کد خبر: ۲۲۰۱۰۷
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۹:۲۵
در دیدار اخیر فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان با رهبر انقلاب حدیثی که روبروی حضار جانمایی شده بود، بیش از همه خودنمایی می‌کرد، انگار وصف حال که نه، خود حال تولیدکنندگان ایرانی است.

هوای تهران در دهه اول بهمن ماه حسابی بارانی است، قرار شد قبل از ساعت ۷ صبح در حسینه امام خمینی حاضر باشم. برای حضور در دیدار تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی با رهبر انقلاب. آن هم در هیاهوی تحولات ارزی، بودجه‌ای و تجاری. حضور در این جمع و ارتباط بی واسطه با فعالان بزرگ و کوچک اقتصاد ایران قطعاً فرصت بی نظیری است. ترافیک در هوای بارانی نسبتا سنگین شده و مسیر پرپیچ و خم حسینه را با موتور سیکلت دربستی طی کردم. مثل همیشه بحث اقتصاد داغ بود حتی ترک موتور هم راکب موتور مدام از چالش‌های اقتصادی صحبت می‌کرد و مثل مابقی مردم پررنگ‌ترین دغدغه‌های این روزهایش حول مسائل اقتصادی می‌چرخید، که البته تلنگر خوبی برای من قبل از شروع جلسه‌ی امروز به حساب می‌آمد.

جمعیت از خیابان‌های اطراف به درب اصلی نزدیک می‌شود. با نشان دادن کارت ملی و دفترچه‌ای خالی که احتمالا قرار است تا ظهر حسابی پر شود گیت‌های ورودی را یکی یکی طی می‌کنم.

هنوز هوای بارانی تهران روشن نشده و گوشه‌ای ایستاد ام تا ببینم میان مدعوین آشنایی پیدا می‌کنم که کارم را شروع کنم یا نه. میهمانان از نقاط مختلف کشور آمده اند. ظاهرا بار اصلی مراسم با آقای آقامحمدی است. وزارت خانه‌های مختلف مرتبط با فعالان اقتصادی لیست‌هایی را اماده کرده اند و مهیمانان دعوت شده اند. نفر اول از راه رسید، مهندس مجید بهزادپور رئیس کل بیمه مرکزی که میان جمعیت از آخرین درب وارد شده را می‌بینم و همانجا بحث بالا می‌گیرد. می‌گوید صنعت بیمه این روز‌ها روند نسبتا متعادلی را در پیش گرفته، دستاورد‌هایی هم داشته اند که آنچنان رسانه‌ها به آن نپرداخته اند. از تکافل تا بیمه آنی سخن به میان می‌آورد. ظاهرا هوای سرد تهران رئیس کل بیمه مرکزی را حسابی به دردسر انداخته است. آقای بهزاپور می‌گوید در یک سال و اندی که در بیمه مرکزی حاضر شده سعی کرده از تحولات پر شتاب اقتصاد ایران عقب نماند. طرح‌های توسعه‌ای مختلفی در صنعت بیمه شروع شده که رفته رفته رونمایی خواهند شد.

تقریبا یک پنجم صندلی‌های پرشماری که در حسینه چیده شده اند، پرشده است. میان جمعیت رفتم و سعی کردم مقداری از سکوتی که ساعت ۷.۳۰ بر حسینه حاکم شده کم کنم. فعلا میهمانان هم یخشان آب نشده. حدیث امام باقر (علیه السلام) که دقیقا در روبروی حضار جانمایی شده بود، به شدت خود نمایی می‌کرد و حواسم را به خود جلب می‌کند، ما مِن شَیءٍ أحَبَّ إلَى اللّه ِ عز و جل مِن عَمَلٍ یُداوَمُ عَلَیهِ، وإن قَلَّ.

هیچ چیز نزد خداوند عزوجل محبوب‌تر از عملى نیست که بر آن مداومت شود، هر چند اندک باشد.

نا خودآگاه یاد ممارست ۱۰-۱۵ ساله رهبرانقلاب برکلیدواژه تولید، کار و کارآفرینی، سرمایه ایرانی و در یک کلام اقتصاد مقاومتی می‌افتم.

ساعت حوالی ۸ صبح هست و چهره‌های نام آشنا‌تر تولید و صنعت ایران در جلسه حاضر شده اند. فعلا خبری از مقامات و مدیران ارشد دولتی نیست. چه فرصتی از این بهتر که پای صحبت مدیران کارخانجات بزرگ ایران بنشینم. برخی صندلی‌ها به نام مدیران سطح اول کشور ثبت شده، از آقای مخبر گرفته تا آقای محسن رضایی، وزیر اقتصاد، صمت و کشاورزی و و رفاه. در ردیفی هم نام محمدرضا فرزین رئیس کل جدید بانک مرکزی را دیدم. گویا امروز کار‌های زیادی هست که باید انجام دهم. فعلا آقای خطیبی مدیر عامل ایران خودرو در صف سوم نشسته است، به سرعت کنارش می‌روم و موضوعاتی که این روز‌ها برای مردم به شدت دغدغه شده را با او در میان می‌گذارم. به آقای خطیبی می‌گویم خیلی سطح نارضایتی مردم از موضوع خودرو بالا رفته، قیمت در بازار آزاد جهش کرده و بورس کالا هم که قیمت‌ها را شاید بالا ببرد، اما پایین نمی‌آورد. ظاهرا بورس کالا برای خودروساز منافع خوبی داشته و ایران خودرویی که سال قبل ۸۰ هزار میلیارد تومان فروش داشته امسال بالغ بر ۲۰۰ هزارمیلیارد تومان فروش ثبت خواهد کرد که یک جهش خیره کننده محسوب می‌شود.

آقای خطیبی هم حسابی روی موضوع مسلط است، هنوز فضای حسینیه گرم نشده، اما انگار آتش مباحث آقای مدیرعامل حسابی داغ است. می‌گوید «هر کسی میخواهد راجع به خودروسازی ایران اظهار نظر کند حتما قبلش یکبار بیاید و از مجموعه صنایع خودرویی کشور بازدید کند. این اتفاق در یکی دو ماه اخیر بار‌ها تکرار شده، از شهردار تهران تا اعضای شورای امنیت ملی به کارخانه آمدند و نظرشان کاملا تغییر کرده است!»

«می‌گویند ایران خودرو و سایپا انحصارگر هستند، اما حدود ۴۰ درصد بازار با احتساب معیار فروش ریالی در اختیار شرکت‌های دیگر خودروساز است. تا کنون ماده ۹۰ قانون اصل ۴۴ اجرایی نشده اگر ما را مجبور به زیر فروشی می‌کنید باید خسارت آن را هم بپردازید. اگر بر دوش ما بر اساس قوانین دیگر تکلیف میگذارید حتما منابعش را هم لحاظ کنید. خوب طبیعتا این منابع از جیب سهامداران ایران خودرو پرداخت شده، اما واقعیت آن است که باید منابع این حمایت مشخص شود. ظاهرا یک چهارم افراد دارای سهام عدالت سهامدار ایران خودرو و سایپا هستند و از این مسیر نیز تعهدات جدی برای این دو شرکت نسبت به سهامداران ایجاد شده است.»

مدیرعامل ایران خودرو در لابه لای بحثی که ۱۰-۱۵ دقیقه طول کشیده و یکی دو نفر دیگر از تولیدکنندکان و فعالان اقتصادی هم به آن پیوسته اند می‌گوید «اگر موضوع عرضه خودرو در بورس کالا با جهش اخیر نرخ ارز همراه نمی‌شد به هیچ عنوان شاهد قیمت‌های عجیب وغریب این روز‌ها در بازار نبودیم. امسال ۶۵۰ هزاردستگاه خودرو تحویل می‌دهیم که نسبت به پارسال ۵۰ درصد رشد داشته است.» این خبر خوش را هم به من می‌دهد که روز ۱۲ بهمن بارگیری محموله ۲۰۰۰ دستگاه دنا به مقصد یکی از کشور‌های آمریکای لاتین تمام می‌شود. این مسیر شروع ارز اوری واقعی از مسیر صادرات خودروست که سال‌ها متوقف بود.

سرم را می‌چرخانم و بار دیگر حدیث امام باقر (علیه السلام) خودنمایی می‌کند، مداومت بر یک خواسته و عمل. همان نزدیکی‌ها مدیرعامل کارخانجات شیرین عسل نشسته، از پشت ماسک چهره اش را میشناسم. واقعیت اینکه بحثمان در غیاب مسئولان حسابی داغ شده بود و فضای سالن هم انگار از گفتگوی پر حرارت ما حسابی یخش آب شده بود. با آقای ژائله سلام و علیکی میکنم و خیلی گرم جواب میدهد. می‌داند که نیتم خیر است و اگر نکته منفی می‌گویم هدف اصلاح و تصحیح است. انگار این برداشت‌ها را از لابه لای گفتگو با آقای خطیبی دریافت کرده، چون نیم ساعت قبل خیلی انگیزه‌ای برای گفتگو نداشت.

به مدیر عامل کارخانجات شیرین عسل از خاطرات خصوصی سازی و واگذاری کشت و صنعت مغان می‌گویم. راستش را بگویم حسابی با عشق از تولید صحبت می‌کرد. مدام روی امنیت غذایی کشور تاکید می‌کرد. باز هم سوالی که در گذشته از او پرسیدم را تکرار می‌کنم که واقعا شما به ۱۷۰ -۸۰ کشور دنیا صادرات دارید، او هم که انگار بار‌ها تایید کرده سری تکان می‌دهد. بحثمان بیشتر گل انداخته، می‌گویم ناامید نیستی؟ موی سپید کرده‌ای و این فشار‌ها برای سن و سال شما خوب نیست. می‌گوید «با این حال باز هم قصدم راه اندازی یک مجمتع عظیم در شبستر است. قصد دارم طی دو سال ۱ میلیارد دلار سرمایه به بیابان‌های شبستر بیاورم و آنجا را بهشت کنم.»

به وزیر کشاورزی وعده داده هر مشکلی در حوزه امنیت غذایی دارید من، سرمایه ام و نیرو‌های جوان همکارم پای کار هستند. گلایه زیاد می‌کرد، اما در آخر دلم به حرفهایش گرم شده بود. راستی نیاز به تکرار نیست که انگار ویژگی اصلی او هم همین ممارست و عقب ننشستن است. عجب حدیثی انتخاب کرده‌اند. انگار وصف حال که نه خود حال تولیدکنندگان ایرانی است. با آقای ژائله کمی شوخی می‌کنم. انگار حسابی سر ذوق آمده. هنوز مدیران از راه نرسیده اند. تصمیم گرفتم با یکی از فعالان حوزه فناوری اطلاعات گپ بزنم. این یکی کشف خودم است از لابه لای جمعیت. دستاورد‌های آقایی که خواست در گزارش اسمش را نیاورم، انصافا بی نظیر است. حرف از سرمایه گذاری میلیارد دلاری در حوزه آی تی می‌زند.

ظاهرا پای یک اکو سیستم محصولات ارتباطی هوشمند در میان است. خودم هم مقداری شوکه شده ام. سال‌ها در فضای صنعت و تجارت کشور وقت گذاشته ام. مو‌های سر و صورتم انگار در این مسیر رنگ باخته، اما انتظار شنیدن این سطح از پیشرفت در حوزه‌ای مثل رایانش ابری و تلفن همراه و طراحی یک سیستم عامل تلفن همراه تمام ایرانی کمی فراتر از دانسته‌های قبلی من بود. تاکیدش روی سرعت عجیب و غریب دیجیتالی شدن اقتصاد ایران بود و می‌گفت چنان ظرفیت انباشته‌ای از تخصص نیروی انسانی در اختیار کشور هست که اصلا فکرش را هم نمی‌کنند.

البته می‌گفت «مخاطرات جدی در مسیر این سرمایه گذاری که حالا سه یا چهار سال از عمرش می‌گذرد نیز وجود دارد. گمان می‌کنم باید در حکمرانی مالکانه تجدید نظر کنیم و این حوزه دستخوش تغییراتی جدی شود.» درجوابش به فتوای آقا در خصوص حفظ حریم خصوصی اشاره می‌کنم. او حرفش این است که ظرف یکی دو سال آینده اگر برخی موانع، بر طرف شود قطعا رقیب و حریف غول‌های فناوری آسیای شرقی و آمریکایی در حوزه محصولات ارتباطی یا به زبان ساده تلفن همراه هوشمند خواهیم شد. انگار او هم همانند مدیران قبلی، به این راحتی‌ها کم نمی‌آورد، از در بیرونش بی‌اندازی از پنجره داخل می‌آید. به هدفش، اطرافیان، همکارانش اعتماد دارند و اهل عقب نشینی و زدن به جاده خاکی سفته بازی و برج سازی نیست.

به نظرم آمد، انصافا بخش خصوصی که در این شرایط سخت تحریم و... پای کارمانده جنس کارش منفعت طلبی نیست، انگار به یک آینده روشن برای ایران ایمان دارند که پا پس نمی‌کشند؛ انگار خبر‌هایی هست که این چنین آرزو‌های بزرگشان را به رخ می‌کشند، این همه امید آقا به ظرفیت‌های کشور و تشبیه و مقایسه اش با اُکالیپتوس‌های بلوچستان و قم، حسابی برای اهلش معنادار است؛

شاید ما بی خبریم، آن عشاق خبردار!

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار