«کوروش احمدی»، دیپلمات پیشین، در گفت و گو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا در خصوص موضع کاخ سفید درباره برجام گفت: مواضع کنونی ایران و آمریکا که زمینه ساز نشست های وین شده، حاصل سیری است که مواضع دو کشور از ابتدای شروع به کار بایدن طی کرده است.
او افزود: طرفین در مقطعی بر اینکه طرف مقابل باید نخست به طور کامل به تعهداتش عمل کند، تاکید داشتند این مسئله باعث ایجاد بن بستی شده بود. از جانب آمریکا تا حدی سیاست داخلی آمریکا در این مسئله موثر بود. شواهد نشان می داد که دولت بایدن اولویتی برای احیای برجام در مراحل اولیه کارش قائل نبود و اولویت های مهمتری به جهت سیاست داخلی داشت و هم برگشتن به یکسری از توافقات و معاهداتی که در زمان ترامپ لغو شده بود، اولویت بیشتری برای آنها داشت ضمن اینکه نخست در پی هماهنگی با متحدان و شرکا بودند.
احمدی ادامه داد: نهایتا پس از اینکه به موضوع برجام رسیدند، دیدند چاره ای جز انعطاف نشان دادن ندارند و اصرار به اینکه ایران قدم اول را بردارد راه جایی نمی برد. در مقطع 18 فوریه یعنی وقتی که هماهنگی با اروپایی ها نهایی شد، اروپا و آمریکا در بیانیه مشترکی که منتشر کردند شروع به سخن گفتن از مذاکره کردند، یعنی پذیرفتند که گفتگو و دیپلماسی و بده بستان لازم است البته ایران مذاکره مستقیم و حضوری را نپذیرفت و سرانجام مذاکره به صورت غیرحضوری و غیررسمی، شروع شد.
او اضافه کرد: در مواردی بسیار اتفاق می افتد که کشورها یک موضع مذاکراتی و دست بالا و افراطی برای شروع کار دارند و به صورت طبیعی وقتی بخواهند بهم نزدیک شوند و قصدشان حل مشکل باشد، مجبور هستند از آن موضع مذاکراتی دست بالا قدری کوتاه بیایند و برسند به یک سری برخوردهای عمل گرایانه که پیش شرط هر مذاکره جدی است و به این شکل، مذاکرات الان انجام می شود. یعنی یک روند ما را به این نقطه فعلی رساند و الزاما تحول خاصی اتفاق افتاده که آمریکا موضع قبلی را رها کرده است.
احمدی در ارتباط با نرمش اروپایی ها نیز خاطرنشان کرد: اروپا هم یک سری مواضع مذاکراتی داشت و بعد از هماهنگی هایی که با آمریکایی داشت به این نتیجه رسید که ایران یک سری اهرم ها در دست دارد از جمله اینکه برنامه های هسته ای پیشرفت زیادی کرده و تنها راه منطقی تلاش برای محدود کردن آن از طریق برجام است چرا که در غیر این صورت راهی جز جنگ باقی نمی ماند. نه اروپا و نه آمریکا هیچکدام علاقه ای به این که درگیری نظامی در منطقه شکل بگیرد، ندارند در نتیجه، چاره ای جز توسل به راه های دیپلماتیک باقی نبود.
او در خصوص تاثیر مذاکرات غیر مستقیم در روند مذاکرات متذکر شد: این نوع مذاکرات بی شک روند را کند و کار را سخت و تفهیم و تفاهم را مشکل می کند، یعنی معلوم نیست که دقیقا آنچه را که واسطه ها منتقل می کنند، درست منتقل می کنند و مطلبی را که واسطه منتقل می کند، طبعا خودش هم نمی تواند توضیح دهد . یعنی ایران اگر سوالی در باره آنچه که از واسطه می شنود، برایش وجود داشته باید این را به واسطه بگوید و واسطه برود سوال یا ابهام را بپرسد و پاسخ بیاورد و این مشکلی که ایجاد می کند همین سخت کردن و مشکل کردن، کار است. البته سرعت عمل قاعدتا باید برای ما مهمتر باشد چرا که ما زیر تحریم هستیم. ولی به هر دلیل، اولویت مقامات ایران این است که کار به این شکل انجام شود.
احمدی با اشاره به اذعان رابرت مالی به شکست فشار حداکثری علیه ایران اظهار کرد: این مسئله همیشه موضع تیم انتخاباتی بایدن و سپس دولت بایدن بوده است. یعنی قبل از اینکه انتخابات آمریکا برگزار شود همیشه موضع دموکرات ها این بود که سیاست فشار حداکثری کار اشتباهی بوده که ترامپ انجام داده و از این طریق مشکل حل نمیشود. بعد از این هم که دولت بایدن سر کار آمد، همه طیف هایی که در دولت بایدن هستند همین نظر را دارند؛ حتی طیف تندرویی که معتقد به سختگیری بیشتری است، این موضع را دارد که سیاست فشار حداکثری شکست خورده و نتوانسته ایران را وادار به مذاکره کند.
او متذکر شد: برجام به همین شکلی که تنظیم شد حداکثری بود که قابل حصول و دستیابی بود یعنی به هیچ شکل دیگری امکانپذیر نبود که برجام شکل بگیرد. مثلا بخاطر سیاست داخلی در آمریکا برجام نمی توانست یک معاهده الزام آور باشد چون جمهوری خواهان در سنا باید تصویب می کردند که ممکن نبود. چون دو سوم آراء سناتورهای آمریکا لازم بود که امکان نداشت. ضمن اینکه به نفع ایران نیز نبود که برجام الزام قانونی داشته باشد. بعلاوه، کنگره آمریکا یک قانونی گذرانده بود که کنگره باید هرگونه توافق با ایران را بررسی می کرد و می توانست رد بکند. اگر رد می کرد دولت اوباما نمی توانست تحریم هایی را کنگره وضع کرده بود، تعلیق کند. اگر کنگره با دو سوم آراء توافق برجام را رد می کرد در آن صورت امکان اینکه اوباما بتواند تحریم ها را تعلیق کند وجود نداشت.
احمدی عنوان کرد: در واقع آن چیزی که ما در قالب برجام به دست آوردیم همین بود که امکانش وجود داشت. همین الان جان بولتون گفته اگر بایدن با ایران توافق کند رئیس جمهور بعدی در سال 2024 اگر جمهوری خواه باشد، اولین اقدامش این است که از این توافق خارج شود. اما با توجه به نقش کنگره در آمریکا امکان گرفتن تضمینی برای اینکه پیش بینی بولتون تحقق نیابد، وجود ندارد.9