بهنام ملکی
اقتصاددان
واقعیت این است که تورم تار و پود زندگی مردم را درنوردیده و به صورت بسیار تازنده در حال حرکت است. اگرچه تکنیکی نگریستن به مقوله تورم نیازمند اطلاعات ریزتر و بررسی تخصصیتر است اما در کلیات به نظر نمیرسد اتفاقی رخ داده باشد. بالاخره در یک سال اخیر بهای دلار از حدود ۲۴-۲۵ به سقف کانال سی هزار تومان یعنی محدوده سی و شت تا سی و نه هزار تومان رسیده و باید توجه داشت که همه کالاها و خدمات با نرخ دلار مرتبط هستند. بهای ارز در بازار آزاد سیگنال مهمی برای تعیین نرخ کالاها و خدمات است و قیمتها با نرخ دلار آزاد تطبیق مییابد. در این مسیر قیمت ارز نیمایی تاثیری مشابه قیمت ارز آزاد را در برندارد. از این رو مهار بهای ارز در بازار ازاد مساله مهم و تاثیرگذاری است. تثبیت نرخ ارز در کانالی نمیتواند مشکل بنیادین اقتصاد ایران را رفع کند. در گذشته بارها این قبیل درستورات صادر شده است. مشکل اصلی تورم ایران این است که هزینههای غیرتوسعهای کشور مداوم در حال افزایش است و اتفاقا این افزایش هزینهها خود عامل بروز تورم در کشور است.
در کنار هزینههای غیرتوسعهای باید به بحث تحریمهای داخلی و خارجی، سوء تصمیمگیری و تدبیر نیز توجه کرد زیرا مجموع این موارد باعث شده که ما کشوری باشیم که برای چندین دهه شاهد تاخت و تاز تورم است. در سال جاری به دلیل جنگ اوکراین و تحریمهای روسیه قیمت نفت تاحدودی افزایش یافت، آنچه روشن است اینکه دولت سیزدهم توانسته به اشکال غیررسمی و ... حجم فروش نفت را نسبت به قبل افزایش دهد. نکته اما اینجاست که نفع ما از این افزایش قیمت به دلیل تریمها بسیار اندک بوده است. باید برندگان و بازندگان این جنگ را به لحاظ اقصادی مورد بررسی قرار داد، بسیاری از کشورها از جمله کشورهای اروپایی از قبل این جنگ متضرر شدهاند اما چه کسانی توانستند از تهدید برای خودشان فرصت بسازند؟ طبیعتا برندگان این جنگ عمدتا کشورهای نفتی بودهاند. آنها با عقد قراردادهای طولانی مدت برای صدور انرژی تلاش کردند نقش خودشان را در بازارهای انرژی جهان افزایش دهند اما تحریمها چنین فرصتی را در اختیار ما قرار نداد. تغییرات رخ داده در عرصه جهانی سبب شده بسیاری از کشورها با تورم درگیر شوند، البته میران تورم این کشورها اصلا قابل قیاس با تبعات تورم طولانیمدت نیست اما این اتفاق رخ داده و ما با موجی از تورم در جهان مواجه شدهایم. همه کشورها در حال برنامهای برای خروج از این وضعیت هستند و طبیعی است که ما نیز باید به ضرورت عینی برای خروج از این بحران برنامه داشته باشیم. گام اول برای خروج از بحران و مهار دامنه تورم، بیتردید اصلاح ساختار بودجهای است. این روزها فصل داغ بودجه در حال از راه رسیدن است اما به نظر میرسد تغییر عمدهای در این عرصه رخ نداده و متاسفانه بودجههای ایران همواره با سویهای غیر توسعهای تدوین میشوند.
به بیان ساده در بودجههای سالیانه ایران هزینههای نامطلوبی وجود دارد. به عبارتی دولت بابت چیزهایی هزینه میکند که اولویت نیست و در عمل ما با کسری بودجه سنگین و بزرگی روبرو میشویم که موتور تولید تورم در کشور میشود. شایددر اولین گام منضبط کردن بودجه و تدوین بودجهای انقباضی با اولویتبندی دقیق بتواند ما را وارد مرحله مهار تورم در کشور کند.