«آنچه امروزه جواز و گذرنامه و بلیت نامیده میشود، در گذشته «پته» میگفتند که برای موارد گوناگون صادر میشد؛ از جمله برای اسب، شتر و مال التجاره صادراتی و وارداتی و حق راهداری.
معنی دیگر آن بندگونه ای بود که در جویهای نشیبدار میبستند که هم آب را نگاه دارد و هم جوی شسته نشود و هر جا که لازم میشد آب را به قدر کفایت به داخل حوض و آبانبار خانهها هدایت میکردند تا به مصارف خانگی برسد. در این میان، افرادی بودند که در سالهای کمآبی و خشکسالی به حق دیگران تجاوز میکردند و خارج از نوبت، در نیمههای شب، که مردم در خواب بودند، در داخل جوی پته میبستند و آب را میبردند. اما گاهی فشار آب موجب میشد که پته از جای خود کنده شود و به جاهای دیگر برود، در این صورت ساکنان خانههای پایینتر پته را روی آب میدیدند و قشقرش و آبروریزی برپا میشد، و این کار رفته رفته به صورت مثل درآمد.
برگرفته از: ریشههای تاریخی امثال و حکم، مهدی آملی پرتوی.»
منبع: صفحه گروه واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
انتهای پیام