ناصر چمنی
کارشناس حوزه کار
متناسب سازی رشتههای دانشگاهی بر مبنای آمایش سرزمینی، بحثی بسیار مهم و تاثیرگذار است. به طور حتم دانشی که در کنارش تجربه کاری نباشد، اثرگذاری لازم را در اقتصاد و رشد اقتصادی نخواهد داشت. اگرچه باید سالها پیش به سمت متناسبسازی رشتههای دانشگاهی می رفتیم ولی اگر این کار اتفاق بیفتد به سود بازار کار خواهد بود. برای این مهم قبل از هر چیز باید بازبینی و بازنگری در خصوص رشته شهرها صورت گیرد و نیازهای بازار کار هر شهر و استان شناسایی شود؛ سپس نسبت به استعداد و پتانسیل هر منطقه، رشتههای دانشگاهی را تعریف کنیم.
متاسفانه بعضا مشاهده می شود در استانهایی که دارای معادن فراوان هستند، به جای رشتههای مرتبط، در دانشگاهها رشتههای دیگر مثل دامپزشکی ارائه و بالعکس در جاهایی که پتانسیل صنعتی دارد، رشته های غیر صنعتی آموزش داده می شود. در این شرایط شاهد آمار بالای بیکاری فارغالتحصیلان هستیم. صرفنظر از داشتن مهارت که لازمه کار است، گرفتن مدرک چه سودی دارد وقتی بازار کاری برای فرد نیست و باید بیکار بماند؟ امروز وقتی جوانان مملکت برای یک مدرک دانشگاهی کلی هزینه میکنند بدون آنکه مولفههای اصلی به لحاظ داشتن تجربه و شناخت بازار کار را داشته باشند، طبیعی است که نتوانند وارد بازار کار شوند. بهترین راهکار آن است که متناسب با عرضه و تقاضای بازار در دانشگاهها دانشجو بپذیریم. متاسفانه نگاه برخی از دانشگاهها اقتصادی شده که دانشجو پول بدهد و مدرک بگیرد، توانست کار پیدا کند چه بهتر و اگرهم نتوانست، ایرادی ندارد. این در حالی است که در تمام دنیا نسبت به نیاز بازار کار اعلام می شود که در کدام رشته ها چه میزان دانشجو پذیرفته شود چرا که بخش خصوصی نقش اصلی را در کارآفرینی ایفا می کند. بخش خصوصی در کشورهای دیگر برای افزایش راندمان و بهره وری کار به دنبال کسانی می رود که بهره وری بیشتری داشته باشند و چنین نیرویی را تامین می کند.در این رابطه دوسویه، کارگر تلاش می کند به لحاظ علمی و فنی خودش را رشد بدهد و از رفاه و امنیت شغلی برخوردار شود، کارفرما هم تولید با کیفیت عرضه می کند و مشتریانش بیشتر می شود و ۱۰۰ کارگر خود را به ۵۰۰ کارگر افزایش می دهد؛ لذا اگر آمایش سرزمینی در رشته های دانشگاهی به وجود آید، آموختن و شروع به کار کردن در هر محیطی را می توان مدیریت کرد.