داشتن یک رئیس بد یکی از بدترین مشکلات این روزهای کارمندان است، در این مطلب قصد داریم درباره اینکه رئیس بد کیست؟ چه ویژگیهای رفتاری و گفتاری دارد و چطور باید با چنین فردی تعامل کرد؟صحبت کنیم
به طور قطع برای یک فرد شاغل یکی از مهمترین عوامل رضایتمندی شغلی، داشتن یک مدیر باانصاف، مطلوب و همدل است. یک رئیس خوب میتواند انگیزه کاری، تعهد شغلی و احساس رضایت ما به کارمان را افزایش دهد و یک رئیس بد در مجموعه کاری میتواند کاممان را تلخ کند و دمار از روزگارمان در ساعات کاری در بیاورد! در این مطلب قصد داریم درباره اینکه رئیس بد کیست؟ چه ویژگیهای رفتاری و گفتاری دارد و چطور باید با چنین فردی تعامل کرد؟صحبت کنیم.
بیشتر بدانید : اصول گفتگوی صحیح با رئیس
مدیری که راجع به پیشرفت یا تنزل کارکنانش بیتفاوت است، درباره سیر عملکرد آنها بی توجه است و تنزل یا رکود آنها را ندیده میگیرد، این احساس را به زیرمجموعهاش القا میکند که هر چقدر هم بهتر کار کنند، تلاش آنها در مجموعه دیده نمیشود و انگیزه پیشرفت آنها را از بین میبرد.
مدیری که تحت تاثیر هر حرفی قرار میگیرد فارغ از این که گوینده کیست و نظرش درباره کارکنان تحت الشعاع هر گفتهای قرار می گیرد، بدون این که در عمل صلاحیت فرد گزارش دهنده یا صحت و سقم آن موضوع را بررسی کند، قطعا احساس منفی در کارکنانش به وجود میآورد.
یکی از بدترین خصلتهای یک مدیر برای کارمندانش این است که مدام زیر حرف خود بزند! به گفتههای خود عمل نکند و حتی آن را فراموش کند یا مکرر قوانین کاری را در مجموعه تغییر دهد یا از همه بدتر این که، قوانین را برای افراد مختلف، به طور متفاوتی اجرا کند!
مدیری که با هر اشتباه کوچک یا بزرگی که از کارکنان سر میزند، بدون گفتوگوی صحیح برای رفع مشکل، آنها را تهدید به اخراج، توبیخ، خسران مالی و دیگر تنبیهات میکند، به شدت مجموعه خود را مایوس خواهد کرد.
مدیری که درباره قواعد حاکم بر مجموعه بسیار مستبدانه و غیرقابل تغییر عمل میکند، درباره دادن مرخصی به کارکنان، بیمار شدن، تاخیر و تعجیلهای غیرقابل پیشبینی و ... منعطف عمل نمیکند، این حس را به نیروهای خود میدهد که شرایط خاص آنها درک نمیشود.
یکی از نامطلوبترین خصایص مدیران در نگاه شاغلان این است که مافوق آنها خارج از محیط کاری و در ساعات غیرکاری از آن ها انتظار درگیر شدن با موضوعات کاری و پاسخ گویی درباره مسائل مربوط به کار را داشته باشد و حریم زندگی شخصی آنها را رعایت نکند.
مدیری که به اندازه کافی مهارت و تدبیر برای مدیریت مجموعه خود ندارد، در هدایت کردن اعضای مجموعه خود ناتوان است، توانایی لازم برای پیشبرد امور ندارد و نظم و انضباط کاری را رعایت نمیکند، احتمالا از سوی کارکنانش مدیر با لیاقتی محسوب نمیشود.
مدیرانی که با کارکنان خود با احترام و ادب رفتار نمیکنند، زورگویی اعمال میکنند، اجازه اظهار نظر یا دفاع به کارمندان در برابر انتقادها نمیدهند، برای موفقیتهای مجموعه آنها را شریک نمیکنند اما برای شکستها و مشکلات مجموعه بیدرنگ آنها را مقصر میدانند، نمونه ای از مدیران بد هستند.
اگرچه ویژگیهای یک مدیر بد بسیار مفصل است اما در ادامه درباره تعامل با چنین مدیرانی توصیههایی خواهیم داشت.
گاهی ریشه مشکلات با مدیر بد، سوء تفاهمهایی است که در طول زمان ایجاد شده و رابطه شما با مدیرتان را وخیم کرده است. تلاش کنید با ارائه ایدهها و پیشنهادهای حساب شده و سودمند، سوءتفاهمهای ایجاد شده را به حداقل برسانید و به تدریج رابطهتان را با مدیر خود احیا کنید.
در برخورد با مدیری که در ساعات غیرکاری هم از شما انتظار درگیر شدن با موضوعات کاری دارد، بهتر است ضمن ارج نهادن به اعتماد او برای اطمینان به توانمندی و تعهد شما برای این که امور را به شما میخواهد بسپارد، مدیرتان را متوجه این نکته کنید که در ساعات غیرکاری سرتان شلوغ است و به دلیل رسیدگی به خانواده و مسائل شخصی از عهده وظیفه محول شده بر نمی آیید.
اصطلاحی هست که میگویند کمرنگترین نوشتهها از قویترین حافظهها ماندگارتر هستند! اگر مدیر سخت گیر، تهدیدکننده یا بیثباتی دارید، سعی کنید از ثبت کردن کارها غافل نشوید. چه نوشتن کارهایی که رئیس از شما میخواهد و چه کارهایی که انجام دادهاید. با این روش، هر زمان مدیر از شما سوال کند یا قصد بازخواست داشته باشد، شما به سرعت با مراجعه به کارهای مکتوب، میتوانید پاسخ دهید.
گاهی ریشه بد بودن یک مدیر در بیکفایتی و نبود توانمندی اوست. گاه برخی از کارکنان مجموعه به مراتب از رئیس خود کارآمدتر و لایقتر هستند. این مسئله کافی است تا حس مدیر را به شما بد کند. در چنین شرایطی رفتار سرد و غیرصمیمی شما با او اوضاع را بدتر خواهد کرد. در این مواقع بهتر است با همدردی و کمی تدبیر، سعی کنید ضمن این که به جایگاه ریاست اش لطمه وارد نشود، کمک کنید توانایی و مهارتهای مدیرتان ارتقا یابد.
گاهی بد بودن مدیر، شرایطی را رقم میزند که فرد ناخواسته مقابل مدیرش قرار میگیرد؛ چنین موقعیتی احتمالا اوضاع را خرابتر خواهد کرد. تلاش کنید به رغم سختی موجود با یکدیگر و در کنار یکدیگر کار کنید، نه در مقابل هم. ایده های خوب خود را به اشتراک بگذارید و اجازه دهید رئیستان سودمندی نظرات شما و مفید بودن تان را در رسیدن به اهداف، شاهد باشد.
گاهی هیچکدام از تلاشهای ما به نتیجه نمیرسد و شاید بهتر باشد به فکر تغییر بزرگتری باشیم. نیمه ارزشمند شبانهروز افراد شاغل در محیط کار سپری میشود، بنابراین حق دارند که مدیری داشته باشند که بتوانند با او کار کنند. در شرایطی که دیگر تحمل مدیر بد ممکن نیست، بهتر است سلامت جسمی و روانی خود را حفظ کنیم و کار خود را تغییر دهیم.
بیشتر بدانید : اعتماد رئیس خود را با 16 راهکار ساده به دست آورید!!
بیشتر بدانید : همکار زیرآب زن را اینگونه ادب کنید
بیشتر بدانید : برخورد صحیح با 6 مدل همکار بد در محیط های کاری
گردآوری: گروه سبک زندگی سیمرغ
Seemorgh.com/news
منبع: khorasannews.com