کد خبر: ۱۶۶۸۷
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۲
این روزها حال رسانه ملی چندان خوب نیست. مشکلات مالی که بخش عمده آن حاصل سالها بی تدبیری در حوزه اجرای سیاست تکثر گرایی و حجیم شدن بیش از اندازه صدا و سیما طی سال‌های گذشته است، همچون بختکی به جان این رسانه مهم و استراتژیک افتاده و تدابیر رییس جدید سازمان نیز متاسفانه هنوز چاره ساز نشده است . در کنار این مشکلات مالی ، شیوه‌های نامناسب و ناکارآمد برنامه سازی و سیستم دیوان سالار حاکم نیز باعث شده تا فاصله « ایده » تا « تولید » آنچنان زیاد شود که عملا حاصل تولیدات رسانه ای صدا و سیما فرسنگ‌ها از « نیاز» و « ذائقه » مخاطبانش فاصله بگیرد . همه اینها را که کنار هم بگذاریم چاره ای نداریم جز اینکه بگوییم « حال سازمان بزرگ صدا و سیما و این رسانه ملی ، خوب نیست » اما در عوض به نظر می رسد حال رقیبان چندان هم بد نباشد!  متاسفانه دقیقا در مقابل این وضعیت صدا و سیما، شبکه‌های ماهواره ای ریز و درشت به پشتوانه نگاه تخصصی به «رسانه » و شناخت دقیق « ذائقه مخاطب ایرانی » نه تنها توانسته اند نیاز بخش مهمی از مخاطبین داخلی را برآورده سازند بلکه با تاسف باید گفت؛ این شبکه‌ها در ایجاد نیازهای جدید و « ذائقه سازی » برای مخاطب ایرانی نیز تا حد زیادی موفق بوده اند. گواه این ادعای تلخ هم گسترش روزافزون دیش‌های ماهواره ای برفراز پشت بام‌ها و تاییدات مستقیم و غیر مستقیم مدیران فرهنگی و سیاسی کشور است که هر از گاهی در همین مطبوعات داخلی خودمان می خوانیم .      این وضعیت برای صدا و سیما که تاکنون با توجیه «مقابله با تهاجم فرهنگی» و «مقابله با گسترش شبکه‌های ماهواره ای» به جذب بودجه می پرداخت نگرانی دیگری را هم به همراه داشته و آن عدم اقبال مناسب شرکت‌ها، بنگاه‌های اقتصادی و برندهای معروف ایرانی به رسانه ملی است .
صدا و سیما با آغاز بحران مالی به جای چاره اندیشی اساسی، علی رغم تذکرات پیاپی کارشناسان و بر خلاف سیاست گذاری‌های کلان کشور و افق ترسیم شده در پیش روی رسانه به عنوان «دانشگاه عمومی»، به جذب گسترده «اسپانسر» و مهم تر از آن «فروش آنتن» روی آورد و ناخواسته و برخلاف وظیفه ذاتی خود به بازار تجارت پیوست . غافل از اینکه «بازار» و « تجارت » قواعد خاص خود را دارند و « سود » اصلی ترین قائده این بازی است. از این رو از همان ابتدا دور از انتظار نبود که شرکت‌ها و برند‌های تجاری معروف، متناسب با «سود» خود به دنبال مخاطب بیشتر برای پیام‌های بازرگانی و تبلیغات باشند و در این میان رفته رفته شبکه‌های متعدد تلویزیون داخلی از اولویت شرکت‌ها و برند‌ها خارج شده و «تبلیغات» محصولات داخلی در «شبکه‌های ماهواره ای» علی رغم غیر قانونی بودن، رونق گرفت. این پدیده از ابعاد مختلفی قابل بررسی است اما یکی از تلخ ترین پیام‌های آن برای ما این واقعیت است که در این بازار تجاری، شبکه‌های رسانه ملی نسبت به رقبای ماهواره ای خود در جذب مخاطب عقب مانده اند و این را  «بازار» به خوبی فهمیده است هر چند اگر ما از روی تعصب نخواهیم آن را بپذیریم. گواه این ادعا با مروری چند ساعته در کنداکتور پخش شبکه‌های مختلف ماهواره ای که به پخش برنامه‌های لایت و خانوادگی، بخصوص انواع سریال‌های کره ای و ترکی می پردازند به دست می آید. در لابلای سریال‌های سخیف این شبکه‌ها - که عمدا در این نوشتار از ذکر اسم آنها پرهیز می کنیم - متاسفانه نام برندهای بزرگ تجاری ایران به کرات دیده و شنیده می شود آن هم با شیوه‌های تبلیغاتی همان شبکه‌ها! در واقع حقیقت خنده دار این است که چرخ این شبکه‌های ماهواره ای به مدد نگاه تخصصی مدیرانشان توسط صنعت داخلی خود ما می چرخد و حال آنکه چرخ رسانه ملی ما از کمبود بودجه میلنگد!  اکنون سوال اصلی این است که چرا چنین اتفاقی رخ داده و آیا از ابتدا تجاری کردن صدا و سیما به مصلحت بود؟
        اجازه بدهید ابتدا به شکلی سریع و گذرا به پاسخ سوال دوم بپردازیم زیرا قصد دارم در مقاله ای دیگر بطور مفصل تر به بیان آن بپردازم لذا به نظر می رسد ذکر همین یک جمله ، مربوط به یکی از شخصیت‌های سیاسی بزرگ می تواند پاسخ درخوری به این بخش از سوال ما باشد؛ «توسعه تلویزیون تجاری تهدیدی کلی برای بشریت محسوب می شود»! این جمله مربوط به رئیس فعلی یا قبلی صدا و سیما یا حتی یکی از وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی خودمان یا اساتید دانشگاه هنر یا دانشکده صدا و سیما نیست. این جمله مربوط به "واسلاو‌هاول" رییس جمهور کشور چک است که در سال 1992 در همایش اقتصاد جهانی (سوییس) ایراد كرد. امروز تمام سیاستمداران و سیاستگذاران رسانه ای دنیا دریافته اند که تلویزیون باید ابزاری فرهنگی و فرهنگ ساز و در خدمت « منافع عمومی » باشد و با بودجه دولتی اداره شود نه بنگاهی تجاری و اقتصادی و متکی به منابع مالی بنگاه‌های اقتصادی ریز و درشت. اینجاست که به خوبی معنی جمله امام (ره) در مورد صدا و سیما را درک می کنیم که فرموده بودند؛ «صدا و سیما در معنای واقعی کلمه باید مستقل باشد» و نیز پی می بریم که چگونه امام (ره) و رهبر معظم انقلاب سالها پیش تاکید داشتند؛ صدا و سیما باید یک «دانشگاه عمومی» باشد. ادامه این بحث بماند برای بعد و فرصتی بیشتر،  اما سوال اول ما این بود که چرا بخش مهمی از مخاطبین طی سال‌های گذشته تا امروز روی خود را از شبکه‌های داخلی برگردانده اند و بیشترین توجه شان به شبکه‌های ماهواره ای شده؟ تا آنجا که بخشی از بنگاه‌های تبلیغاتی و تجاری داخلی هم برای تبلیغ کالای خود شبکه‌های ماهواره ای را برگزیده اند و متاسفانه پولشان را برای آن شبکه‌ها سرمایه گذاری می کنند؟ بدون شک علت این پدیده تلخ را باید در عملکرد رسانه ملی جستجو کرد. مدیران محترم رسانه ملی بخصوص تیم جدید مدیریتی باید این حقیقت را بپذیرند که «رسانه» در دنیای امروز یک «علم» است و با پدیده ای علمی باید به شیوه ای علمی برخورد کرد. شیوه ای متکی بر «مشاهده دقیق» و بر اساس رویکرد «خود انتقادی» و نهایتا اخذ تصمیمات سازنده بر اساس «نظریه‌های علمی معتبر»  به دور از هر گونه تعصب. برای حصول این مهم لازم است صدا و سیما ابتدا مروری بر عملکرد خود داشته باشد و نقاط قوت و ضعف خود را در این روند حدودا چهل ساله بشناسد. با نگاهی اجمالی در می یابیم هرگاه رسانه ملی به پخش برنامه‌های جذاب و البته پرمحتوا در قالب تفریح و سرگرمی پرداخت انبوه مخاطبین را به خود جذب کرد تا آنجا که مخاطبین همیشه چشم انتظار سریال‌های طنز و خانوادگی رسانه ملی بودند. در میان برنامه‌های گفتگو محور هم همیشه برنامه‌های چالشی که به بیان خواست و ذکر مطالبات مردم می پرداخت از اقبال فوق العاده ای برخوردار بودند اما این روند متاسفانه ثابت نبود و نواقصی هم در این مسیر مشاهده می شد که متاسفانه طی چند سال اخیر شدت گرفت . مهمترین این نواقص عبارتند از :
-عدم درک درست از واژه «رسانه ملی، دانشگاه عمومی» که مورد تاکید رهبر معظم انقلاب و امام راحل (ره) بوده و تمسک جستن به شیوه‌های «انتقال مستقیم پیام» به جای «پیام غیر مستقیم» که باعث وازدگی مخاطب می شود.
-بیان گزینشی و محدود اطلاعات و اخبار و حتی بیان اطلاعات سوخته که در عصر «رسانه‌های نوین» عملا نامفهوم و نامعتبر است. حال آنکه اگر هر خبری به موقع، سریع و شفاف و البته با تحلیلی کارشناسانه به مخاطب ارائه می شد بی شک اعتماد و اقبال مخاطب بسیار بیش از این می بود و مخاطبین برای کسب سریع اطلاعات به سایر رسانه‌ها متوسل نمی شدند .
-حرکت به سمت «برنامه سازی کارمندی» و عدم توجه به شیوه‌های نوین برنامه سازی و ساختارهای جذاب و نو که عمدتا در شبکه‌های معتبر ماهواره ای به رخ بینندگان کشیده می شود. برنامه سازی کارمندی باعث شده تا به تدریج انگیزه تولید و تجربه ساختارهای نو و جذاب متناسب با زمان، کم رنگ شود .
-کم توجهی به «میل» و «نیاز»  مخاطبین و در عوض تمرکز بر عنصر «مصلحت» مخاطب که البته نمی تواند رکنی دقیق باشد و چه بسا مصلحت مخاطبین دقیقا چیزی جز این باشد که ما تصور می کنیم .
-ساختارهای ناکارآمد اداری، بطوریکه روند «ایده» تا «تولید» به شدت دشوار و بروکراتیک بوده و در عوض با حجیم شدن سازمان، رسانه ملی مجبور شد هزینه‌های زیادی را از بخش تولید خارج و بر بخش‌های خدماتی و پشتیبانی کننده بیافزاید .
        با همه این احوال به نظر می رسد تیم جدید مدیریتی صدا و سیما تاحد زیادی بر وجود این مشکلات واقف است و بالاخره به این نتیجه رسیده که باید برای حضور در «رژیم رسانه ای» خانواده‌ها طرحی نو بیاندازند اما بدون شک این تیم راه دشواری را در پیش دارد. امیدواریم ریاست محترم سازمان صدا و سیما با «فراخوان مشاوران کاربلد» و «دعوت از نیروهای متخصص»، با  «نگاهی علمی به پدیده رسانه» و اتکا به «اصل خود انتقادی» بتواند رسانه ملی را از این پیچ تند به سلامت عبور دهد و در این راه اگر چه نمی توان از بازار و تجارت انتظاری بیش از این داشت اما می توان از دولت و مجلس انتظار داشت که کمک كنند تا صدا و سیما هر چه بیشتر و بهتر در خدمت «منافع عمومی» گام بردارد و هرچه کمتر به منابع مالی حاصل از فروش آنتن و تبلیغات متکی باشد. دیدیم آنها که مشتاق خرید آنتن بودند به تدریج از صدا و سیما فاصله گرفته و به شبکه‌های ماهواره ای روی آورده اند و تنها حاصل این سیاست، دلزدگی مخاطبین بود. مخاطبینی که باید دوباره در جذب آنها تلاش کنیم و از مزیت موجود یعنی «رسانه پاک» آن گونه که باید استفاده نماییم. اتخاذ این شیوه، با توجه به گسترش روز افزون سیستم پخش جهانی ماهواره ای، بدون شک درارتقای منطقه ای رسانه ملی نیز مفید خواهد بود .
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۶
حمید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۰
0
1
سلام.نمونه بارز فروش آنتن سیال پایتخت چهاراست که بیشتر تاژ چهاراست تا سریال پایتخت...به سخره گرفتن فرهنگ بومی یک منطقه وحتی مردم آن درقبال پول چرب و چیلی تاژ حتما میارزید که دانشگاهی بنام صداوسیما به حقارت آن تن داده....ممنون از مقاله به جای شما.
آرین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۲
0
1
بسیارعالی
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۲
0
0
بدون تردید برگرداندن ذایقه مردم کاردشواری است ،زیرا توقعات آنان چه از حیث محتوا و چه به لحاظ فنی برنامه های رادیویی و تلویزیونی ارتقا یافته و حالا رسانه ملی برای مقابله با شبکه های ماهواره ای وجلب مخاطب باید بیش از گذشته تلاش کند تا نظر مخاطبان را که سختگیر ترین گزینشگر در انتخاب برنامه های رادیویی و تلویزیونی هستتد را به شبکه های داخلی معطوف سازد. البته در زمینه گرایش مخاطبان به شبکه های ماهواره تنها صدا و سیما مقصر نیست، بلکه در کنار آنتن فروشی و نگاه صرفا اقتصادی به رسانه ، سیاستگذاری های نامناسب ،بکارگیری افراد غیر متخصص و نگاه ابزاری به رسانه از دیگر عواملی است که بتدریج رسانه ملی را به عنوان یک نهاد فرهنگی اجتماعی تضعیف کرده است.اینک با پیشرفت برق آسای دانش الکترو نیک و توسعه شبکه های ماهواره ای فارسی زبان در این دهکده جهانی، مدیران ،تصمیم گیران ، نویسندگان و برنامه سازان رسانه ملی ماموریت سنگین و حساس برعهده دارند تا اعتماد مخاطبان ایرانی و فارسی زبانان سایر مناطق را به دست آورند و به این رسانه اعتبار بیشتری ببخشند.
جواد کاظمی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۲
0
0
درود جناب آقای سیف پور
رسانه و ابررسانه مردم را به گروگان می گیرد و از این گروگان گیری سود می برد.
مدیریت رسانه امروزه نیاز به یک هم اندیشی همه جانبه و نظرخواهی مدبرانه دارد.
امیدوارم مقاله شما زنگ بیداری باشد برای مدیران فربه.
رضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۲
0
0
ممنون ازمقاله خوبتان ونگاه دقیقی که دارید
محمد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۶
0
0
آقا رضا سلام و دست مریزاد. گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من آنچه بجایی نرسد فریاد است.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار