیرمستقیم بر خانوادهها تحمیل میشود، از جمله افزایش غیبتهای کاری برای مراقبت از سالمندان. این فشار اقتصادی بر افراد مولد، تأمین معاش سالمندان تحت تکفل را دشوارتر کرده و در نهایت منجر به کاهش سطح رفاه اجتماعی خواهد شد.
یکی دیگر از عوارض سالمندی جمعیت افزایش شیوع بیماریهای مزمن است. رشد بیماریهای مزمن هزینههای ارائه خدمات بهداشتی را به شدت افزایش میدهد و بیشتر منابع نظام سلامت صرف درمان بیمارانی میشود که به خدمات مختلف، از جمله درمانهای سرپایی، بستری و توانبخشی نیاز دارند.
شیوع بالای بیماریهای چندگانه معمولاً با افزایش احتمال مرگومیر همراه است و به شدت بر عملکرد و کیفیت زندگی سالمندان تأثیر میگذارد. با این حال، هنوز احساس میشود که مطالعهای جامع در مورد شیوع انواع بیماریهای مزمن در میان سالمندان انجام نشده است.
نقش عوامل اجتماعی-اقتصادی نیز یکی دیگر از جنبههایی است که در شیوع بیماریها، به ویژه بیماریهای مزمن، باید مورد توجه قرار گیرد. اگرچه مطالعات نسبتاً زیادی در سطح جهانی درباره تأثیر عوامل اجتماعی-اقتصادی بر مرگومیرها انجام شده است، اما توجه به این عوامل در رابطه با شیوع بیماریها محدودتر بوده است و بررسی این موضوع در میان سالمندان ایرانی تا به امروز مورد توجه قرار نگرفته است.
تحقیقات موجود تنها به بررسی تأثیر برخی از عوامل اجتماعی-اقتصادی بر چند بیماری مزمن خاص پرداخته و ارتباط بین این عوامل و شیوع بیماریهای چندگانه را نادیده گرفتهاند.
به نقل از سایت who
”تا سال 2030، از هر 6 نفر در جهان یک نفر 60 سال یا بیشتر خواهد بود. در این زمان، سهم جمعیت 60 ساله و بالاتر از 1 میلیارد در سال 2020 به 1.4 میلیارد افزایش خواهد یافت. تا سال 2050، جمعیت افراد 60 ساله و بالاتر در جهان دو برابر خواهد شد (2.1 میلیارد). پیش بینی می شود تعداد افراد 80 ساله یا بیشتر بین سال های 2020 تا 2050 سه برابر شود و به 426 میلیون نفر برسد.“
عوامل موثر در رشد سالمندی جمعیت یک یا چند عامل خاص نیست، بلکه ناشی از شبکهای از علل مختلف است که منجر به تغییر هرم سنی جمعیت شده است. ریشه این علل میتواند داخلی یا خارجی باشد. از جمله مهمترین علل سالمندی و کاهش جمعیت میتوان به تغییر سبک زندگی به خاطر نفوذ فرهنگهای خارجی، کاهش میزان فرزندآوری به دلیل شرایط اقتصادی خانوارها، غفلت برنامهریزان و سیاستگذاران از اهمیت افزایش جمعیت و در نهایت، عدم ارائه حمایتهای اجتماعی و اقتصادی مناسب از سیاستهای فرزندآوری اشاره کرد.
در گذشته، تعداد کمی از افراد به سنین کهولت و پیری میرسیدند. اما با پیشرفتهای فناوری و بهداشتی در دنیای کنونی، امکان زندگی طولانیتر برای افراد فراهم شده و مرگ در سنین بالاتر رخ میدهد. به طور کلی، کاهش میزان مرگومیر و افزایش احتمال زنده ماندن کودکان تا سنین بزرگسالی و کاهش میزان باروری در سطح جهانی از علل سالمندی و کاهش جمعیت محسوب میشود.
در حال حاضر، ایران در مرحله گذار ساختار سنی قرار دارد و انتظار میرود در چند دهه آینده، پدیده سالخوردگی جمعیت را تجربه کند. مقایسه شاخصهای سالخوردگی جمعیت ایران با سایر کشورها و برخی مناطق منتخب میتواند به درک بهتر وضعیت ایران در سطح بینالمللی کمک کند و برای برنامهریزی در حوزه سالخوردگی جمعیت بسیار ضروری است.
در سال ۲۰۲۰ نسبت جمعیت ۶۵ سال و بیشتر در کشورهای پیشرفته ۱۷٫۶ درصد و در سایر کشورها 6.3 درصد برآورد شده است. پیشبینی میشود در سال ۲۰۵۰، 15.6 درصد از جمعیت جهان ۶۵ ساله و بالاتر باشند. در همین حال، این نسبت در کشورهای توسعهیافته به 33.4 درصد، در کشورهای در حال توسعه به ۱۹٫۵ درصد و در کشورهایی با حداقل توسعهیافتگی به 9.5 درصد خواهد رسید.
مطالعات نشان میدهد که جمعیت ایران نیز مانند جمعیت جهانی در حال حرکت به سوی سالمندی است. بر اساس پیشبینیهای سازمان ملل متحد، در سال ۲۰۵۰ سهم جمعیت ۶۰ ساله و بالاتر در ۴۲ کشور جهان از سهم فعلی جمعیت ۶۰ ساله و بالاتر در ژاپن که به عنوان سالخوردهترین کشور شناخته میشود، بیشتر خواهد شد.
جمع بندی
سالخوردگی جمعیت به عنوان یک پدیده جهانی، با چالشها و فرصتهای متعددی برای نظامهای اقتصادی و اجتماعی همراه است. در حالی که دیدگاه بدبینانه بر عوارض سالمندی جمعیت یعنی کاهش نیروی کار و افزایش هزینههای مراقبت از سالمندان تأکید دارد، دیدگاه خوشبینانه فرصتهای جدیدی را ناشی از تجارب و مهارتهای سالمندان در جامعه میداند. با توجه به تغییرات ساختار جمعیتی در کشورهای مختلف، از جمله ایران، ضرورت برنامهریزیهای دقیق و مؤثر برای مدیریت پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از سالخوردگی جمعیت بیش از پیش حس میشود. در کنار این موارد، مراکز پرستاری مانند زندگی برتر میتوانند نقش حیاتی در حمایت از سالمندان داشته باشند و کیفیت زندگی آنان را بهبود بخشند.