کد خبر: ۲۱۹۲۰۱
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۶

ابربحران نقدینگی سرگردان

مرتضی افقه
اقتصاددان

معمولا سه ماه پایان سال آثار تورمی کسری بودجه به صورت قطعی در اقتصاد نمایان می‌شود. در طول سال هم دولت هر راهی بوده برای تامین کسری را انجام داده‌ و در ماه‌های پایان تنها راه افزایش نقدینگی و استقراض از بانک مرکزی می‌ماند. از اینرو انتظار می‌رود در همین سه ماه آینده شتاب بیشتری در افزایش نرخ تورم ببینیم. اگر دولت فکری برای نقدینگی نکند قیمت دلار ظرفیت عبور از ۵۰ هزار تومان را تا پایان سال دارد؛ البته به شرطی که اتفاق جدیدی در مورد برجام یا تحریم‌ها نیفتد. بازار دلار و ارز نهایتا تا یک هفته تا ۱۰ روز آینده منتظر برنامه‌های رئیس جدید بانک مرکزی خواهد ماند و پس از آن به روند قبلی خود برخواهد گشت. ریشه جهش‌های بزرگ ارزی در حال حاضر غیراقتصادی است، روند قیمت دلار تا پایان سال افزایشی است. در حال حاضر تنها راهی که می‌تواند قیمت دلار را کنترل کند کنترل نقدینگی است که از مسیر دولت و بانک مرکزی می‌گذرد. با نزدیک شدن به پایان سال دولت به دلیل بحران کسری بودجه به فکر ساده‌ترین راه حل یعنی استقراض از بانک مرکزی می‌افتد و بانک مرکزی برای این کار متوسل به چاپ پول می‌شود که دوباره آغازگر افزایش نقدینگی است. در چنین حالتی نباید منتظر کاهش قیمت دلار باشیم. این ادعای وزیر اقتصاد مبنی بر اینکه فردی از استانبول از طریق یک کانال اعلام قیمت‌های فردایی باعث افزایش نرخ ارز در ایران شد در واقع دولت و تیم اقتصادی را زیر سوال می‌برد که چرا نتوانستند با راه‌اندازی چند کانال و فعالیت در فضای مجازی قیمت‌ها را کنترل و کاهش دهند. واقعیت این است که رییس جمهور و اعضای تیم اقتصادی دولت و کابینه قبل از سر کار آمدن با موانع بسیار پیچیده اجرا آشنا نبودند. پیش از آن یکسری وعده‌ها دادند و تصورشان این بود که می‌توانند این وعده‌ها را به اجرا برسانند و اگر هم تا الان به اجرا نرسیده از بی‌عرضه‌گی دولت‌های قبل بوده است. الان که آقایان بر سر کار آمدند با واقعیت‌هایی آشنا شدند و برای این شرایط هیچ توجیهی ندارند و می‌دانند که روز به روز این شرایط بدتر می‌شود از این رو به توجیهات بسیار عجیب مانند اینکه یک کانال اعلام قیمت فردایی باعث افزایش نرخ ارز شده، متوسل شده‌اند. اینکه شرایط اقتصادی به جایی رسیده که یک فرد بتواند از هر طریقی یا از طریق راه‌اندازی یک کانال و یا از ثروت خود بر اقتصاد ایران و بازار ارز تا به این اثرگذار باشد و قدرت این اثرگذاری را داشته باشد، به معنای تضعیف شدن اقتصاد است. وقتی دولت قدرت مانور در برابر یک نفر را نداشته باشد خودش اقرار به شکست است. اثرگذاری یک فرد با راه‌اندازی کانال در افزایش نرخ ارز اصلا توجیه مناسبی نیست و سرمایه ‌اجتماعی را با این توجیهات از بین می‌برند، به جای این توجیهات عجیب بهتر بود که اقرار کنند در نبود برجام نتوانستیم جایگزینی برای درآمدهای نفتی داشته باشیم و از مردم بخواهند در پرداخت هزینه‌ این مقاومت‌ها در برابر زیاده‌خواهی برخی کشورها مشارکت داشته باشند و ببینند مردم تا چه حد با دولت همراهی می‌کند. معتقدم این اقرار خاندوزی درباره دلایل افزایش نرخ ارز اعلام شکست است و ندانسته به این شکست اقرار کرده‌ است. همچنین درباره ادعای دیگر وزیر اقتصاد مبنی بر کاهش 25 درصدی نرخ نقطه به نقطه تورم باید گفت کاهش نرخ تورم حتما باید برای مردم ملموس باشد و آن را احساس کنند و وقتی که مردم کاهش نرخ تورم را احساس نکنند اما دولت یکسری آمار را اعلام کند ولو اینکه این آمار واقعی باشد، نمی‌توان آن را اثرگذار دانست. اساسا به فرض اگر نرخ تورم از 60 درصد به 40 درصد هم رسیده باشد به معنای ادامه افزایش قیمت‌ کالاها با نرخ 40 درصدی است و این نرخ 40 درصدی هم برای مردم در این شرایط اقتصادی بسیار زیاد است. یادمان باشد که نرخ تورم سالانه تعیین می‌شود و این 40 درصدی که امروز وزیر اقتصاد مدعی است آن را کنترل کرده بر نرخ 40 درصدی نرخ تورم سال گذشته اضافه می‌شود و مجموعه این نرخ‌ها در چند سال گذشته نشان می‌دهد که قدرت خرید مردم چقدر کاهش پیدا کرده‌است و چه جمعیتی را به زیر خطر فقر رانده است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار