تهران (پانا) - وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی به شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت عنوان کرد که سینمای مقاومت عمری به درازای عمر تاریخ سینما دارد.
به گزارش ستاد اطلاعرسانی شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت، سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیامی را به مناسبت برگزاری شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت منتشر کرد.
در این پیام آمده است: هفته بسیج را به همه عزیزان عرصه ایثار و جهاد و شهادت تبریک میگویم و یاد بسیجیان گرانقدر ایام انقلاب و دفاعمقدس و پس از آن که در عرصههای پیکار و جهاد حضور داشتند، تبریک میگویم.
موضوع مقاومت و استقامت در ادبیات دینی ما جایگاه خاصی دارد. جوهره مقاومت و استقامت در عرصه اجتماعی به پایداری در مبانی و اهداف بازمیگردد. مبانی حق و چشمانداز و اهدافی که با حوزه حق و حقیقت ارتباط دارند. قرآن کریم به ما بشارت میدهد که: وَأَن لَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا آنانی که در مسیر حق استقامت میکنند از سرچشمه حیات طیبه سیراب میشوند
عمدهترین و پایدارترین و اصلیترین حوزه مبانی و اهداف در نظام ارزشی الهی دو مسئله اساسی است؛ اول توحید که در حوزه زندگی اجتماعی به توحید اجتماعی برمیگردد، اینکه انسانی اسیر انسان دیگر نباشد، آزادگی انسانها در قبال انسانها و نفی هرگونه عبودیت و بندگی غیر از بندگی خداوند. اصل دوم عدالت است؛ اینکه انسانها از حقوق عمومی برابری برخوردار باشند و همنوایی و همسانی یکسانی داشته باشند و از مواهب عمومی الهی حق بهرهبرداری یکسانی داشته باشند.
این دو اصل الهی و جریان دادن آن در زندگی اجتماعی و عدالت به عنوان دو مسیر و مبنا و هدف و چشمانداز بنیادین معارف قرآنی و وحیانی است. با این نگرش و نگاه است که استقامت و مقاومت در این مسیر جلوههایی پیدا میکند. این جلوهها در حوزههای مختلفی خود را نشان میدهد. نخست در قبال مقابله و مقاومت در مقابل اشغال سرزمینی و اخراج ساکنان یک منطقه و موطن ار سرزمین طبیعی و اقلیمی خودشان نماد و نمو دومی که پیدا میکند؛ مقابله با تبعیض و آپارتاید نژادی است؛ اینکه انسانها بخواهند بر اساس نژاد نسبت به انسان دیگری تجاوز و ستمی به خرج دهد. مقوله سومی که در این اصول و اسلوب قرار میگیرد تکفیریها و دینی و تفذقههای مذهبی است شعبهشعبه کردن انسانها و بر اساس آن با خشونت و مقابلات نابهحق با انسانها برخورد کردند و بالاخره هویتزدایی قومی، دینی و مذهبی است. اینکه عدهای این حق را به خود بدهند که هویت اقوام، هویت ملل و هویت ادیان را بخواهند از بین ببرند و تحت سلطه خود بگیرند.
این موارد و مورادی مشابه در حقیقت به نوعی مقابله دارد با آن ظرفیت حق که توحید و عدالت است. جبهه مقاومت انسانی هم در طول تاریخ بشری و هم در دورههای معاصر در نقطهنقطه زمین در قبال این امور و مظاهر ایستادگیهایی در کنار این اصول و مظاهر داشته و دارد؛ بنابراین جبهه مقاومت جبههای است به فراخنای تاریخ انسان و همچنین به گستره جغرافیای زمین. در وجب به وجب زمین و در بخشبخش تاریخ ما مقاومت در مسیر توحید و عدالت و همچنین مظاهر و نمادهای آن را شاهد بوده و هستیم.
به نظر میرسد انقلاباسلامی نقطه عطفی بوده است در این رویش و جهش جبهه مقاومت بشری در قبال اسارتهای انسانی در قبال بیعدالتی و با این نگاه جبهه مقاومت نوزایش پیدا کرده است که این نوزایش قابلتوجه و قابل رؤیت است. در ابعاد مختلف این رویش و زایش را مشاهده میکنیم و با همین نگاه بخشهای مختلف زندگی بشری را در بخشهای مختلف هنری و از جمله سینما جایگاه خاصی را پیدا کردهاند.
سینمای مقاومت عمری به درازای عمر تاریخ سینما دارد. از نخستین روزهای تولید سینما به نوعی سینما و دوربین نسبتی را برقرار میکند با آنچه در حوزه پایداری حق و توحید و عدالت است. سینمای مقاومت روایتگر مظلومیت مظلومانی است که از اشغال رنجر میبرند مظلومانی که از آپارتاید و تبعیض نژادی رنج میبرند. محرومان و مظلومانی که مورد فشارهای خشونتهاآمیز و شقاوتهای تکفیری، تفسیری دینی و مذهبی رنج میبرند و کسانی که در معرض هویتزدایی از هویت ملی و دینی خود قرار دارند؛ همچنین سینمای مقاومت روایتگر عدالت است؛ روایتگر حقیقیت است در حوزه پیامهای اصیل و پابرجای انسانی در حوزههای مختلف کرامت انسان، حقوق انسان و آنچه که به حوزههای ایثار و کرامتهای انسان برمیگردد. سینمای مقاومت اکنون بخش قابلتوجهی از سینمای انسانی است؛ به هر میزانی که ما میبینیم فرصتهای بیشتری فراهم میشود برای عرصههای مختلف سینمایی، سینمای مقاومت ظهور و بروزش در آن عمیقتر و وسیعتر، جدیتر و تنوع و گسترده آن عمیقتر است.
در سینمای ما و سینمای پس از انقلاب هم در حوزه بلند داستانی و هم کوتاه و مستند شاهد اتفاقات قابلتوجه بوده و هستیم. سینمای ایران در دهههای اخیر با سینمای مقاومت پیوند داشته است. موضوع فلسطین و اشتغالگری اشغالگران در مناطق مختلف خاورمیانه و غیرخاورمیانه موضوع تکفیریهای منطقهای و فرامنطقهای و دهها موضوع دیگر در سینمای بلند داستانی و کوتاه و مستند ایرانی جایگاه قابل توجهی داشته است. اکنون سینمای مقامت در سطح ملی و بین المللی به یک سبک و ژانر تبدیل شده است که در کنار بقیه سبکها معنا و سبک خودش را پیدا کند و به پیش حرکت میکند.
به نظر میآید در مسیر سینمای مقاومت دو حوزه همچنان بیش از گذشته مورد تأکید باید باشد؛ نخست نظریهپردازی در حوزه مقامت است که عنصرهای روایت، ساختار فرم و دیگر حوزههای دیگر چه تجربهها و مسیری را گذرانیده است، چه نظریههای تازهای را میتوان خلق و گسترش داد. حوزه نظریهپردازی سینمای مقاومت همچنان فضای قابلتوجهی را خواهد داشت برای اینکه بتواند در کنار انواع و سبکهای دیگر سینما برای خودش معنا مصداق و فرمهای مناسب خود را پیدا کند.
حوزه دومی که سینمای مقاومت باید بیش از گذشته در آن فعال باشد، حوزه شبکهسازی سینمای مقاومت است. کسانی که در جبهه وسیع سینمای مقاومت حضور دارند بتوانند شبکههای مفهومی کارکردی کنار هم قرار بگیرند؛ نویسندگان، تهیهکنندگان، کارگردانان و دیگر کسانی که در سینمای مقاومت قرار دارند در سطح جهانی در ارتباط پیوستهتری خلق اثر و مضمون کنند و به تبادل آثار بپردازند و مسیر جریان سینمای مقاومت را پیش ببرند.
سینما مقاومت چون خود جبهه مقاومت یک واقعیت انکارناکردنی و واقعیت مسلمی است که مسیر خود را به پیش برده و به پیش خواهد برد. من ضمن سپاس و تشکر از همه عزیزانی که در ارتباط با جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت پانزده دوره را گذرانیده و اکنون دوره شانزدهم را برگزار میکند، خسته نباشید و خداقوت میگویم.
امسال جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت با سه پدیده خاص هم همراه بود که تأثیرگذار در این رویداد بوده و میتواند به عنوان یک نقطه جدید رویدادی این جشنواره تلقی شود؛ نکته اول چهلمین سالگرد دفاعمقدس بود. بیتردید هم دفاع هشت ساله یک پدیده بزرگ و اجتماعی انسان است و سینمای دفاعمقدس چنین است. این سینما از همان سالهای نخستین دفاعمقدس آغاز شد از همان سال به بعد ما شاهد حضور سینماگران و فیلمهای متعددی از همان سالهای نخستین دفاعمقدس تاکنون بودهایم.
سینمای دفاعمقدس اکنون آثار بلند داستانی، مستند و هزاران فیلم کوتاه در این سالها ساخته شده است که گنجینه سینمای مقاومت جهانی را انباشتهتر و باکیفیتتر کرده است. سینمای دفاعمقدس یک جوهره و یک گوهر در کانون سینمای مقامت جهانی است که هم گذشته افتحارآمیز و هم در آینده با تلاشها، ابتکارات و خلاقیتهای تازه به سینمای مقاومت جهانی امداد برساند.
نکته دوم اینکه امسال جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت با آن همراه بود مسئله شهادت سردار سرافراز قاسم سلیمانی بود. شهیدی که جبهه مقاومت مدیون او است و او سردار این جبهه بود. تبعاً ویژگیهای فردی و خلاقیتهای خاص و میدانهایی که او در آنها حضور داشت فرصتهای تازهای را برای سینما مقاومت بر جا میگذارد. شهید قاسم سلیمانی کانون ایدهیابی و ایدهگستری برای سینمای مقاومت بوده و خواهد بود. طبیعی است امسال که در فضای شهادت سردار هستیم، هم در ماههای گذشته و هم در ماهها و سالهای پیشرو سینمای مقاومت دین خود را به سردار مقاومت بیش از گذشته ادا کند.
نکته سومی که جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت با آن روبرو بود، مسئله کرونا در سطح جهانی بود. در فضای کرونا با همه مصیبتها و سختیهایی که در حدود یکسال گذشته بر جهان تحمیل کرده است و در کنار آن اتفاقات خاصی هم به وجود آمد که میتواند در فضای جبهه مقاومت تعریف شوند؛ نمایههایی از ایثار از خود گذشتگی حمیت و حمایت همکاری و تعاون و خیلی دیگر از حوزههایی که در سطح بشری و در سطح ملی دیدهایم و خواهیم دید.
جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت در فضای کرونا نسبتی هم با مقاومتهای انسانی در فضای مواجه با کرونا داشته و این حادثه میتواند جریان دیگری از جریانهای سینمای مقاومت را با نگاه به حوزههای حقوق و کرامت انسانی بازگو کند.
امیدوارم بتوانیم آنچه امسال در جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت اتفاق افتاده و در اتفاقات مشابه نیز تکرار میشود، مبنایی برای رویشهایی باشد که در مسیر سینمای جهانی و سینمایی ایرانی در حوزه مقاومت در فضای حق و عدالت باشد و همچنان شاهد اتفاقات مثبت در این حوزه باشیم.