کد خبر: ۱۷۳۸۱
تاریخ انتشار: ۲۵ تير ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۸
وقتی رنج کشیده باشی، وقتی سالهای سال تلخی و خون و گلوله و خمپاره را روی سنگفرشهای شهر و خیابانت تحمل کرده باشی، وقتی جوانهایت را  یکی یکی به دل سرد خاک سپرده باشی به دلیل جنگ، وقتی سالها تلخی و محرومیت و دردهای پس از جنگ را تحمل کرده باشی با شهرهایی ویران از جنگ، و دم برنیاورده باشی، وقتی به کشور پر از استعداد و توانمندی ات برچسب جهان سوم زده باشند تنها به خاطر اینکه به خاطر ظلمهایی که بر تو رفته نتوانسته ای خوش بدرخشی در عرصه‌های مختلف جهانی، وقتی دنیا تو را به نام تروریست و عقب مانده و متحجر بشناسد .
نه بازمانده کورش کبیر و داریوش و امیر کبیر و قائم مقام فراهانی، وقتی استعدادهایت ناشناخته بمانند در این خاک و  یکی یکی راهی سرزمینهای ناشناخته شوند برای بالندگی اندیشه‌هایشان، وقتی هنوز پر از درد و غم باشد کوچه پس کوچه‌هایت و پر از فقر و توسعه نیافتگی و بیکاری و هزار درد بی درمان، آن وقت است که دلت هوای تازه می خواهد ... دلت شمیم امید می خواهد، دلت یک نفس زندگی می خواهد ... یک اتفاق خوب... یک خبر خوش... یک روزنه امید...
و به دنبال این اتفاق و این امید سالهاست منتظریم... از ابتدای دولت اصلاحات امیدها جوانه زد ... باور کردیم که دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...تازه داشت حال دلمان و زخمهای بعد از جنگ و سازندگی بهبود می یافت که باز هم 8 سال رکود و توقف همه حال خوبمان را خراب کرد! و باز انگیزه‌ها از دست رفت و باز امیدها ساکت و صامت ماند... یعنی باز هم امید جوانه خواهد زد؟
و در پی سختی‌های بسیار باز هم کسی آمد که وعده اول و تاکید محکمش بازپس گیری حقوق ملت ایران بود. ما که نا امید بودیم ولی می گفتند فردا روز دیگری است... قول داد و ماهها چانه زنی شروع شد... حالا فصل درو رسیده و محصول تلاش 12 ساله را برداشت می کنیم.
آنقدر تلخی و محرومیت کشیده بودیم که باورمان شده بود زندگی تا آخرش همین است که هست و هیچ اتفاق تازه ای نخواهد افتاد... باورمان شده بود ایران تا ابد با محرومیت و تلخی گره خورده و هیچ روزنه ای قرار نیست در سرنوشتت گشوده شود و....
اما مردانی از این سرزمین برخاستند که یادمان دادند که فصل اتفاق‌های تازه از راه رسیده است. باورمان را بعد از سالها نا امیدی تغییر دادند و نگاهمان را از تلخی و سردی به نور و روشنایی رساندند. مردانی به تمام معنا مرد... مردانی که نترسیدند از شکست... نهراسیدند و خسته نشدند از خارهای راه. کم نیاوردند از کارشکنی‌ها و نمی شود‌ها و نمی توانند‌ها...و حرف زدند و حرف زدند و حرف زدند.... آنقدر که همه دنیا به ایران و ایرانی سر تسلیم فرود آورد و بلاخره " نه "‌ها به " آری" تغییر کرد...
حسن روحانی به وعده اش عمل کرد و گام نخست را در لغو تحریم‌ها برداشت و تیم ایرانی به سرکردگی مرد شماره یک ایران محمدجواد ظریف این گام را تثبت کرد. او ثابت کرد که ایرانی می تواند و در لغت نامه اش نتوانستن و شکست هیچ معنایی ندارد...
ظریف با لبخند همیشگی و اراده وصف ناپذیرش شکست را از واژگان مردم ایران حذف کرد و یادمان داد برای رسیدن به هدف دلی دریایی باید و عزمی خدایی... او و مردان سختکوش همراهش راهی را هموار کردند که در باور همه ما مسدود و غیر قابل دستیابی جلوه می کرد ولی این مردان مصداق بارز خروش قطره‌ها شدند و سنگهای سخت را هم شکافتند و موفقیت را برای ایران به ارمغان آوردند. ایرانی که باشی و تلخی و سختی کشیده باشی می فهمی چه حسی دارد این غرور وصف ناپذیر و این موفقیت .  و ما می دانیم که امروز سرآغاز روزهای خوش آینده و خبرهای خوش برای ایران و ایرانی خواهد بود. ما باور داریم که ایران به قله‌های موفقیت خواهد رسید به امید خدا و به پشتوانه این مردان مرد ... خدا قوت آقای دکتر ظریف ... دلتان همیشه شاد و سربلندی همراه همیشگی تان.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار