همشهری آنلاین_فاطمه عسگری نیا: همشهری محله چندی پیش گزارشی از این مسجد و ساعت قدیمی آن تهیه کرد و شهرداری وعده داد کار مرمت را در دستور کار قرار دهد. هرچند این کار سالها مسکوت ماند، اما امروز دوباره شهرداری منطقه تصمیم به مرمت مسجد و تعمیر این ساعت قدیمی در پاییز ۹۹ گرفته است. به این بهانه دو باره به خیابان مولوی رفتیم تا از وضعیت فعلی مسجد گزارشی تهیه کنیم.
پای قصههای قدیمیهای محله فروزش و اهالی خیابان مولوی که بنشینیم تکه کلامشان ساعت مسجد مشیرالسلطنه است، البته موسپیدهای محل به آن مسجد ساعت میگویند و در حسرت شنیدن دوباره صدای زنگ آن هستند. ۵۰ سالی از سکوت سنگین این ساعت در محله میگذرد، اهالی میگویند انگار زمان در این نقطه از پایتخت ایستاده است. «حسین مشیری» از قدیمیهای این محله است. قد خمیده و دستهای چروکیدهاش حکایت از سن و سال بالایش دارد، اما همچنان به رسم دیرینه هر روز صبح به بازار میرود و در حجره کوچکش کاسبی میکند.
حاج حسن میگوید: «قدیمها با صدای این ساعت از خواب بیدار میشدیم. مردم زندگیشان را با زنگهای آن تنظیم میکردند، اما حالا نیم قرنی میشود که صدایش را کسی نشنیده و عقربههایش زمان را به اهالی نشان نداده است.» نگاهی اسفبار به ساعت میاندازد و میگوید کاش فقط یکبار دیگر صدای این ساعت قدیمی را میشنیدیم. دستش را پشت کمرش گره میزند، زیر لب زمزمهای میکند و میرود. یکی از کاسبان همسایه مسجد حرفهایمان را میشنود و یادش میآید چند وقت پیش هم برای تهیه گزارش از این ساعت به محل آمده بودیم.
با تلخندی که به لب مینشاند میگوید: «گزارش شما هم نتوانست ساعت را به کار بیندازد.» حرفش حق است. همینطور که به چیدن وسایل مغازه در پیادهراه مولوی ادامه میدهد، میگوید: «نه این ساعت دیگر ساعت میشود، نه ساعت شمسالعماره.» حرفهایش را یکی دیگر از همسایههای مسجد ادامه میدهد و میگوید: «دزدها برای این ساعت دندان تیز کردهاند. تا به حال چندین بار برای سرقت قطعاتش دست به کار شدهاند، اما نتوانستهاندکاری از پیش ببرند.» تاریخچه مسجد را که ورق میزنیم نام «میرزا احمدخان مشیرالسلطنه» به چشم میخورد؛ کسی که در سال ۱۳۰۸ هجری قمری بنای این مسجد را در محله میگذارد تا تیک تاک عقربههایش ملودی زندگی مردم محله شود.
ناگفته نماند که این ساعت تحفه فرنگ است و احمدخان چون آن زمان کسی در خانه ساعت نداشت، تصمیم میگیرد این ساعت را از پاریس خریداری و در مسجد نصب کند. ورود ساعت به کشور و نصب آن هم قصه خودش را دارد. «مجتبی عزیزی» از اعضای هیئت امنای مسجد میگوید: «۱۲ ساعت طول کشید تا قطعات ساعت یکی یکی به کشور وارد شدند.» به اتاقک ساعت اشاره میکند و میگوید: «اول ساعت نصب شد، بعد این اتاقک را ساختند. قبل از اینکه شهر به سمت و سوی بلندمرتبهسازی پیش رود اتاقک این ساعت بلندترین سازه شهر بود که از سر و ته شهر دیده میشد.»
مش حیدر، از قدیمیهای مسجد، به میان حرفهایش میآید و میگوید: «ما از میدان اعدام ساعت را میدیدیم و صدای زنگ ساعت تا آنجا شنیده میشد. خبری از این بوق و سر و صدا و ترافیکهای وحشتناک نبود. تا این ساعت بود، زندگی ما هم کوک کوک بود.» البته تمام زیباییهای این مسجد قدیمی در خیابان مولوی به ساعت پرآوازهاش خلاصه نمیشود، معماری زیبا و چشمنواز این مسجد هم در نوع خود بینظیر است.
هرچند این روزها دیوارهای قدیمی و آجرهای زهواردررفتهاش حال و روز خوشی برایش باقی نگذاشتهاند. «مجتبی عزیزی» عضو هیئت امنای مسجد مشیرالسلطنه میگوید: «تا وقتی نگهداری و حفاظت از این بنای قدیمی و تاریخی در اختیار هیئت امنا بود، حال مسجد خوب بود. همین که در سال ۸۲ در زمره آثار میراث فرهنگی به ثبت رسید، دست هیئت امنا برای نگهداری و مرمت آن کوتاه شد. همین کافی بود تا هر روز شاهد ریزش بخشهایی از دیوار مسجد باشیم.» با آهی که میکشد نفسی تازه میکند و میگوید: «در گذشته فقط دلمان برای ساعت میسوخت، اما امروز نگران خراب شدن مسجد هستیم.»
همه عشق و علاقهاش شنیدن صدای چرخ دندههای ساعتهای قدیمی شهر است؛ پیرمرد ۸۰ سالهای که وقتی حرف از ساعتهای قدیمی و راهاندازی مجدد آنها میشود، سن و سالش را فراموش میکند و از راههای سخت و ناهموار خودش را به اتاقکهای قدیمی این ساعتها میرساند. مسجد مشیرالسلطنه هم یکی از بناهای تاریخی قدیمی تهران است که به خاطر ساعت قدیمی و آنتیکش بارها «محمد ساعتچی» را مهمان منطقه ۱۱ کرده است.
حرفش را با جمله همیشگی خودش آغاز میکند: «کاش قدر داشتههایمان را میدانستیم.» سالهای زیادی از عمرش را با ساعت مخصوصاً ساعتهای قدیمی گذرانده است، اما حسرت تعمیر ساعت مشیرالسلطنه از آن حسرتهای همیشگیاش است. میگوید: «این ساعت هم مانند دیگر ساعتهای قدیمی تهران تک است. از این ساعتها در گذشته فقط یکی بر حسب سفارش، ساخته میشده و در دنیا لنگه ندارد. برای همین میگویم باارزش است.»
او با بیان اینکه این ساعت یکی از ساعتهای دستساز جهان است که هیچ نمونهای ندارد، میگوید: «این گنج بیهمتا امروز نباید زیر خروارها خاک و آلودگی فراموش شود.»
او تعمیرکار ساعت شمسالعماره هم هست. به خاطر همین خوب حال و روز ساعت مشیرالسلطنه را میداند و میگوید: «همانطور که ساعت شمسالعماره را بعد از صد سال دوباره راه انداختم و صدای ناقوس ساعت قدیمی مدرسه سپهسالار را به گوش همه رساندم، این ساعت را هم میتوانستم تعمیر کنم.»
او ادامه میدهد: «ساعتهای قدیمی و دستساز را باید هفتهای چند بار کوک کرد تا بتوانند دقیق کار کنند. مثلکاری که امروز در مدرسه سپهسالار انجام میدهیم.» شاگرد او چند وقتی میشود روزهای زوج هر هفته برای کوک کردن ساعت مسجد مطهری به منطقه ۱۲ میرود. ساعتچی با اظهار گلایه از بیتوجهی ساعتچی با اظهار گلایه از بیتوجهی به ساعتهای قدیمی تهران میگوید: «ساعت کاخ گلستان هم باید کوک شود، اما متأسفانه مسئولان با ما همکاری نمیکنند تا صدای زنگ این ساعتها دوباره در فضای پایتخت شنیده شود.»
موضوع این ساعت و مسجد تاریخی را با «اشکان بیات» رئیس اداره زیباسازی شهرداری منطقه ۱۱ در میان میگذاریم و او از مرمت مسجد مشیرالسلطنه و ساعت قدیمی آن در آیندهای بسیار نزدیک خبر میدهد. او میگوید: «مسجد مشیرالسلطنه یکی از آثار تاریخی ارزشمند در منطقه ۱۱ است که به دلیل وجود ساعت قدیمیاش همواره مورد توجه مردم تهران بوده است.»
رئیس اداره زیباسازی شهرداری منطقه ۱۱ با بیان اینکه برای مرمت این بنای تاریخی و ساعت قدیمی آن رایزنیهای لازم صورت گرفته و تا ۱۰ روز آینده این کار آغاز خواهد شد، اضافه میکند: «با تعمیر ساعت مسجد مشیرالسلطنه تلاش میکنیم دوباره نوای زندگی را در منطقه ۱۱ طنینانداز کنیم.»
بیات در ادامه با اشاره به احیای بناهای قدیمی، حفاظت از میراث تاریخی منطقه ۱۱ را از اولویتهای شهرداری منطقه ۱۱ برمیشمرد و میگوید : «قرار گرفتن منطقه ۱۱ در حصار ناصری باعث شده تا بخش قابل توجهی از یادگارهای تهران قدیم در این منطقه قرار بگیرد و این موضوع همراه با مزیتهای گردشگری برای منطقه ما بوده است.» به ساعتهای قدیمی تهران میگوید: «ساعت کاخ گلستان هم باید کوک شود، اما متأسفانه مسئولان با ما همکاری نمیکنند تا صدای زنگ این ساعتها دوباره در فضای پایتخت شنیده شود.»