مطالبات چندین میلیاردی برانکو و شفر پرداخت شد. این خبری بود که طی روزهای گذشته تبدیل به خبر اول رسانههای ورزشی شد تا خیال هواداران دو تیم پرسپولیس و استقلال بابت باز شدن پنجره نقل و انتقالات این دو تیم راحت شود.
البته این مطالبات چگونه و از کجا پرداخت شد را همه بهخوبی میدانیم و بیان آن تکرار مکررات و یک قصه تلخ تکراری است. همه میدانیم که باز دست در جیب مردم کردند و از بیتالمال میلیاردها تومان پرواز کرد تا کار سرخابیها بیشتر از این گره نخورد و بتوانند به حیف و میل بیتالمال ادامه دهند. جالب اینکه هنوز این پروندهها بسته نشده، بحث دیگری شروع میشود مانند آنچه امروز به اسم قراردادهای نجومی بازیکنان داخلی سر زبانها افتاده است.
بماند، گفتیم که این حرفها یک قصه پرغصه تکراری است. داستانی که نه کسی از آن پند گرفته و نه کسی قرار است پندی بگیرد؛ نه کسی بابت آن بازخواست شده و نه کسی در ازای خطایی که کرده جریمه، فقط پول مردم کوچه و بازار صرف زیادهخواهیها و سوءمدیریتهای این دو تیم شده است. حالا، اما بعد از پشت سر گذاشتن پروندههای برانکو و شفر مسئلهای که باعث حساس شدن خیلیها شده و در لابهلای حرفهای وکیل برانکو ایوانکوویچ نیز مطرح شده، موضوعی است مبنی بر تخفیف ۵۰ درصدی این مربی به پرسپولیس!
طلب برانکو از پرسپولیس یک میلیون و ۱۰۰ هزار یورو بوده که با احتساب این پیشنهاد به وکیل پرسپولیس در جریان مذاکرات سال ۹۸ در استانبول پرسپولیس میتوانست این مبلغ را تا ۵۰۰ هزار یورو پایین بیاورد، اما بنا به آنچه مدیر حقوقی وقت باشگاه پرسپولیس عنوان کرده، بعد از مشورت با ایرج عرب، مدیرعامل وقت باشگاه و مشورت متعاقب او با مقامات بالادستی این پیشنهاد در عین ناباوری پذیرفته نمیشود و عنوان میشود که هیچ پولی نباید به برانکو پرداخت شود تا کار به جایی برسد که علاوه بر طلب کامل جریمه هم پرداخت شود.
حال سؤال اینجاست که مدیریت باشگاه پرسپولیس در آن زمان و مسئولان مربوط با این پرونده چرا با چنین پیشنهادی که منفعتی حدوداً ۵۰۰ هزار یورویی برای ایران در پی داشت، مخالفت کردند؟ چرا امروز که این حقیقت برملا شده هیچ پاسخی برای آن ندارند و سکوت اختیار کردهاند؟ همزمانی این جریان با برملا شدن رقمهای چندین میلیاردی بازیکنان استقلال در زمان حضور احمد سعادتمند نشان از یک سوءمدیریت واحد در این دو باشگاه پرهوادار فوتبال کشور دارد. سوءمدیریتی برگرفته از وزارت ورزش که با گماردن مدیران رده چندمی شاغل در وزارت بر مسند مدیریت این دو باشگاه عملاً کاری کرده که چوب حراج به بیتالمال کشور زده شود.
جای تعجب دارد که در این میان طرف خارجی دلسوزتر از خود ما برای ماست! اما اینجا در کشور ظاهراً قرار به دلسوزی نیست، چون همه خوب میدانند که قرار نیست پاسخگو باشند و دیروز ایرج عرب و امروز احمد سعادتمند، یکی با پشتپا زدن به یک پیشنهاد مناسب و دیگری با عقد قرارداد در هتل و تالار که یکی میتوانست جلوی یک ضرر و زیان را بگیرد و دیگری همین ضرر و زیان را از طریقی دیگر وارد کرد تا ثابت شود پرسپولیس و استقلال بیشتر از آنکه در داخل زمین و روی نیمکت مشکل داشته باشند در رأس مدیریتشان با مشکل روبهرو هستند. مدیران ضعیف، ناکارآمد و نابلدی که از سوی وزارت ورزش گمارده میشوند، هرچند که مثلاً با رأی هیئت مدیره دو باشگاه منصوب میشوند.
اتفاق تلخی است، اما اینکه منتظر پاسخی درست و قانعکننده باشیم، انتظاری بیهوده است، چراکه تا بوده همین بوده و ظاهراً تا دوران این مدیران تمام نشود، همین شرایط حاکم خواهد بود. پس باید از همین حالا به فکر پرداخت بدهیهای تازه در راه استقلال و پرسپولیس بود و نگران شکایتهای آینده!