میتوان گفت که تا پیش از سال 89 و اجرایی طرح هدفمندی یارانهها در دولت احمدینژاد، اکثر صاحب نظران و کارشناسان اقتصادی کشور یارانهها را «غده سرطانی» نظام اقتصادی کشور دانسته و بر لزوم حرکت به سمت حذف آن تاکید داشتند. تا جایی که مسئولین سایر حوزهها نیز ضمن اذعان به وخامت حال و روز اقتصاد، بر تن دادن به این «جراحی» اصرار میکردند. در عین حال در همان ایام نیز این اتفاق نظر وجود داشت که اجرای صحیح این طرح، نیازمند بسترسازی مناسب و برنامهریزی دقیق است و در صورت فقدان این آمادگیها، اقتصاد کشور نه تنها سامان نخواهد یافت بلکه شرایط بدتری را تجربه خواهد کرد.به همین ترتیب شکی وجود ندارد که امروز به جایی رسیدهایم که کارشناسان همواره نگران آن بودند و هشدار میدادند، یعنی اجرای پرنقص هدفمندی یارانهها که نتیجهای جز تزریق نقدینگی غیرسازنده و تورمزا به جامعه و گرفته شدن نفس بخش تولید و کسری بودجه نداشته و در نهایت با بروز مشکلات بیشتر از گذشته شاهد «خونریزی» و تعمیق زخمهای بخش اقتصاد هستیم.
بنابراین اتفاقاتی که منجر به وضعیت کنونی شدهاند کاملا واضح بوده و نقش داشتن تمامی سطوح مدیریتی نظام در آن قابل کتمان نیست.
به عبارت دیگر به همان نسبت که دولتهای نهم و دهم با تصمیمات لحظهای و اقدامات نسنجیده خود زمینه ساز بروز تنگناهای کنونی است، مجلس نیز با تصویب قوانین ناکارآمد و نداشتن نظارت کافی بر عملکرد دولت، سهم به سزایی در مشکلات پدید آمده دارد. با وجود این برخی از نمایندگان مجلس در برابر آنچه خود تصویب کردهاند موضع انتقادی اتخاذ کرده و خواستار پاسخگویی دولت میشوند!
به نظر میرسد این نوع برخوردها مخالف فرمایشات رهبر انقلاب است که همواره بر پشتیبانی از دولت تاکید داشتهاند و در همین راستا شعار «همدلی و همزبانی» را مطرح نمودهاند. راه برونرفت از مشکلات تعامل و همکاری است و انداختن تمامی بار آنها بر دوش دولت باعث مواجه نشدن با آثار و تبعات بعدی نخواهد شد.
دولت روحانی در دو سال گذشته هر چند نتوانسته «شب» تیره و تار افتصاد کشور را به «روز» روشن و آفتابی تبدیل كند، اما توانسته با تاباندن «نور» و روشن ساختن نسبی مسیر، فعالیت در این عرصه را تسهیل نماید.
در واقع برنامههای اقتصادی دولت تدبیر و امید تا امروز در نقش «پانسمان» خونریزی ناشی این جراحی اجرا شدهاند و تا حد قابل قبولی موفقیت آمیز بودهاند. مهار تورم و پیشگیری از رشد لجام گسیخته آن و همچنین اصلاح مقررات و برقراری نظم و آرامش در بازار برای خروج از رکود را میتوان بخشی از این توفیقات دانست.
واقعیات موجود و اینکه دولت قادر به تامین منابع پرداخت یارانه نقدی به روال گذشته نيست بر کمتر کسی پوشیده است و انتظار مردم از دولت اجرای روشهای منطقی و مدبرانه است. متاسفانه صعف دولت در بخش اطلاعرسانی باعث شده که از یک سو افکار عمومی در وجود یک برنامه منسجم در پس چنین تصمیماتی تردید پیدا کنند و از سوی دیگر خوراک تبلیغاتی رسانههای مخالف دولت را فراهم میآورد تا «اشک تمساح» بریزند و کل عملکرد دولت را زیر سوال برده و در نهایت مردم را آزرده خاطر سازند.