حسین راغفر
اقتصاددان
تناقضات در گفتههای دولت و مجلس نسبت به میزان کسری بودجه مشهود است به طوری که اخیرا رییس سازمان برنامهو بودجه گفته تا پایان سال کسری بودجه نخواهیم داشت درحالی که کمتر از دو ماه پیش از کسری 200 هزار میلیارد تومانی بودجه خبر داده بود، در مدت دولت سیزدهم تا توانستهاند پول چاپ کردهاند و از سوی دیگر با همین افزایش نرخ ارز، بخش قابل توجهی از کسری بودجه تامین شد. در واقع هزینه کسری بودجه از جیب مردم تامین شد. این یک مارپیچ تورمی بوده که ساخته شده به این معنا که دولت قیمت ارز را افزایش میدهد برای اینکه کسری بودجه را جبران کند و همزمان قیمت تمام کالاها هم بالا میرود. از سوی دیگر دولت بزرگترین متقاضی کالا در بازار است و با افزایش قیمت کالا، هزینه دولت هم افزایش پیدا میکند. هیچ گاه درآمد دولت با همان سرعتی که هزینههایش افزایش یافته، بالا نمیرود. بنابراین شکاف بین منابع و مصارف دولت هر بار بیشتر شدهاست. نکته حائز اهمیت کسری بودجه در سال آینده است و باید دید کسری بودجه سال آینده را از چه طریقی تامین خواهند کرد، مجددا یکی راهحلهایی که آقایان در نظر میگیرند، افزایش حاملهای انرژی خواهد بود. دولت در سال آینده به سمت افزایش قیمت حاملهای انرژی خواهد رفت. باید توجه داشته باشیم که رییس سازمان برنامه و بودجه وقتی کسری بودجه 200 هزار میلیارد تومانی را اعلام کرد از تامین این کسری بودجه از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی حرف زد. اما این شرایط اجتماعی فرصت تامین کسری از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی را نداد وگرنه حتما نسبت به آن اقدام میکردند. تصور آقایان بر این است که بخشی از مسائل روانی است بنابراین باید به لحاظ روانی اطلاعاتی به جامعه داده شود که مردم دلخوش به این اخبار باشند. غافل از اینکه مردم هرروز این افزایشهای بیرویه را حس میکنند و میبینند. به نظر میرسد آقایان اصلا نسبت به شرایط آگاهی ندارند و مهمتر از این بر این باور هستند که با انکار این واقعیتها میتوانند یک آرامش روانی برای جامعه به وجود بیاورند.
بودجه 1402 بالاخره با تاخیر ارائه شد، بودجه باید برش یکساله از برنامه باشد و مهمتر ازهمه این است که باید مشخص شود دولت چه فعالیت و اقدامی با چه بودجهای انجام خواهد داد و همچنین محل تامین منابع بودجه باید به طور شفاف مشخص باشد که اگر آن منابع مورد نظر تامین نشد، فعالیت تعریف شده متصل به آن منابع تعطیل شود. اما اولا متاسفانه برنامهای وجود ندارد و دوم اینکه هیچگاه درآمدها مطابق بودجه محقق نمیشود و همواره با کسری بودجه مواجه هستیم و همین عامل اصلی افزایش نرخ ارز و حاملهای انرژی است. آنچه که امروز ما در کف خیابانها شاهد آن هستیم در واقع واکنش مردم به سوء مدیریت در حوزه اقتصاد کشور است و این مسئله کماکان با کمال تاسف ادامه دارد و موضوع این است که آقایان نمیپذیرند که این مشکلات ناشی از اجرای سیاستهای غلط بودهاست. منطق مجلس این بوده که از آنجایی که برنامه هفتم اعلام نشده، بودجه بر چه اصولی باید بررسی شود چراکه مبنای بودجهای که قرار است تخصیص دهند، مشخص نیست و انتظار میرفت در ابتدا برنامه ارائه شود و براساس آن بودجه تدوین و بررسی شود اما برنامهای وجود ندارد و مساله این است که بدون برنامه، بودجههای تخصیص داده شده بدون هیچ هدفی مشخص در برنامه، اتلاف میشود. البته با توجه به این وضعیت بودجه که بخش قابل توجهی آن به هزینههای جاری و دستمزد و حقوق تخصیص داده میشود.