به گزارش تجارت آنلاین، در واقع، تسهیل روند تبدیل علم به عمل، برندینگ و تسخیر بازارهای داخلی و بینالمللی با تکیه برایدههاو طرحهای مبتنی بر فکر واندیشه تا نیروی انسانی و سرمایه میتواند نقش بسزایی در پیشبرد اهداف اقتصادی و رسیدن به یک اقتصاد پویاایفا کند. حال دراین میان به ظن بسیاری از اقتصاددانان، افزون بر فرهنگ سازی، ایجاد و تقویت بسترهای اجتماعی نیز، مهمترین عواملی هستند که میتوانند دستگیرمان در پیمودن هر چه سریعتر و مناسبتر مسیر سهل و ممتنع دستیابی به اقتصاد درونزا باشند. سهل از آن نظر که به لحاظ تولید علم و نخبه پروری حتی در حوزههایی نظیر انرژی از جایگاه مناسبی در میان سایر کشورهاو حتی جوامع پیشرفته بر خوردار هستیم و ممتنع بدان معنا که در عرصه تبدیلایده به بازار، همچنان کمیتمان لنگ میزند. از آنرو که اقتصاد با سایر حوزهها، بهویژه حوزه اجتماعی و جامعه شناختی دارای ارتباط تنگاتنگیست و کامیابی دراین حوزه به جد و جهد در گرو توسعه اجتماعی قرار دارد، تصمیم به اخذ گفتوگو با تنی چند از جامعه شناسان و نگارش گزارشی با مضمون نقش فرهنگ سازی و توسعه اجتماعی در پیشبرد اهداف اقتصادی و دست یابی به اقتصاد درونزا گرفتیم. به ظن بسیاری از جامعه شناسان، ایجاد و تقویت اعتماد اجتماعی، وضع قوانین و استمرار آنها، نهاد سازی، مشروعیت نهاد اجرا کننده طرحهای اقتصادی، تقویت همگرایی و بالا بردن صعه صدر، از مهمترین الزامات اجتماعی موثر در جریان موفقیتهای اقتصادی بهشمار میرود که باید برای پیشبرد هدف یاد شده، به آنهاجامه عمل پوشانید. همچنینایشان از نبود قانون مدون، نبود ثبات درقوانین، واسطه گری، روزمرگی و رانت خواری به عنوان جدیترین موانع موجود بر سر راه توسعه اقتصادی یاد میکنند.
امانالله قرائی مقدم، یکی از جامعه شناسان کشورمان است که با او در زمینه یاد شده به گفتوگو نشستیم. او، اقتصاد بدون جامعه شناسی و فرهنگ را رشد ناپذیر و نا موفق میخواند و میگوید: تا روزمرگی، وضعیت حاکم بر جامعه است، در حوزه اقتصاد به آنچه که باید و شاید دست پیدا نخواهيم كرد.
او، ضمن اعتقاد براینکه، توسعه در عرصه اقتصاد، در گرو مساعد بودن آب و هوای اجتماعی آن جامعه است، اذعان میکند: اگر مسئولان ومدیران تعهد اجتماعی نداشته باشند، توسعه اقتصادی شکل نخواهد گرفت.
این جامعه شناس، خصوصی سازی را از جمله راه حلهای تسهیل پیشبرد اهداف اقتصادی میخواند و در ادامه از دلالی و واسطه گری به عنوان یکی دیگر از مشکلات کشور در مسیر تحقق اقتصاد پویا یاد میکند و میافزاید: از زاویه و نگاه اجتماعی، بخل و مسند طلبی، از جدیترین موانع ما در راه رسیدن به توسعه اقتصادی بهشمار میروند.
قرائی مقدم با تاکید براینکه، تا سرمایه گذاری و امنیت برای سرمایه دار وجود نداشته باشد یا حتی اهالی رسانه برای بیان واقعیتهاآزاد نباشند، راه به جایی نخواهیم برد، قانون و قانون مداری را لازمه اقتصاد میخواند و اظهار میکند: وقتی از روی عناد منتظر یک حرف رئیس جمهور میمانیم تا بر او بتازیم و از سوی دیگر نا امنی اقتصادی، شغلی و نگرانی نسبت بهاینده وجود دارد، طبیعیست که در مسیر توسعه اقتصادی به جايی نرسیم.
این جامعه شناس در پاسخ بهاین پرسش که در راستای رسیدن به توسعه اقتصادی چگونه میتوان فرهنگ سازی کرد، با بیاناینکه، فرهنگ سازی در سایه وجود اعتماد عمودی و افقی شکل میگیرد، دردمان را نه از بیرون که از درون میداند و تاکید میکند: رهبری نظام و بیشترجامعه شناسان بر خلاف نظر ابن خلدون که گفت از بیرون میآیند حمله میکنند، معتقدند که باید درونزایی کرد.
قرائی مقدم در پایان صحبتهای خود با اشاره بهاینکه، باید خودآگاهی بوجوداید، درونزایی را، صیقل دادن جامعه تعریف میکند و میگوید: بنابراین، جامعه است که اقتصاد را شکوفا میکند.
حمید انصاری، عضو سابق هئيات علمیدانشگاه تهران از دیگر جامعه شناسانیست که نقطه نظرات خود در زمینه ارتباط موجود بین دو حوزه اقتصادی و اجتماعی را برای ما باز گو میکند. او، با بیاناینکه، نیازمند کار فرهنگی – اجتماعی در راستای تقویت اعتماد اجتماعی هستیم، اعتماد بین شخصی و نهادی را از جدیترین ارکان پیشبرد اهداف اقتصادی میخواند و اذعان میکند: استمرار قوانین و مقررات و کنترل سود آوری واسطه گری، از دیگر عوامل مهم دستیابی به یک اقتصاد پویا بهشمار میرود.
این جامعه شناس، یکی از علل موفق نبودنایران در عرصه اقتصادی را داشتن نگاه صرفا اقتصادی و بی توجهی به زمینههای اجتماعی میخواند و اظهار میکند: ازاینرو، موفقیت درحوزه اقتصاد از سویی به تدوین برنامههاو اولویتبندی نیاز جامعه مربوط میشود و از سوی دیگر، منوط به واقعیتهای اجتماعی جامعه است.
این عضو سابق هئيات علمیدانشگاه تهران، در حوزه الزامات اجتماعی پیشبرد اهداف اقتصادی، نگاه مردم و مشروعیت آن نهادی که میخواهد طرح اقتصادی مورد نظر را اجرایی کند و همچنین وجود اعتماد اجتماعی را بسیار مهم و تاثیر گذار عنوان میکند و در مورد اعتماد و شکلگیری آن میگوید: اعتماد اجتماعی، اعتماد بین فردی است و اعتماد نهادی نیز مربوط به اعتماد مردم به نهادهای گوناگون میشود که هر دو، دارای زمینههای تاریخی شکلگیری و مبتنی بر عملکرد نهادهاهستند.
او با بیاناینکه، عملکرد نهادهاو اطلاعاتی که در اختیار مردم قرار میدهند، سبب بهوجود آمدن اعتماد میشود، میافزاید: اگر اطلاعات ارائه شده به مردم دارای سه شاخصه اصلی کامل، درست و بهروز بودن باشد، جلب اعتماد مردم را همراه خواهد داشت. به عنوان نمونه، یک نهاد پزشکی با بازگرداندن سلامت بیمار، ارائه سرویس مناسب و انجام امور رسیدگی با قیمت مناسب، میتواند اعتماد مردم را به خود جلب کند، در حوزه اقتصاد و کار اقتصادی هم نظیر سایر عرصههاو نهادها، وضعیت کاملا به همین شکل است. انصاری با تاکید براینکه، متاسفانه در جامعه ما ضعف همگرایی و ضعف صعه صدر وجود دارد، ادامه میدهد: چون کار اقتصادی هم در گرو همگرایی و همکاری است، بنابراین پیشبرد آنهم در جامعه ما با مشکللات جدی مواجه میشود.
این جامعه شناس، قانون و قانونمداری را نیز در زمینه رسیدن به یک اقتصاد پویا، بسیار موثر میداند و میگوید: در جامعه سنتی، روابط چهره به چهره اعتماد را شکل میداد اما در جامعه مدرن، این قانون است که اعتماد را بهوجود میآورد؛ ازاینرو باید قانون بهطور وسیع در تمامیزمینههاوجود داشته باشد و به دقت هم اجرا شود. انصاری در پایان صحبتهای خود، از رانت و رانتخواری به عنوان یکی از بزرگترین موانع بر سر راه پیشبرد اهداف اقتصادی یاد میکند و میگوید: رانت، فساد میآورد، بنابراین اگر رانت از بین برود و همه به مساوات در برابر قوانین اقتصادی قرار گیرند و همچنین دولت از به دست آوردن امتیازات خاص توسط افراد و گروههای خاص جلوگیری کند، اصلیترین زمینههای رسیدن به اقتصاد پویا فراهم میشود. مجید ابهری، جامعه شناس و بنیانگذار علوم رفتاری درایران نیز، ارزشها، معیارهای رفتاری، باورهاو فرهنگ را، محورهای مورد توجه در مطالعه و بررسی جامعه عنوان میکند و میگوید: متاسفانه دانشگاههای کشور با اقتصاد و تجارت بیگانه هستند. او با اشاره بهاین که، هر جامعهای ویژگیهای اقتصادی خود را دارد که از مکاتب اقتصادی گرفته میشود، میافزاید: دراین میان جامعه ما بر خلاف جوامع دیگر، هر چند متاثر از وضعیت اقتصادیست اما به هر حال، شناخت آن نیاز به شناخت رفتارهای فکری و روحی دارد. یعنی اخلاق دراین گونه جوامع حرف اول را میزند و اقتصاد تنهابرای مدیریت امور روزمره مورد نیاز و توجه است. پدر علوم رفتارشناسي درایران، ارزشها، معیارهای رفتاری، باورهاو فرهنگ را، محورهای مورد توجه در مطالعه و بررسی جامعه عنوان میکند و با تاکید براینکه، بسترهای اجتماعی تبدیلایده و فکر به پول، از خانواده آغاز میشود، میگوید: با توجه بهاینکه بسیاری از کارآفرینان ما تحصیلات دانشگاهی ندارند و فقط بر اساس تجربیات یا استعداد ذاتی اقدام به تجارت و فعالیت میکنند، باید بسترهای فکری برای تبلیغ و آموزشاین که کار و حرفه محترم و مقدس است و فقط پشت میز نشینی کار به حساب نمیآید، آغاز شود.
ابهری، ضمن بیاناینکه، دانشگاههای کشورمان با تجارت و اقتصاد بیگانه هستند، آموزش تبدیلایده به پول را نیازمند اتاق فکر میداند و تاکید میکند: استعداد شناسی در میان نوجوانان و جوانان میتواند به مقوله تجاری سازی کمک شایانی کند. او، نخستین مانع بر سر راه تجاری شدن را، رشد نکردن نظریه کارآفرینی و حمایت نشدن از آن میخواند و بیان میکند: متاسفانه در کشور ما در عمل، هیچ حمایتی از کارآفرینان نمیشود. هر چند در حرف و بخشنامه حمایتهایی به چشم میخورد اما اینهاکافی و چاره ساز نیست.
این جامعه شناس در پایان صحبتهای خود در مورداینکه، چگونه میتوان اعتماد عمودی و افقی رنگ باخته در جامعه را باز یافت تا از آن بتوان در راستای تجاری سازی استفاده کرد، میگوید: متاسفانه به علت کم رنگ شدن اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی نیز ضعیف شده است. یعنی هر چقدراین سرمایههای اجتماعی کم رنگ شود در پی آن، موفقیتهای اقتصادی و تواناییهای کارآفرینی نیز کم رنگ میشود.
اما در راستای بررسی موضوع تجاری سازی و دستیابی به اقتصاد پویا، سری به هر سو که چرخاندیم، یک شاخه مهم آن مربوط به بخش مهم پژوهش میشد. پژوهشی که به حتم، آغاز آن از همان دوران دانش آموزی کلید میخورد. ازاین رو، تصمیم گرفتیم در باب موضوع یاد شده، گفتوگویی هم با ابراهیم سحر خیز، معاون متوسطه وزیر آموزش و پرورش داشته باشیم.
او معتقد است که برای فرهنگ سازی در عرصه پیشبرد اهداف اقتصادی و اجتماعی، نیازمند کمک نهادهاو سازمآنهایی نظیر آموزش و پرورش، صدا و سیما و رسانههاهستیم.
سحرخیز میگوید: در شرایطی که استقبال جامعه ما از حوزه فناوری در مقایسه با کشورهای منطقه و حتی هم سطح، با یک شتاب و سرعت قابل توجهی همراه بوده و هست، برخی بسترهاکه اتفاقا میتواند کمک حال جامعه ی ما برای تولید ثروت باشد، متاسفانه هنوزایجاد نشده است.
معاون متوسطه وزیر آموزش و پرورش دراین باره ادامه میدهد: به عنوان نمونه در صورتی که نوجوانان و جوانان ما اقبال بسیاری به بازیهای رایآنهای نشان میدهند و کشورهای بسیاری هم ازاین بازیهاکسب ثروت میکنند، خود ما متاسفانه هیچ دراندیشه کارآفرینی دراین حوزه نیستیم در صورتی که میتوانیم در عرصه یاد شده مولد باشیم. این کارشناس عرصه برنامه ریزی با بیاناینکه برای بهبود وضعیت تولید، نیازمند برنامه ریزی و مدیریت درست هستیم، در پاسخ بهاین پرسش که بسترهای اجتماعی کدامهاهستند، میگوید: ما باید در حوزههای گوناگون به تناسب وضعیت و موقعیت مردم از دانش آموزان و دانشجویان گرفته تا شهر نشینان و روستائیان به آنهامعرفت و شناخت از آن حوزه مربوطه را ارائه کنیم. همچنین باید در بسترایجاد شده، فرصت شناخت و آگاهی را برای مردم فراهم کنیم کهاین موضوع، شامل تمامیطیفهای جامعه میشود و تنهابرخی از اقشار جامعه نظیر مهندس، دانشجو، استاد دانشگاه و ازاین دست افراد را در بر نمیگیرد.
سحر خیز، نبود ارتباط بین دانشگاه و عرصه اقتصاد و تولید را از جمله موانع اجتماعی – اقتصادی موجود بر سر راه تبدیل علم به عمل میخواند و با تاکید براین که، بخش پژوهش ما، تولید محور نیست، اظهار میکند: ما به لحاظ تولید مقاله حتی بعضا از ترکیه هم جلوتر هستیم اما مشکل آن جاست که بسیاری از آنهاتنهادر حوزه نظر است و به تولید نمیرسد.
رئیس سابق شورای تحقیقات و پژوهش استان همدان در پایان صحبتهای خود، اذعان میکند: متاسفانه نظارت مناسب و درستی هم روی پژوهشهاصورت نمیگیرد تا ببینیم پژوهشهای انجام شده که اتفاقا هزینه بر هم هستند چهاندازه در راستایایجاد اشتغال و راهاندازی خط تولید میتوانند عملی شوند.
به هر حال آنچه که از کنه نظرات کارشناسان حوزههای اقتصادی و اجتماعی کشورمان بر میآید، میسر نبودن بسترهای پیمودن مسیر سهل و ممتنع از علم تا عمل است که از سویی گریبانگیر تجاری سازی و سر به جیب فرو بردن دانشگاهیان و صنعتگران و از سویی نیز سبب رکود و سکون پویایی اقتصاد کشورمان شده است. ضعفهای موجود در هر دو عرصه، نظیر رانت و رانت خواری و اتکا به اقتصاد دولتی در بازار و نبود اعتماد و همگرایی در جامعه و همچنین تولید محور نبودن پژوهشهاو طرحهارا نیز از جدیترین موانع موجود بر سر راه تجاری سازی از زبان و دید استادان و کارشناسان دو حوزه یاد شده میتوان نام برد. با توجه به صحبتهاو نظریات ارائه شده، آنچه دراین بین برای رسیدن به یک اقتصاد درون زا، مهم مینمایاند، صیقل دادن جامعه و فضای رخوت انگیز اقتصاد و جستن از چنبر روزمرگیست تا ببینیم که موازی آن، کی و از کجا، مردم و دولتمردان ما در راستای تحقق هدف یاد شده، همتی بدرقه راه میکنند.
خبرنگار: سید محمد حسین لواسانی