در اوایل سال ۲۰۱۴ میلادی، نوکیا در شرف ادغام با مایکروسافت بود. تحت نظارت مدیر عامل وقت نوکیا، یعنی استفان ایلاپ، کمپانی فنلاندی قصد داشت با روی آوردن به استراتژیهای تازه، آخرین تلاش برای حفظ سهم خود از بازار را به کار ببندد. یکی از این استراتژیها، عرضه مجموعهای از موبایلهای اقتصادی با سیستم عامل اندروید بود. بله، نخستین موبایل اندرویدی نوکیا دو گوشی نوکیا X و نوکیا XL بودند که در سال ۲۰۱۴ عرضه شدند. سه سال قبل از اینکه HMD Global وارد میدان و حیاتی تازه را برای نوکیا متصور شود.
سری نوکیا X شامل ۵ موبایل مختلف بود. هنگام عرضه، نوکیا از موبایلهای X و X Plus رونمایی کرد. تنها تفاوت میان این دو، آن بود که مدل پلاس همراه با ۲۵۶ مگابایت حافظه رم بیشتر (و در مجموع ۷۶۸ مگابایت رم) از راه میرسید. بعد هم نوکیا XL را داشتیم که از نمایشگر بزرگتر، حافظه ارتقایافته رم و باتری عظیمتر بهرهمند بود.
اواخر همان سال، مایکروسافت موبایل نوکیا X2 را با چیپست سریعتر اسنپدراگون ۲۰۰۰ و همینطور ۱ گیگابایت حافظه رم عرضه کرد. در این موبایل دیگر خبری از دکمه خازنی نبود و یک دکمه هوم به زیر نمایشگر اضافه شده بود. در چین هم یک نسخه بهبودیافته از نوکیا XL با پشتیبانی از شبکههای ۴G، چیپست سریعتر و در مجموع ۱ گیگابایت حافظه رم عرضه شد.
این سری موبایلها در زمانی عرضه شدند که نوکیا بالاخره از عرضه سختافزارهای قدرتمند و مبتنی بر سیمبین دست کشیده بود و در لاین آپ خود مجموعهای از موبایلهای ویندوزی، دستگاههای سری ۴۰ و همینطور فیچر فونهای مختلف را جای داده بود. اما بیایید نگاهی دقیقتر به دو موبایل اندرویدی نخست نوکیا بیندازیم.
وقتی استفن ایلاپ مدیریت نوکیا را در سال ۲۰۱۰ برعهده گرفت، بر گذار از سیمبین به ویندوز فون نظارت کرد تا این شرکت را وارد بازار موبایلهای پرچمدار کند. درحالی که این گذار به هیچ وجه موفقیتآمیز نبود، نوکیا در بازار شدیدا مهم دیوایسهای اقتصادی نیز تقلا میکرد.
اصلیترین امید کمپانی فنلاندی در بازار دیوایسهای اقتصادی، سری فیچر فونهای Asha بود که سیستم عامل قدیمی سری ۴۰ را به اجرا در میآوردند. جالب اینکه Asha هم به زبان هندی به معنای «امید» است.
لاینآپ Asha نوکیا داشت با اسمارتفونهای درست و حسابی اندرویدی رقابت میکرد و عملا هیچ راهی نداشت که موبایلهایی مبتنی بر تکنولوژی سری ۴۰ بتوانند در این رقابت پیروز باشند.
اینجا بود که نوکیا X و نوکیا XL از راه رسیدند. موبایلهای اقتصادی جدید نوکیا، از استایل خاص ویندوز فونهای لومیا پیروی کردند و آن را با مقرون به صرفگی سری Asha درآمیختند. این دو موبایل به ترتیب ۱۲۰ و ۱۵۰ دلار قیمتگذاری شدند که به هیچ وجه قیمتی مناسب برای موبایلهایی که بیشتر به فیچر چون شباهت داشتند تا یک اسمارتفون واقعی، نبود.
برای اینکه دیوایسهای این خانواده یکپارچگی هرچه بیشتر داشته باشند، نوکیا حتی برخی از بهترین ویژگیهای رابط کاربری ویندوز فون را برداشت و آنها را به خانواده نوکیا X آورد تا محصولاتی حقیقتا منحصر به فرد پدید آورد. مثل یک ترکیب برنده به نظر میرسید، اما حقیقت چیز دیگری بود.
خانواده نوکیا X همراه با رابط کاربری کاملا جدیدی عرضه شد که می خواست طراحی مینیمال و سهولت استفادهای که ویندوز فون بنیانگذاری کرده بود را با قیمتی مقرون به صرفه ارائه کند.
دستگاه به خاطر طراحی منحصر به فرد و رنگبندیهای جالبش، حسابی منحصر به فرد ظاهر میشد. طراحی صنعتی و مینیمال دستگاه باعث میشد هم در دست احساس خوبی داشته باشد و هم از خود مقاومت فراوان نشان دهد. از آن زمان انبوهی از موبایلهای پلیکربنات دیگر نیز داشتهایم، اما به ندرت موبایلی توانسته حس پلاستیک با کیفیت مورد استفاده از سوی نوکیا را منتقل کند. این موبایلی بازیعوضکن بود.
با درنظرگیری اینکه نوکیا X موبایلی اقتصادی بود، شرکت فنلاندی باید قید برخی ویژگیها را میزد تا قیمت را پایین نگه دارد. در دورانی که دوربین ۸ مگاپیکسلی یک استاندارد بود، نوکیا X کوچکتر همراه با دوربین ۳ مگاپیکسلی و بدون فوکوس خودکار از راه رسید. از سوی دیگر، مدل بزرگتر نوکیا XL هم از دوربین نهچندان معرکه ۵ مگاپیکسلی بهرهمند شده بود.
نمایشگرهای ۴ و ۵ اینچی دو دستگاه آنقدرها چشمنواز نبودند اما نوکیا قابلیت نمایشگر همیشه روشن را به آنها آورد که برای بسیاری از مشتریان یک مزیت بزرگ بود. از منظر پرفورمنس، هرچه کمتر بگوییم بهتر است. چیپست اسنپدراگون S4 Play به خودی خود بسیار ضعیف بود و حافظه رم ۵۱۲ و ۷۶۸ مگابایتی در نوکیا X و نوکیا XL هم صرفا نمک به زخم میپاشید. دیوایسهای رقیب، مانند Galaxy Core سامسونگ، هم چیپستهای سریعتر و هم رم بیشتر را با قیمتی مشابه در اختیار مشتریان قرار میدادند.
میتوان گفت که پرفورمنس جزو نقاط قوت موبایلهای این خانواده نبود و دو دستگاه حتی از وظایف ساده و معمول نیز به خوبی برنمیآمدند.
اما اینطور نبود که همهچیز افتضاح باشد. به کمک پیتر اسکیلمن، مدیر سابق طراحی WebOS در شرکت Palm، نوکیا توانست یک رابط کاربری بسیار آیندهنگرانه بسازد.
در آنچه «پلتفرم نوکیا X» نام گرفت، فنلاندیها بیخیال آیکنها و ویجتهای رایج در اندروید شدند و در عوض به سراغ طراحی کاشیهایی مشابه ویندوز فون رفتند که باعث میشد دستگاه برای کاربرانی که نخستین موبایل هوشمند خود را خریده بودند، بسیار دسترسپذیر باشد. در واقع اصلا خبری از کشوی اپلیکیشن نبود.
با یک سوایپ سریع به چپ یا راست، وارد هاب «Fastlane» نوکیا میشدید که صفحهای برای نمایش یکپارچه نوتیفیکیشنها و همینطور مولتیتسکینگ بود و بار دیگر بر سهولت استفاده تمرکز داشت.
از آنجایی که تنها یک دکمه خازنی در زیر نمایشگر تعبیه شده بود، نوکیا توانست استفاده از موبایل با یک دست را بسیار جذاب از آب درآورد. اما نوکیا دست به اشتباهی مهلک زد و آن، عرضه موبایل بدون پشتیبانی از گوگل پلی و سرویسهای گوگل بود. برخلاف TouchWiz سامسونگ یا دیگر پوستههای آن زمان برای موبایلهای هوشمند، پلتفرم نوکیا X صرفا یک پوسته نبود. این سیستم عاملی بود که بر مبنای اندروید متنباز ساخته و به شکل چشمگیری شخصیسازی شده بود.
از سوی دیگر، شاهد ادغام گسترده این پلتفرم با اکوسیستم مایکروسافت و سرویسهایی مانند OneDrive بودیم. درحالی که جهان داشت به سمت تجربه اپلیکیشنمحور در موبایلهای هوشمند میرفت، استور نوکیا صرفا یک نسخه بازطراحی شده از Ovi Store در سیمبین بود.
تعداد محدودی اپلیکیشن دستچین شده در برابر میلیونها اپلیکیشن در پلی استور. خودتان میتوانید نتیجه ماجرا را حدس بزنید.
نوکیا سعی کرد توسعهدهندگان را به استفاده از این پلتفرم ترغیب کند، اما این تلاشها دیر چندانی نپایید. تا ماه جولای ۲۰۱۴، یعنی شش ماه بعد از عرضه، خانواده نوکیا X به تاریخ پیوست. تا آن زمان، روند خرید نوکیا توسط مایکروسافت هم نهایی شده و زمان قمار تمام و کمال بر ویندوز فون رسیده بود.
مرگ خانواده نوکیا X، این سیگنال را میداد که احتمالا دوران پایان جاهطلبیهای نوکیا در دنیای اندروید نیز رسیده. تا آپریل ۲۰۱۴، خرید نوکیا توسط مایکروسافت نهایی شد. این شرکت تمایلی به استفاده نوکیا از اندروید نداشت و به سرعت برنامههای قبلی را کنسل کرد. مایکروسافت به استفاده از برند نوکیا در سختافزارهای لومیا ادامه داد و بعد در اکتبر ۲۰۱۴، این برند هم به «مایکروسافت لومیا» تغییر کرد.
زیر نظر مایکروسافت، فنلاندیها انبوهی از موبایلهای مقرون به صرفه و ویندوزی عرضه کردند اما موفقیت چندانی حاصل نشد. اگرچه سختافزار این موبایلها مشکل خاصی نداشتند و رابط کاربری ویندوز فون هم مثل تنفس یک هوای تازه بود، اما مشکلات سابق نوکیا همچنان داشت گریبانش را میگرفت: خبری از پشتیبانی قابل توجه از اپلیکیشنهای مختلف نبود.
در دورانی که توسعهدهندگان حسابی تحت تاثیر موفقیت دو اکوسیستم اندروید و iOS قرار گرفته بودند، خیلی ساده فضایی برای یک بازیگر سوم وجود نداشت. مایکروسافت البته سعی کرد سرمایهگذاری را افزایش دهد و هزینه توسعه اپلیکیشنهای برجسته مانند فیسبوک را برعهده بگیرد. اما شما نمیتوانید مردم را مجبور به استفاده از یک اکوسیستم کنید. بدون پشتیبانی از اپلیکیشنهای گسترده، خریداری در کار نبود. بدون وجود خریدار، توسعهدهندگان هم دلیلی نمیدیدند که وقت و سرمایه خود را صرف تولید اپلیکیشن برای ویندوز فون کنند.
سرنوشت مشخص بود و لومیا ۶۵۰ هم به آخرین موبایلی تبدیل شد که زیر نظر واحد موبایل مایکروسافت به بازار آمد. مایکروسافت بالاخره در سال ۲۰۱۷ اعلام کرد که میخواهد تجارت سختافزار موبایل را کنار بگذارد.
اما این پایان راه نوکیا نبود و سپس برند HMD Global از راه رسید. این شرکت با خرید برند نوکیا، شروع به عرضه موبایلهای اندرویدی مختلف (مانند نوکیا ۶ در سال ۲۰۱۷) کرد. نوکیا اکنون به استفاده از اندروید خالص و طراحی شستهرفته روی آورده و میخواهد بار دیگر شانسش را در جلب توجه مشتریان امتحان کند.
منبع: Android Authority