مهدی جهانتیغی در کانال تلگرامی خود نوشت: طی روزهای اخیر با تصرف اکثر مناطق افغانستان توسط طالبان، موضوعات متعددی درباره ماهیت این گروه و همچنین نحوه مواجهه فعلی ایران با آن در افکار عمومی دوباره زنده شده است. مواضع و تجربه ایران در ۲۰ سال اخیر در مواجهه با طالبان با فراز و نشیبهایی روبه رو بوده و در این روزها به سوژه بسیاری از کاربران فضای مجازی تبدیل شده است که از داعشی بودن طالبان تا رضایت ایران از آنها در آن سخن گفته شده است! برای درک موضع فعلی ایران در قبال طالبان فهم نکات مقدماتی ذیل بسیار راهگشاست:
۱) کشور افغانستان برای ایران با بیش از ۴۰ سال تجربه نظامی این کشور در جنگ با شوروی و امریکا و همچنین ظهور و بروز گروههایی همچون القاعده و طالبان تا تجربه همکاری با مجاهدین افغان و گروههای جدیدی همچون فاطمیون آمیخته شده است. ایران نه تنها در حوزه نظامی و اطلاعاتی بلکه در فهم و تعامل با ساحتهای قومی و مذهبی افغانستان از پشتونها و تاجیکها گرفته تا ازبکها و هزارهها نیز کشوری بسیار باتجربه و ورزیده و بانفوذ محسوب میشود.
۲) ایران بیشک یکی از موفقترین تجربههای اطلاعاتی و نظامی خود را در افغانستان کسب کرده است. برای درک این موضوع کافیست بدانیم هم نطفه القاعده و هم نطفه طالبان در افغانستان در بستر سرویسهای اطلاعاتی عربستان و امریکا و با پیمانکاری افسران مرموز سرویس اطلاعاتی پاکستان بسته شده است. سالها قبل این گروههای بزرگ تندروی مذهبی قرار بود اولین دولتی جهادی را در بیخ گوش ایران ایجاد و جمهوری اسلامی را با بزرگترین خطر نظامی حتی بالاتر از دولت صدام در وسعتی بسیار بیشتر از مرزهای زمینی با عراق مواجه کنند.
۳) اما دستگاههای امنیتی و نظامی ایران در سالهای اخیر از دل چنین طراحی بزرگ ضدامنیتی و نظامی امریکایی در افغانستان، نه تنها توانسته روندهای ضدامنیتی در افغانستان را کنترل کنند بلکه این روندها را به خود امریکاییها برگرداند. ایران بیشک در کنترل رفتار القاعده و تطور نسبی طالبان نقش بسزا و بسیار پیچیدهای را ایفا کرده است. بد نیست که بدانیم ایران در همین دو سال اخیر تلاش برای ایجاد تولد مجدد داعش این بار در افغانستان را از طریق همین روندهای به ظاهر ضدامنیتی محدود کرده است.
۴) ایران اولین بار نیست که تجربه تصرف اکثریت شهرهای افغانستان توسط طالبان و همچنین حتی حضور آنها را در مرزهای خود تجربه میکند. اما تحرکات اخیر طالبان در حالی اتفاق افتاده است که ایران نه تنها بر اقدامات نظامی آنها اشراف اطلاعاتی نظامی و اطلاعاتی گستردهتری از هر زمان دیگری را دارد بلکه توانسته طالبان را در رعایت حفظ منافع ایران و همچنین رعایت جان و حقوق اقوام افغانستانی غیر پشتون و همچنین شیعیان افغانستان ملزم به برخی همکاریها بکند. موضع ایران در مواجهه با طالبان جدید ترکیبی از مذاکره و هوشیاری و اشراف و آمادگی اجرای سناریوهای متعدد و گاه متضاد است. طالبان نیز پذیرفتهاند که در برابر ایران نمیتوانند غیرمسئولانه برخورد کنند، چون در غیر آن صورت ممکن است با هزینههای هنگفتی روبهرو شوند.
۵) موضع ایران در برابر کلیت افغانستان و آینده آن کاملاً روشن است، ایران به دنبال دولتی در افغانستان با حضور همه اقوام و برخاسته از آرای مردم افغانستان و همچنین دولتی غیر وابسته به امریکا و مسئول در برابر منافع همسایگان است. این اصول برای ایران اهمیت دارد و هر گروه در افغانستان برای ایران با این اصول سنجیده خواهد شد.
۶) آوردگاه افغانستان برای ایران فراتر از طالبان، در مواجهه با طراحیهای امریکا معنای راهبردیتری پیدا میکند. ایران هم اکنون تمام سناریوهای احتمالی دولت بایدن از بازگشت منجیگونه به صحنه نظامی افغانستان یا ترک افغانستان با هدف ایجاد بیثباتی نظامی و اختلافات گسترده قومی تا خلق یک صحنه ضدامنیتی و نظامی بزرگ علیه مرزهای شرقی ایران یا ایجاد یک دولت دلخواهتر در افغانستان، زیرنظر دارد و جمهوری اسلامی در این صحنه پیچیده از بازی گرفتن هوشمندانه همه بازیگران افغانستانی من جمله طالبان به عنوان گروهی غیرقابل حذف و بخشی از آینده این کشور، در این شرایط غفلت نخواهد کرد.