کد خبر: ۱۰۰۹۸۵
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۵:۴۴
به همه چیز و همه کس عادت کرده بودیم و باورمان نمی شد یک ویروس منحوس بتواند همه این نعمت‌ها را از ما بگیرد نعمت هایی که اصلا وجود آنها را لمس نمی‌کردیم.

عادت کرده بودیم..

عادت کرده بودیم به شور و حال خرید شب عید

عادت کرده بودیم به بازارهای شلوغ و خرید لباس‌های رنگارنگ

عادت کرده بودیم به دید و بازدیدهای نوروزی از پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ گرفته تا سایر اقوام و دوستان و آشنایان

عادت کرده بودیم به خانه تکانی شب عید و ماهی قرمز  و سفره هفت سین

عادت کرده بودیم نفس اسفند که به شماره افتاد، بار سفر را ببندیم  و راهی سفر شویم؛ یکی شمال و یکی جنوب، یکی غرب و یکی شرق

عادت کرده بودیم به زیارت رفتن، زیارت بارگاه ملکوتی علی ابن موسی الرضا، کریمه اهل بیت، شاه چراغ و شاه عبدالعظیم(علیهم السلام)

عادت کرده بودیم به خواندن دعای تحویل سال و زمزمه «یا مقلب‌القلوب والابصار» همراه با صدای نقاره‌هایی که خبر از تحویل سال می‌داد در حرم یار

عادت کرده بودیم گهگاهی که دلمان می‌گرفت شب‌های چهارشنبه راهی جمکران شویم و در اجتماع هزاران نفری منتظران دعای توسل بخوانیم و برای ظهورش دعا کنیم

 عادت کرده بودیم دوستان و آشنایان را که می‌بینیم با هم دست بدهیم و همدیگر را در آغوش بگیریم

عادت کرده بودیم به میهمانی رفتن و تا پاسی از شب گفتن و خندیدن. خنده‌هایمان که تمام می‌شد غر زدن به زمین و زمان‌مان شروع می‌شد از گرانی و تورم و بیکاری گرفته تا بی‌تدبیری و ندانم کاری مسئولان

عادت کرده بودیم هر از گاهی بچه‌ها را به پارک و شهربازی ببریم اما از کنار برق شادی چشمانشان به راحتی بگذریم

عادت کرده بودیم گهکاهی مسجد و هیات رفتن وقتی هم که بر می‌گشتیم چه به خود می‌بالیدیم و چه عُجبی به ما دست می‌داد!

عادت کرده بودیم به نماز جمعه‌هایی که هر از گاهی شرکت می‌کردیم و چقدر هم سر خدا منت می‌گذاشتیم که مثلا روز جمعه‌ای خواب و تفریح خود را رها کرده و  در نماز شرکت کرده‌ایم.

وقتی در سوز زمستان و گرمای تابستان به نماز جمعه یا راهپیمایی و تشییع شهدا می رفتیم هر چند چیزی به زبان نمی‌آوردیم اما در درونمان احساس می‌کردیم چقدر ما خوبیم و خدا به ما بدهکار است

خلاصه به همه چیز و همه کس عادت کرده بودیم و باورمان نمی شد یک ویروس منحوس بتواند همه این نعمت‌ها را از ما بگیرد نعمت هایی که اصلا وجود آنها را لمس نمی‌کردیم

اما فردای روزی که این بیماری برود دنیا برای ما رنگ دیگری دارد

دست دادن و روبوسی و درآغوش‌کشیدن دوستان و عزیزان لذت دیگری برایمان دارد

مهمانی رفتن و دید و بازدید عید و صله رحم دیگر برا‌یمان عادت نیست

خرید کردن، بازار  و رستوران رفتن و سفر و تفریح  کردن هر کدام زیبایی خاصی برای ما خواهد داشت

مسجد و هیات و زیارت رفتن صفایی دگری خواهد شد و تازه می فهمیم چه توفیقی یک عمر داشتیم و از آن غافل بودیم

خلاصه در یک کلام آن روزی که کرونا برودف قدر نعمت‌هایی که داشتیم و کرونا موقتا از ما گرفته بود بیشتر خواهیم دانست.

انتهای پیام/

 

 

 

 

 

 

 

 

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار