محمدجواد ساکت
کارشناس ارشد سیستمهای انرژی
در وضعیتی که تراز گاز منفی است، مانند سالهای قبل، اولویت قطعی گاز با صنایع است و در این صورت قطعاً شاهد کاهش تولید و فروش و افزایش زیاندهی آنها خواهیم بود. این اتفاق، به علت در دسترس بودن صورتهای مالی، برای شرکتهای بورسی قابل مشاهدهتر و ملموستر از شرکتهای غیربورسی خواهد بود. با توجه به اینکه بخش عمدهای از سهامداران شرکتهای بورسی مردم هستند، این زیان میتواند مستقیماً متوجه آنها شود. شرکتها چارهای جز نظارهگر بودن نخواهند داشت و بسته به نحوه وابستگی فعالیتشان به گاز حتی ممکن است، این اختلال منجر به تعدیل نیروی این صنایع یا در مراحل حادتر تعطیلی آنها شود. قیمت گاز خانگی در مقایسه با گاز صنایع و همچنین در مقایسه با سایر کشورها قیمتی کم است. البته در کنار واقعی نبودن قیمت گاز خانگی، درآمد مردم نیز واقعی نیست و سبد هزینه خانوارها ظرفیت تحمیل هزینههای واقعی حاملهای انرژی را ندارد. البته این مسئله برای آن دسته از افراد که از درآمدهای بالا برخوردار بوده و از نظر درآمدی کمتر از یک دهک از دهکهای درآمدی را تشکیل میدهند، متفاوت است. این قشر مصرف غیربهینه گزافی از گاز دارند اما در نظام پرداخت پلکانی هزینه گاز، این افراد تنها هزینه آن بخش از مصرف خود را با نرخهای بیشتر پرداخت میکنند که در پلههای آخر مصرفی بوده و هزینه مقدار گاز مصرف شده در پلههای مصرفی قبلی را با همان نرخ اندک میپردازند. علاوه بر اینکه ظاهراً همان نرخ گران هم هزینه قابل توجهی را به این قشر تحمیل نمیکند تا منجر به کاهش مصرف آنها شود.