کد خبر: ۱۰۴۳۸۶
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۲:۱۳
در گفت‌وگو با 2 کارشناس بررسی شد

شرق: افزایش 30درصدی خشونت خانگی در روزهای سخت قرنطینه موضوعی بود که روان‌شناسان آن را پیش‌بینی می‌کردند چراکه از مدت‌ها قبل بسیاری از آنها در رسانه‌ها اعلام کرده ‌بودند نبود مهارت کافی زندگی، سطح پایین تاب‌آوری و فشارهای سنگین روانی ناشی از حوادث مختلف سیاسی و اجتماعی امنیت روانی شهروندان را به خطر انداخته ‌است.
حسن تردست، قاضی بازنشسته و جرم‌شناس، در تعریف خشونت خانگی از منظر قانون می‌گوید: ما در قانون فصل جدایی درباره خشونت خانگی نداریم. اما خشونت در قانون تعریف مشخص دارد بر اساس قانون، هر فعل و عملی که شخصی علیه دیگری به طریق کلامی، مکتوب یا فیزیکی مرتکب شود و او را مورد آزار و اذیت روحی و روانی و جسمی قرار دهد، از نظر قانون جرم است و مرتکب مجازات می‌شود.
براساس گفته‌های مقامات مسئول، خشونت خانگی در این مدت زیاد شده و دلیل آن هم به نظر من ویروس کروناست. عوارض این بیماری در جمیع جامعه و جهان آثار سوئی را به جا گذاشته و باعث استرس‌های زیادی بین مردم جهان شده‌ است. اثر جهانی آن را می‌توان از نامه اخیر دبیر کل سازمان ملل به سران کشورها فهمید.
تردست معتقد است به جز بحران کرونا که در جهان خشونت علیه زنان و کودکان را بالا برده، بالارفتن خشونت در ایران علت دیگری هم دارد. او می‌گوید: فاصله‌گذاری اجتماعی یک پروتکل جهانی است و کشور ما هم از این روش استفاده کرده‌ اما به دلیل محدودیت‌های شدید اقتصادی فاصله‌گذاری موجب شده اقشاری از جامعه که نیازمند کار روزانه بودند تا مخارج خود را تأمین کنند تحت فشار قرار گیرند. اکثر کسبه و تجار و خرده‌فروش‌ها و افرادی که شغل آزاد داشتند و تعداد کمی هم نیستند، تحت فشار قرار گرفته‌اند. بی‌پولی ایجادشده ناشی از این موضوع اضطراب را برای مردم بالا برده‌ است. دومین عامل مسئله خانه‌نشینی و عدم تحرک در محیط در بسته است. طبق نظریه روان‌شناسان، عدم تحرک از عوامل افزایش اضطراب و استرس است. در این شرایط هم مردان و هم زنان در فشار هستند. این فشار البته روی زنان بیشتر است. مسئله سوم ترس از بیماری و امنیت بهداشتی است. برخی اعضای خانواده باید برای تهیه مایحتاج از خانه خارج شوند و همین خارج و واردشدن به خانه ترس از انتقال ویروس را هم افزایش داده است.
این قاضی بازنشسته به اتفاقات غم‌بار سال گذشته به عنوان دلیل دیگر بالابودن اضطراب بین مردم اشاره کرده و می‌گوید: چند سال اخیر حوادث و بلایای طبیعی و مسائل دیگر موجب شده است ما با پدیده بی‌خانمانی روبه‌رو شویم، شهروندانی که به دلیل سیل و زلزله در چادر برای ماه‌های طولانی زندگی می‌کنند دچار اضطراب‌های عمیق می‌شوند که رفتار خشونت‌بار آنها را بالا می‌برد.
حسن تردست نقش حوادث سیاسی را خصوصا روی شهرنشینان بسیار جدی می‌داند و می‌گوید: اخیرا حادثه هواپیمای اوکراینی و حوادث پیش و بعد از آن، بر جامعه ایران و روح جمعی کشور اثر منفی گذاشته است. جنگ هشت‌ساله و بحران‌های ناشی از تحریم‌ها و تروریسم اقتصادی یکی از بزرگ‌ترین عوامل تشنج روانی مردم است. آمریکا برخلاف چهره انسان‌دوستانه‌ای که می‌گیرد مشکلات اقتصادی شدیدی را به مردم عادی تحمیل می‌کند و زندگی مردم تحت تأثیر این مسئله قرار گرفته است. مسئله دوم در جامعه فاصله بین مردم و کارگزاران و مسئولان است، بر اثر سوءمدیریت اطلاع‌رسانی و تعارض نظریات در بیماری کرونا بدبینی و سلب اعتماد بین مردم ایجاد شده ‌است. البته با وجود فشارهای سنگین سیاسی که زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده و تروریسم اقتصادی که وجود دارد مسئولان کشور توانسته‌اند مایحتاج مردم را تأمین کنند و ما شاهد صحنه‌های غم‌انگیزی که در سایر کشورها هستیم، در کشور خودمان نیستیم و باید با وجود همه انتقادهای وارده این حسن را هم گوشزد کرد.
قوه قضائیه خط ویژه برای خشونت خانگی اختصاص دهد
وی در پاسخ به این سؤال که افرادی که مورد خشونت خانگی قرار می‌گیرند با توجه به شرایط کرونا چطور می‌توانند از سوی قوه قضائیه مورد حمایت قرار گیرند، می‌گوید: در موارد بسیار حاد مانند قتل یا ضرب و جرح‌های سنگین قطعا حضور فیزیکی پلیس و بازپرس الزامی است اما در موارد دیگر مانند زمانی که زن یا کودکی کتک می‌خورد و مورد خشونت عاطفی و کلامی قرار می‌گیرد، یکی از بهترین و مؤثرترین کارهایی که قوه قضائیه می‌تواند انجام دهد این است که یک خط ویژه برای افراد آسیب‌دیده معرفی کند. اپراتورها می‌توانند با آگاهی‌دادن به افراد خانواده جلوی خشونت را بگیرند. این اپراتورها می‌توانند به فرد آسیب‌رسان هشدار دهند در صورتی که همسر و فرزند خود را آزار دهد اعمال قانون شده و مورد مجازات قرار می‌گیرد. همین هشدار و اطلاع‌رسانی می‌تواند بسیار بسیار در پیشگیری از جرم مؤثر باشد. در حال حاضر خط ویژه‌ای وجود دارد که مردم از قوه قضائیه مشاوره حقوقی می‌گیرند از همین خط می‌توان استفاده کرد و مشاوره‌های ویژه برای این ایام نیز در اختیار مردم گذاشت فردی که خشونت کرده را تحت نظر قرار داد و در صورتی که دوباره مرتکب شد بازداشت کرد. هشدارهای قانونی یکی از بهترین راه‌ها برای پیشگیری از وقوع جرم است چراکه هم فرد در معرض آسیب می‌داند باید به چه کسی مراجعه کند و جلوی ارتکاب جرم گرفته می‌شود و هم فرد آسیب‌رسان می‌داند چشمی ناظر اوست و مجازات می‌شود بنابراین خشونت مرتکب نمی‌شود. از این راه می‌توان امنیت روانی زنان و کودکان را هم تأمین کرد.
تاب‌آوری مردم پایین است
کتایون خانجانی، روان‌شناس و زوج‌درمانگر، نیز معتقد است علت اصلی بالارفتن خشونت خانگی تاب‌آوری پایین میان مردم است. او می‌گوید: خشونت خانگی به معنی رفتار خشونت‌آمیز و سلطه‌گرانه یک عضو خانواده علیه عضو یا اعضای دیگر همان خانواده است. البته نمی‌توان نقش بالارفتن آگاهی زنان و کودکان نسبت به حقوق خود در بالارفتن اعلام خشونت خانگی را نادیده گرفت. در سال‌های اخیر آگاهی میان شهروندان بالا رفته و این اتفاقی مثبت است. اما وقتی خشونت خانگی به صورت مقطعی بالا می‌رود دلیل آن آگاهی نیست، بلکه خشونت افزایش یافته ‌است. البته بالارفتن خشونت خانگی در دوران کرونا فقط در ایران نبوده ‌است. در چین هم درخواست طلاق در دوران قرنطینه افزایش پیدا کرده بود. در کنار هم ماندن برای مدت طولانی و استرس این روزها، تعارضات را بالا می‌برد و شدت می‌بخشد و متأسفانه تاب‌آوری و انعطاف‌پذیری کم است. البته تاب‌آوری را با انفعال اشتباه نگیرید. تاب‌آوری یعنی مرزهای خود را دارید ولی از برخی مسائلی که آزارتان نمی‌دهد یا کمتر ناراحت‌تان می‌کند، برای رعایت حال دیگری گذشت می‌کنید ولی انفعال به معنای پذیرش تحقیر و آسیب و همچنین سکوت در برابر آن است.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا می‌توان گفت دلیل بالارفتن آمار خشونت خانگی تعارضاتی است که از قبل بوده و حالا فرصت بروز پیدا کرده است، می‌گوید: طبیعتا اختلافات و تعارضاتی وجود دارد که در یک بافت و در یک برهه زمانی بروز و شدت پیدا می‌کند. جروبحث و جدال با خشونت و اعمال سلطه متفاوت است. اگر کسی پیش از این شاهد خشونت نبوده احتمالا انواع ملایم‌تر آن را درک نکرده است یا آن‌قدر فرهنگی بوده که برایش طبیعی بوده است. مثلا یکی از انواع خشونت محدودکردن منابع مالی خانواده و اعمال زور و قدرت در ارائه آن است. آیا هر یک از ما جز خشونت فیزیکی و لفظی به آن اندیشیده‌ایم؟
از طرفی هر نوع خشونتی دو طرف (پرخاشگر و فرد آسیب‌پذیر یا پرخاشگر-پرخاشگر) دارد. خشونت در برخی بافت‌های فرهنگی یا رابطه‌ای بیشتر بروز پیدا می‌کند. فردی که بارها توسط افراد مختلف مورد خشونت قرار می‌گیرد، باید حتما جلسات مشاوره بگیرد. مظلوم قرارگرفتن حتما تحلیل دارد.
این روان‌شناس با اشاره به اینکه بیشترین گروهی که در معرض آسیب قرار دارند گروه‌های وابسته‌تر مانند کودکان، افراد معلول یا سالمند و زنان مخصوصا زنان ناآگاه، کم‌سوادتر و وابسته از نظر مالی هستند، می‌گوید: البته برخی زنان کم‌تحصیلات اما آگاه و مستقل هستند مانند زنان مدبر سنتی که در اقوام می‌بینیم هم وجود دارند که خشونت را از خود دور می‌کنند.
وی به نوع دیگری از خشونت یعنی بی‌توجهی به افراد آسیب‌پذیر اشاره کرده و می‌گوید: خشونت همیشه علنی نیست. گاهی خشم به صورت منفعلانه است. به هر حال، آگاهی‌بخشی لازم است ولی نه به شکل صریح. گاهی مراقبان فرد بیمار را بسیار دوست دارند ولی آن‌قدر خسته هستند که ناخودآگاه می‌خواهند روند مرگ او تسهیل شود ولی پس از آن دچار عذاب وجدان و سوگ حل‌نشده می‌شوند. در چنین شرایطی می‌توان غیرمستقیم مراقب را آگاه کرد که چنین خطراتی برای او هست و ممکن است منجر به فوت او شود.
کتایون خانجانی در پاسخ به این سؤال که چه راهکاری برای کاهش تنش در خانواده‌ها توصیه می‌کند و در صورتی که تنش بروز کرد باید چه واکنشی نشان داد، می‌گوید: در واقع هر یک از ما در شرایط بحرانی ممکن است تنش ایجاد کنیم. زمانی که بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و... ایجاد می‌شود،  ممکن است رفتارهایی بروز دهیم که تا به حالا انجام نداده‌ایم یا جروبحث‌هایی با شدت بیش از قبل انجام دهیم. واپس‌روی در این شرایط طبیعی است. واپس‌روی یعنی بروز رفتاری نامتناسب با سن کنونی و رفتارهای نابالغانه.
بنابراین در شرایط بحرانی باید خودمان را سرگرم فعالیت‌های مفید کنیم.
چند توصیه کلی برای کاهش تنش وجود دارد:
انتظاراتمان از یکدیگر مشخص باشد و به نوعی قوانین نانوشته خانوادگی‌مان را بدانیم.
انعطاف‌پذیر باشیم. از هر نوع کنترل‌کردن یکدیگر دوری کنیم. به لحن و میزان صدای خود هنگام بحث دقت کنیم. در فرزندپروری که کار بسیار دشواری است، اقتدار و انعطاف داشته باشیم و از هر گونه سلطه‌گری یا سهل‌گیری دوری کنیم تا منجر به تنش نشود.
و بهترین و کاربردی‌ترین کار گفتمان همدلانه با خانواده در زمان تنش است. برای جلوگیری از تنش در خانواده گفت‌وگو درباره استرس و شرایط روحی‌مان مفید است. وقتی دیگران متوجه شرایط ما باشند از سردی و واکنش‌های تلخ ما کمتر می‌رنجند.
زمانی که در یک خانواده قوانین، روش گفتمان سالم و انعطاف‌پذیری وجود ندارد، تنش‌ها شدت می‌یابند. مثل ضعف در پیشگیری و بروز بیماری است. حالا باید تنش و اضطراب در خانواده درمان شود و اغلب مداخله مشاور، زوج درمانگر یا خانواده درمانگر لازم است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار