تینا آخوندتبار را می توان یک نمونه ویژه به حساب آورد؛ بازیگری که در 27 سالگی و به خاطر یک نقش به سمت بوکس رفت و امروز یک بوکسور حرفه ای است.
تینا آخوندتبار که در سال 1388 به عنوان یک بازیگر جوان کارش را در سینما آغاز کرد بعد از شش سال کار و انجام 9 فیلم و 4 سریال ناگهان تغییر مسیری اساسی دارد و سر از رسته بوکس درآورد. او آنقدر جدی بوکس را ادامه داد که امروز در رقابت های بین المللی شرکت می کند و قرار است برای یک باشگاه در کشور اسپانیا مبارزه کند:"در حال حاضر در خانه تمرین می کنم تا اجازه ندهم استقامت بدنم افت کند."
او پیش از این در کشور ترکیه مبارزه کرده است:" 5 بازی برای لیگ حرفه ای ترکیه برای باشگاه بوکس حرفه ای که برای تیم فنرباغچه در مسابقات شرکت کرده بود مبارزه کردم. من برای این باشگاه در جاهای مختلفی مثل اوکراین و ترکیه بازی کردم و در 5 مسابقه برنده شدم."
نمایش خوب در رینگ باعث می شود که پیشنهادی اروپایی به دستش برسد:" یک مدیربرنامه فرانسوی کار من را دید و از من خواست که با آن ها تمرین کنم. یک ماه با آن ها تمرین کردم و قرارشد به ایران بیایم کارهایم را انجام بدهم و برای یکسال به اسپانیا بروم که متاسفانه شیوع کرونا فعلا مانع از این سفر شده است. اسپانیا که در وضعیت قرمز است و باشگاه ها هنوز بازنشده اند اما من اینجا درخانه وسایلی مثل کیسه و میت و ... دارم و روز دوبار تمرین می کنم."
او که در 27 سالگی ورزش بوکس را به شکل حرفه ای شروع کرده است در 33 سالگی هنوز انگیزه زیادی برای ادامه این ورزش سنگین دارد:" تا وقتی بدنم توانایی داشته باشم از این ورزش لذت می برم. خیلی ها به من می گویند که در 27 سالگی بوکسور شدن کار محالی است. کسانی که در این حرفه هستند معمولا 10-15 سال کار می می کنند و از آماتور شروع کرده و بالا می آیند و به قهرمانی می رسند. برای خود من مبارزه و تمرین دو داستان جدا هستند. هر مبارزه که انجام می دهم آنقدر تجربه به دست می آورم که انگار یک آدم دیگری هستم. چشمهایم باز می شود. همزمان باید تاکتیک را هم به تکنیک در مبارزه اضافه کنم ..."
اما اینکه چطور یک بازیگر چنین مسیری را انتخاب می کند نیز می تواند جالب توجه باشد:" 5 سال پیش قراربود نقش دختر رزمی کار را بازی کنم ، گفتم خودم می روم مشت زدن را یاد می گیرم و در حین یادگیری بود که عاشق کاراکتر شدم. من تازه با یک وجه از وجود خودم روبرو شدم. جامعه، خانواده، پدر و مادرم و زندگی از من یک جنگجو ساخته بود که خودم خبر نداشتم. با خودم گفتم باید این کاراکتر را بسازم. زندگی با این شخصیت را بیشتر از زندگی با شخصیت قبلی دوست داشتم که در آن ده سال از عمرم را گذاشته بودم. درمسیر ساختن این کاراکتر به این نتیجه رسیدم که باید آن قهرمان را پیدا کنم و به خودم ثابت کنم که چیزی درونم هست که به هر آنچه بخواهد می تواند برسد."
و هدف او کمربند قهرمانی در یک تورنمنت معتبر بین المللی است. البته که مثل هر بوکسور دیگری این یک مسیر سخت و پردرد است؛ مسیری که از میان مشت های قدرتمند حریفانی می گذرد که می خواهند توی رینگ او را از پا در بیاورند. ضربات سنگینی که به بدن و صورت برخورد می کند و در نهایت اولین موضوعی را که تحت تاثیر قرار می دهد زیبایی است، یکی از ابزارهای مهم بازیگری:" بله بازیگر به چهره اش وابسته است چون وسیله کارش است. یک روز یکی از دوستانم این سوال را پرسید که نگران نیستم که چهره ام در مسابقات و براثر ضربات زیبایی اش را از دست بدهد و من جوابی به او دادم که هنوز هم به آن معتقدم؛ من تا زمانی از سرمایه ای استفاده کردم که خداوند در اختیارم گذاشته بود و خودم هیچ نقشی در بوجودآوردنش نداشتم ، بله معروف و مشهور و پولدارمی شدم و احترام داشتم. اما برای من اعتماد به نفس مهم است. پول و ثروت و احترام و شهرت شاید خیلی ها فکر کنند که باعث آرامش می شود اما برای من چیزی نبود که خوشحالم کند.آرامش من زمانی وجود دارد که از خودم راضی باشم، چیزی که ساخته ام را دوست داشته باشم و اعتماد به نفس واقعی داشته باشم. بوکس چیزی را به من داد که سینما نداد. موفقیت در بوکس مثل سینما آسانسوری نیست. در بوکس باید تمرین ، پشتکار و تلاش داشته باشید تا موفق شوید و شانس نمی تواند یک شبه شما را به موفقیت برساند."
او در این رابطه که بوکسور ها معمولا بینی و فکشان دچار آسیب می شود گفت:" هرچیزی یک بهایی دارد. برای اینکه بتوانید واقعا به موفقیت برسید نباید هیچ وابستگی داشته باشید. وابستگی مانع پیشرفت می شود. من یاد گرفتم به هیچ چیزی حتی چهره ام نباید وابسته باشم. باید عاشق خودت باشی و من این را در بوکس فهمیدم و هر روز لمسش می کنم."
به سینما فکر نمی کنم
تینا آخوندتبار اما در این سال ها ارتباطش با سینما و کار بازیگری قطع بوده است:" نمی توانم به سینما فکر کنم. از زمانی که تصمیم گرفتم کار نکنم پیشنهادها بیشتر و دستمزدها بالاتر رفته است. الان هدفم این است که چیزهایی که در این مسیر یادگرفتم را به جامعه نسل بعد و حتی قبل از خودم انتقال بدهم. در میان دختران همنسل من خیلی ها ناامید و بدون هدف هستند اما من با تصویرسازی برای خودم و رسیدن به آن اثبات کردم که می توانیم به خواسته هایمان برسیم. می خواهم از طریق ورزش به دخترها انگیزه بدهم. من آدم اینستاگرام نیستم. فالوورهایم از 1.5 میلیون به 600 هزارنفر رسیده است چون فعالیتی برای جذب مخاطب نکردم. فقط سعی می کنم در آنجایی که می توانم انرژی مثبت به مخاطبانم بدهم."
هر مشت یک تجربه است
فلسفه بوکس اما ضربه زدن به حریف با هدف از پا در آوردن او است. ضربات سنگین مشت در طول مسابقه براندام و صورت بوکسورها وارد می شود و این باعث شده تا بوکس یکی از سنگین ترین ورزش ها باشد:" هر آدمی در زندگی اش مشت می خورد . رینگ بوکس شبیه عرصه زندگی است. اینکه چطور بتوانی در برابر این مشت ها مقاومت کنی و دوام بیاوری مساله اصلی است. بوکس به اندازه شطرنج به فکر نیاز دارد، باید دفاع و حمله کنی و استراتژی و سبک داشته باشی. در نهایت هم یاد می گیری که شکست هم جزئی از موفقیت است."
با این وجود خیلی ها معتقدند که بوکس ورزش خشنی است:" نه فقط بوکس می توان تمام ورزش های رزمی را خشن تلقی کرد. من اما می خواهم از خودم یک دختر ، یک مادر و یک الگوی قوی بسازم. دلم می خواد دخترین سرزمینمان نه فقط از بوکس از هر کاری که به آن عشق می ورزند بتوانند مسیرشان را پیدا کنند. با خیلی از آدمهایی که تا به حال ندیدم در اینستاگرامم صحبت می کنم ، می بینم که ورزش را شروع کردند یا وزن کم کرده اند و این در زندگی شان تاثیرمستقیم گذاشته است انگیزه می گیرم."
دنیایم عوض شد
اما بوکس به عنوان یک ورزش سنگین و جدی می تواند زندگی یک دختر بازیگر را کاملاتغییر بدهد:" همه چیز تغییر کرد، لباس پوشیدنم و حرف زدنم کاملا عوض شد. چند روز پیش به یک دفتر سینمایی رفتم و یک تهیه کننده را بعد از 5 سال دیدم و می گفت باورم نمی شود که تورا قبلا می شناختم. برای من نقشی در نظر داشت اما همانجا نقش را عوض کرد."
او افزود:" با اینحال تا زمانی که خودم لذت ببرم مبارزه می کنم. مشت می خورم اما به مشت فکر نمی کنم. من مسابقات تا حالا ناک اوت نشدم اما ضربات سنگینی خورده ام و این ها برایم هربار تجربه و درس است."
آخوندتبار در ادامه گفت:" خیلی دوست دارم که دخترانی که مثل من عاشق بوکس هستند بتوانند راهشان را پیدا کنند، من اهل ناله کردن نیستم اما خیلی سختی کشیدم تا بتوانم خودم را بسازم و حالا به این اعتماد به نفس رسیده ام که هرکاری را بخواهم بکنم حتی اگر شرایطش نباشد آن را بوجود بیاورم. با توجه به محدودیت های زیاد و رشته ای که در ایران توجهی به آن نشده کار کردم و خوشحالم که مربیانم می گویند که به خاطر علاقه و پشت کارم می توانم به هدفم برسم."
او در این ارتباط که خانواده اش چقدر موافق یا مخالف بودند که بازیگری را رها کند و به سمت بوکس برود گفت:" پدرم من را از کودکی منوچهر صدا می کرد. با پدرم به استادیوم می رفتم و دربی را نگاه می کردم. خانواده ام با من صحبت کردند اما مانعم نشدند. آن ها به من ماهی گیری یاد دادند و گفتند برو خودت بساز و آن آدمی که دوست داری شو."
او تمام وقت و تمرکز و انرژی اش را معطوف به بوکس کرده و 5 سال است در دنیای بوکسورها زندگی می کند:" هیچ رفیق سینمایی ندارم. ورزش کردن باعث می شود که چیزهایی در وجود خودت پیدا کنی که در شرایط عادی از آن ها بی خبر هستی. عاشق خودت می شوی. مهران مدیری از میهمانانش همیشه سوال می کند که عاشق شده اید؟ سوال خوبی است و جواب من این است که عاشق خودم شده ام الان یک شعار دارم "هر چی تو مخته، تو مشتته." "
ورزش سه