علی سعدوندی
اقتصاددان
اشتباهات راهبردی در نظام بانکی کشور طی دهههای پیش، پدیده بانکداری مخرب را به وجود آورده است. بانکهای ناتراز نباید تسهیلات بانکی بدهند و فقط اجازه خرید اوراق داشته باشند. بانکهای ناتراز به صورت مخرب اقتصاد عمل میکنند. عملکرد بانکهای خصوصی در اقتصاد پکشور مخرب بوده است و ناترازی بانکها یک پدیده تاریخی است. طولانیترین دوره تورم تاریخ را تجربه کرده ایم و ماجرای بانکی که از آغازین روز فعالیتش ناتراز عمل کرده است. حال باید بپرسیم چرا از علم و دانش بشری در عرصه اقتصاد فاصله میگیرم؟ در صورتی که اولین امپراتوری دنیا را ما داریم همچنین دین ما هم با عقلانیت همواره موافق است با این وجود چرا از عقلانیت در عرصه اقتصاد استفاده نمیکنیم. ما ۵۲ سال روند تورمی را طی کرده ایم. تورم هم یعنی از جیب پایینترین اجتماع میگیریم و به بالاترین سطح ثروتمندان جامعه میدهیم. در این شرایط سخت پدیده فرار سرمایه از کشور را نیز شاهد هستیم. سرمایهگذاری خارجی امری مطلوب است که فرد در کشور باشد و در کشوری دیگر سرمایه گذاری کند، اما در خصوص فرار سرمایه به معنای خداحافظی ابدی با سرمایه با یک پدیده خطرناک مواجه هستیم. در سال گذشته شاهد تبدیل شبه پول به پول بودیم و این مهم باعث این بحران ارزی در کشور شد در همین ارتباط هرگونه شبهای که برای سپردهای بانکی در کشور به وجود بیآوریم در واقع یک اقدام علیه امنیت ملی کرده ایم که این اتفاق میتواند به نتایج تأسف آوری بی انجامد و متأسفانه با این وجود همه سعی میکنند بر مسیر گذشته تاکید کنند و تلاشی برای اصلاح ساختار ندارند. متاسفانه حتی در برنامه هفتم توسعه نیز بر رفع پدیده ابرچالش ها به خصوص رفع چالش نظام بانکی نشده است. بانکداری خصوصی باید مورد بازنگری جدی باشد اما بانکداری بخش دولتی نیز آنچنان خوب عمل نکرده است. باید مدل کشورهای دیگر در اداره نظام بانکی را مورد بررسی قرار داد. به عنوان مثال در انگلیس پنج بانک، ۹۰ درصد عملیات بانکی را انجام میدهند. ساخت بانک مثل ساختن یک نیروگاه اتمی است مثل ساختن هواپیما است و از ظرافتهای بیشماری برخوردار است. لذا باید برای بانکداری بخش خصوصی عمل کننده باشد اما با نظارت گسترده و آموزش دقیق، همچنین بانکداری برای خلق پول نیازمند حمایت دولت است. چراکه خلق پول بانکی یک عمل حاکمیتی است. بانکها تحت بازار و تحت نظارت گسترده دولت باید باشد، لذا بانکها باید تمامی وامهای خود را شفاف بیان کنند. در بسیاری از کشورها تمامی افرادی که از دولت پول دریافت میکنند میبایست اطلاع رسانی صورت گیرد و قانون "سوت زنی" باید به درستی اجرا شود. مؤسسات کوچک اجازه خلق پول ندارند بلکه از بانکهای بزرگ استفاده میکنند. متأسفانه در حال حاضر ما تمامی منابع حاصل از سپردهها را از سراسر کشور جمع میکنیم و در قابل تسهیلات در بانکهای شمال شهر تهران برای معدودی قابل برداشت میکنیم که این پدیده واقع جای تأسف دارد. انحرافات موجود بانکی در کشور حاصل نبود نظارت کافی است. هفتاد درصد منابع بانکی به سرمایه درگردش تولید تخصیص داده میشود و این یعنی هفتاد درصد منابع بانکی به موجودی انبار تولید کنندگان تخصیص داده میشود. در واقع در این مکانیزم تأمین سرمایه احتکار در کشور ما دارد صورت میگیرد. ما در چهار سال گذشته سپردهگذاران را تنبیه کرده ایم، اگر شبه پول تخلیه بشود دولت تمامی ابزارهای خود را در کشور از دست خواهد داد و ابر تورم در کشور پدید میآید. برای خروج از وضعیت کنونی باید بودجه ارزی و ریالی از هم تفکیک شود. در واقع نرخ تسعیر پدیده رسمی خلق پول در کشور است. لذا باید این پدیده را با تفکیک بودجه ارزی و ریالی کنترل کنیم. بانکی که از روز اول ناتراز بوده است متاسفانه ادعای خصوصی بودن دارد، کجای این بانک خصوصی است. بانکی که با وام ایجاد شده است آیا خصوصی است؟ حالا یک بانک از همان اول زیان ده بوده چه طور میتواند ادامه پیدا کند. یک روز هم نباید این ماشین اختراع پول ادامه حیات داشته باشد. لذا تعطیلی بانکها میتواند ورشکستگی بانکهای دیگر را داشته باشد از اینرو باید همه مدیران بانکهای قبلی وارد بلاک لیست مدیریت بانکی بشود و مدیران جدید خلق شوند تا بانک داری کشور درست شود.