مهسا بهادری: بمباران کردن یک زمین فوتبال توسط هواپیماهای جنگی یکی از جنایات بزرگ و هولناک ارتش صدام است. در روز ۲۳ بهمن ۱۳۶۵ مسابقهای میان دو تیم منتخب چوار و جوانان استان ایلام در حال برگزاری بود که پس از گذشت ده دقیقه از نیمه دوم یعنی دقیقه ۵۵ به ناگاه هواپیماهای عراقی از راه رسیدند و زمین فوتبال را با همه بازیکنان و تماشاگرانش بمباران کردند و جوانان این مرز و بوم را به خاک و خون کشیدند. دراین حادثه ۱۰ بازیکن، سه کودک، یک داور و یک تماشاگر به شهادت رسیدند و ۶ نفر هم جانباز شدند.
حسین و حسن صیدخانی برای اینکه این اتفاق را به گوش جهان برسانند، فیلم «مستطیل قرمز» را ساختند که به روایت این ماجرا پرداخته و حدود یک ماه است که روی پرده سینماها به نمایش درآمده. به همین بهانه به گفتوگو با این دو کارگردان پرداخیتم که در ادامه میخوانید.
چرا سراغ ساخت فیلمی با این موضوع رفتید؟
حسن صیدخانی: ما فرزند همان منطقه از ایلام هستیم و بسیاری از کسانی که دراین حادثه حضور داشتند، از اقوام و آشنایانمان هستند. ما با این اتفاقات بزرگ شدیم و چون عمق فاجعه را میدانستیم، همیشه دوست داشتیم یک کار اساسی درباره آن انجام دهیم ولی نمیخواستیم صرفا در حد یک مستند باشد و زمانی که موقعیت ساخت فیلم بلند برای ما فراهم شد تصمیم گرفتیم سراغ این مسئله برویم و نکته سخت ماجرا این بود که عده زیادی از این ماجرا خبر نداشتند و متقاعد کردن آدمها بسیار سخت بود.
همه میگفتند کار دفاع مقدسی است و همه پشتت میایستند اما به نظر من سختترین کار، ساخت فیلم در این حوزه است. فکر میکنم اگر فیلم دیگری میساختیم ، به مراتب راحتتر بود. چون به نظر میرسد همه شرایط دست به دست هم میدهند که تو نتوانی کار کنی.
برخی از دوستان کار میسازند که درآمد داشته باشند، ما هر آنچه را که داشتیم، یعنی دو خانه و دوماشین را فروختیم تا «مستطیل قرمز» را بسازیم
دغدغه ما این است که اصالتمان را نمایش دهیم که کم کم در حال فراموشی است. به طور مثال همین الان به مدارس ابتدایی بروید و ببینید چند کودک، جنگ و دفاع مقدس را میشناسند. این موضوع را هم نمیتوانیم به گردن جامعه بیندازیم چون اصل هرچیزی از خانواده شروع میشود و بعد از آن هم اگر کم کاریای هست به خاطر کم کاری تولید کنندگان فرهنگی است که نتوانستند خوراک خوبی به جامعه تزریق کنند. چندین نهاد فرهنگی وجود دارد که بودجههای کلان میلیاردی دریافت میکنند و معلوم هم نیست چه کاری انجام میدهند. یک نهاد فرهنگی بیاید و بگوید منی که میلیاردی بودجه میگیرم فلان تاثیرگذاری را در جامعه داشتهام.
نکته این است چرا ما در فیلم «رفقای اورژانسی» از کسی توقعی نداریم؟ چون تکلیفمان مشخص است. هرچند که معتقدم کرونا هم یک جنگ است.
چرا شما سمت این موضوعهای خاص میروید؟
حسن صیدخانی: خیلیها یک کاری میسازند تا پول دربیاورند، اما ما هرچه داشتیم گذاشتیم تا فیلم بسازیم. نکته دیگر اینکه یکسری از موارد در خون آدم است، موضوعاتی که به اصالت بر میگردد. مستطیل قرمز اصالت و دغدغه ماست و هیچوقت به ماجرا اینگونه نگاه نکردیم که چهقدر از سرمایه باز میگردد یا فیلم چهقدر میفروشد. اما دنبال این بودیم که یک تاریخ از این سرزمین را نشان دهیم. چون ما میخواهیم با دنیا حرف بزنیم و باید نشان دهیم چه اتفاقی رخ داده است.
حسین صیدخانی: اتفاقات «مستطیل قرمز» در بازه سالهای ۱۳۶۰تا ۱۳۶۵ رخ داده، یعنی بر اساس تخیلات نیست و ماجرای اصلی این است که در ایران کمتر کسی از این ماجرا خبر داشت، تا چند ماه پیش که حضرت آقا درباره آن صحبت کردند. ما حتی سراغ برخی نهادها رفتیم که این فیلم را تولید کنیم، میگفتند این موضوع اولویت ما نیست.
حسن صیدخانی: کلا ۲۰سالن به این فیلم اختصاص دادهاند، برای همین هم میگویم خداراشکر. من عادت ندارم الکی از کسی تشکر کنم اما اگر واقعا صحبتهای مقام معظم رهبری نبود، این فیلم حتی اکران هم نمیشد.
حسن صیدخانی: «مستطیل قرمز» اولین فیلم دفاع مقدسی است که درباره ایلام ساخته شده و اولین فیلم دفاع مقدسی است که در دنیا جایزه گرفته است
حسین صیدخانی: من با مخاطبم تا جلوی در سینما مشکل دارم که ممکن است فکر کند، میخواهم به او ایدئولوژی نشان دهم، بعد از آن همین که در سالن سینما نشست متوجه داستان میشود و راضی بیرون میرود و با این شرایط رقم مالی فروش این فیلم برای ما مهم نیست میزان آگاهی مردم و بازخوردشان مهم است.
حسن صیدخانی: ما تاریخ ۸سال دفاع مقدس را داریم و فاصله ایلام با عراق یک سیم خاردار است، اما فکر میکنید تا الان چند فیلم درباره ایلام ساخته شده؟ هیچی و «مستطیل قرمز»، اولین فیلم استان ایلام و اولین فیلم دفاع مقدسی است که در دنیا جایزه میگیرد.
به دستآوردهای مالی این فیلم تا چه اندازه فکر کردید؟
حسن صیدخانی: این برای زمانی است که من بگویم ساخت یک فیلم برایم آورده مالی دارد، نه ما که برای ساخت این فیلم خانه و ماشینمان را فروختیم. اگر فیلم کمدی میساختم برایم بازدهی مالی داشت. یک فیلمساز باید موقعیتشناس باشد، من برای ساخت فیلم اولم سراغ فوتبال چوار رفتم و برای فیلم دومم هم به کرونا پرداختم، کرونا همان موضوعی است که تمام مردم جهان با آن درگیر هستند، حالا من میخواهم در کشور خودم حرفم را بزنم.
چرا صبر نکردید کمی شناختهتر شوید تا دست بازتری برای ساخت و پخش فیلم داشته باشید؟
حسین صیدخانی: زمانی که میخواستیم ساخت این فیلم را کلید بزنیم، آن را به چند نهاد ارائه دادیم و به ما گفتند این سوژه اولویت ما نیست، ما سه سوژه داریم، اگر درباره اینها کار میسازید ما بودجهاش را تامین میکنیم اما شهدای چوار اولویت ما نیست. پس فرقی نمیکرد ما این فیلم را الان بسازیم یا ده سال دیگر، اول آخر این موضوع وجود داشت.
حسن صیدخانی: حدود دو ماه است که مقام معظم رهبری درباره این موضوع صحبت کردند بقیه مسئولین چه کار کردند؟
حسین صیدخانی: ماجرای شهدای چوار الویت سازندگان نبود، به ما گفتند اگر درباره سوژههایی که به شما میگوییم فیلم بسازید، سرمایه شما را تامین میکنیم
بازیگرانی که در فیلم حضور دارند، هنرمندانی قویای هستند، اما چرا از بازیگران شناخته شده بیشتری استفاده نکردید؟
حسن صیدخانی: این موضوع عادت شده است، یا باید ما هم همین مسیر را ادامه دهیم، یا باید خط سیر داستان را بشکنیم. این ماجرا چند حالت دارد، فیلم کلا بازیگر محور باشد، چون میخواهم تجارت کنم، حالت دوم فضاسازی درست و استفاده از بازیگری که با شرایط من کنار بیاید. اگر مثل کارگردانهای دیگر حمایت زیادی از من میشد، از بازیگران شناخته شده بیشتری استفاده میکردم. اگر جای یک و نیم میلیارد تومان، هفت میلیارد تومان داشتم، از بازیگران چهره بیشتری استفاده میکردم چون به هرحال بازیگر هم در فروش فیلم تاثیرگذار است.
موسیقی فیلم هیجان کافی را به مخاطب القا نمیکرد، چرا از موسیقی کمی استفاده کردید؟
حسن صیدخانی: به یک نکته اشاره کنم، یکی از افتخارات ما این است که سعی نکردیم به زور از مخاطب گریه بگیریم، مخاطب با تک تک شخصیتها همذات پنداری میکند و آنجایی که احساساتی میشود اشک میریزد. درباره موسیقی هم فکر کردیم که با همین میزان از موسیقی محصول را به درستی به مخاطب ارائه میدهیم.
حسین صیدخانی: موسیقی کار در یک سکانسهایی کم بود و سعی کردیم که چیزهایی که لازم است را با موسیقی به مخاطب القا کنیم.
۵۸۲۴۵