نصرت الله تاجیک
کارشناس مسائل سیاسی
مهمترین بار معنایی سفر رئیس جمهور ایران به سوریه، استقرار ثبات و امنیت در سوریه است. فراموش نکنیم که این سفر از سال ۲۰۱۱ تاکنون که جنگ داخلی در سوریه آغاز شده، بی سابقه است. پیشتر ناآرامیهای گسترده در سوریه و اوجگیری فعالیتهای گروههای تروریستی، اصلیترین عامل عدم سفر رئیس جمهور کشورمان به سوریه به شمار میرفت. در همان دوارن در برههای شاهد بودیم بیش از نیمی از قلمرو کشور سوریه در اختیار دولت سوریه نبود. با این حال، اکنون اینکه دولت سوریه توانسته مشکلات را پشت سر بگذارد و میبینیم که در مدت اخیر روند تنشزدایی کشورهای عربی با سوریه آغاز شده و رئیس جمهور ایران نیز به سوریه سفر میکند؛ همه این موارد یک پیروزی بزرگ برای دولت سوریه است. با این همه، باید توجه داشته باشیم یکی از نکات مهم سفر رئیس جمهور ایران به سوریه این است که راه ایران برای پیشبرد مگاپروژههای اقتصادی در سوریه هموار شود. از این رو، به نظر من توسعه همکاریهای اقتصادی و البته گسترش مناسبات سیاسی و اجتماعی میان ایران و سوریه را بایستی دو مولفه عمده و مهم دانست که سفر رئیسی به سوریه نیز معطوف به آنها است. من امیدوارم که این سفر چندان به دنبال مخابره پیامهای امنیتی و امثالهم نباشد. فکر میکنم که پس از امضای توافق احیای روابط سیاسی و دیپلماتیک میان ایران و عربستان و گسترش مناسبات ایران و کشورهای عربی، بهتر است که ما به دنبال الگوی توسعه روابط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با سوریه و دیگر کنشگران عربی باشیم. به بیان ساده تر، بار دیگر وارد حوزههایی نشویم که در نوع خود، تنشزا هستند. جامعه سوریه پس از سالها جنگ، آسیبها و زخمهای فراوانی را بر تن دارد و ما در شرایط کنونی بایستی به دنبال ایجاد آرامش در این کشور باشیم و بار دیگر رویهها و رویکردهایی را دنبال نکنیم که در نوع خود در سوریه ایجاد تنش و منازعه میکنند.
ممکن است دیگران در مورد حضور ایران در سوریه بدگمان باشند ما باید به سمت توسعه همکاریهای اقتصادی با سوریه و اجرای چند مگاپروژه در این کشور در حوزههایی نظیر حمل و نقل، انرژی، و مسائل عمرانی حرکت کنیم و در عین حال، یک بازار کار را برای نیروی کار جوان و تحصلیکرده خود فراهم کنیم و زمینه را برای صدور کالاها و خدمات ایرانی به سوریه هموار سازیم؛ این رویکرد نه فقط روحِ جامعه آسیب دیده سوریه را التیام میبخشد بلکه حامل منافع قابل توجهی نیز برای کشورمان است. از این رو، توصیه من به مسوولان امر این است که فضای اصلی و غالب در جریان سفر رئیس جمهور به سوریه معطوف به توسعه همکاریهای اقتصادی با طرف سوری باشد. همکاری و تعاملی که میتواند ماهیت منطقهای نیز داشته باشد. به نظر من،این سفر میتواند بخشی از تکمیل روند تنش زدایی منطقهای باشد که در مدت اخیر در قالب روابط سوریه با کشورهای مختلف جهان عرب نیز شاهد آن بودهایم. این گزاره اگر با تسهیل روند همکاریهای اقتصادی میان ایران و کشورهای منطقه در سوریه همراه شود، جنبههای عینیتری را نیز به خود میگیرد. البته که این مساله برای سوریه به عنوان کشوری که در نتیجه جنگ داخلی گسترده و فرسایشی خود، تا آستانه تجزیه نیز پیش رفته است، یک پیروزی بزرگ به حساب میآید.
با این همه، جدا از اینکه به بررسی این نکته بپردازیم که ایران یا کنشگران عربی چه میکنند، بایستی به این مساله نیز توجه داشته باشیم که خودِ دولت سوریه نیز نباید اشتباهات سابق خود را تکرار کند و زمینه را برای برخی تنشها در این کشور فراهم نسازد. بله، آنچه بر سرِ سوریه در نتیجه داخلی این کشور آمده تا حد زیادی نتیجه توطئههای خارجی بود با این حال، خودِ نظام سیاسی سوریه نیز عاری از خطا نبود. با این همه، من برای باورم که بایستی با پای کارآوردنِ کشورهای غربی، سازمانهای بین المللی و کنشگران منطقهای در سوریه و بازسازی این کشور، به الگویی از همکاریها که میتواند آبادانی به همراه داشته باشد، شکل داد.