حسین سلیمی
عضو اتاق بازرگانی
تنشهای آبی بین ایران و افغانستان موضوع جدیدی نیست. در زمان اشرف غنی نیز افغانها از سرازیر کردن حق آبه ایران از آب هیرمند تعلل میکردند. در حال حاضر گفتار طالبان در ندادن حقآبه این است که میگویند آب چندانی وجود ندارد که بخواهند حق ایران را پرداخت کنند چراکه اینقدر سطح آب پایین آمده است که آب در مسیر جذب زمین خواهد شد و به زاهدان نخواهد رسید؛ من هم نمیتوانم این گفتار را تایید و یا تکذیب کنم. اختلافات اخیر با افغانستان تاثیری در مراودات تجاری دو کشور ندارد. روند تجاری ایران و افغانستان از سال گذشته کاهشی شد؛ چراکه نقل و انتقال ارز به دو کشور با اختلالهایی همراه شده است و 10 تا 12 صرافی که بانک مرکزی ایران برای نقل و انتقال پول به افغانستان تعیین کرده بودند دیگر به کار خود ادامه نمیدهند و در حال حاضر هیچ صرافی قانونی در ایران وجود ندارد که تجار بخواهند از آن طریق آنها کار خود را دنبال کنند؛ از سوی دیگر چنین وضعیتی نیز در افغانستان تکرار شده است. بزرگترین شعبه نقل و انتقال پول هرات است که در اختیار افغانها بود این شعبه برای ایران نیز خوب کار میکرد اما دولت طالبان آن را تعطیل کرد که در ماههای اخیر این صرافی دوباره کار خود را آغاز کرد اما فعالیتهایش با محدودهایی همراه شده و نمیدانیم چه زمانی میتواند فعالیتهای عادی خود را دنبال کنند؛ البته تعدادی از صرافیها در افغانستان هستند که کار را ادامه میدهند اما روند کاری آنها غیرمعمول است و مشکوک به پولشویی هستند. کاهش حجم مبادلات با دولت طالبان به این موضوع بر میگردد که دیگر آمریکا به طالبان کمک مالی نمیکند در حالی که آمریکا کمکهای مالی قابل توجهی به دولت اشرف غنی میکرد اما هم اکنون آمریکا کمک سالیانه 4 میلیارد دلاری به دولت افغانستان را متوقف کرده است؛ با همین پولها بود که افغانها نقدی با ایران تجارت میکردند پس نقدینگی آنها نیز ریزش کرده است. در سال 1400 حجم تجارت دو کشور 2.3 میلیارد دلار بود اما این عدد در 1401 به 1.2 میلیارد دلار رسید و اگر با همین روند پیش برویم بعید است که حجم تجارت از عدد سال گذشته عبور کند و پیشبینی میکنیم که عدد تجارت در سال جاری کاهشی شود؛ این در حالیست که ارزش پول ملی افغانستان نسبت به پول ایران چندان افت نکرد و نسبت پول افغان به دلار در یک سال اخیر تغییر نکرده است. اکنون سفیر ایران در کابل مستقر شده است، اتاق بازرگانی رفت و آمدها تجاری را برقرار کرده است که روند تجاری به مانند سابق شود. به نظر میرسد اگر در دو ماه پیشرو فعالیتهای سفارتخانهای به جایی برسد و مشکلات ارزی برطرف شود میتوان امیدوار باشیم که حداقل مراودات تجاری دو کشور در سال جاری به یک میلیارد دلار برسد. ایران و افغانستان هر دو مجوز تردد کامیونها را نمیدهند اما تلاش میشود که قطار راهآهن خواف که در مقطع ایران کشیده شده و ادامه پیدا نکرد دوباره ساخته شود؛ قرار بود که این خط تا 70 تا 80 کیلومتر در افغانستان پیش برود. مذاکرات برای ادامه کشیده شدن خط آغاز شده است که اگر این مهم اجرایی شود میتوان با قطار بار را به این کشور حمل کرد.
افغانستان از نظر دسترسی به آب از ایران قویتر است، تلاش کردیم که کشت فراسرزمینی را در این کشور دنبال کنیم و محصولات مورد نیاز ایران مانند چغندرقند را در آنجا کشت و به کارخانههای تولیدی در ایران منتقل کنیم متاسفانه کارخانههای تولید قند و شکر در خراسان به دلیل نبود مواد 3 ماه در سال کار میکند اگر چغندرقند در افغانستان تولید و به کارخانههای ایران منتقل و تبدیل به شکر و دوباره صادر شود هم به رشد تولید ناخالص ملی افغانستان کمک کردهایم و هم کمبود خود را جبران کردیم اما از آنجایی که افغانستان به صورت ملوک الطویفی اداره میشود باید با حاکمان منطقه وارد مذاکره شویم. به نظر میرسد با جلال آباد که در شرق افغانستان است بهتر بتوانیم کار کنیم اما مسافت زیاد است و ما مایل هستیم که با شهرهای مرزی این طرح را پیش ببریم. همچنین برای فعالتر کردن بازارچههای مرزی، دولت بخشنامهای داده است و وزارت اقتصاد نیز روی آن کار میکند که بنا به آن رقم 400 دلار در سال برای هر فرد سهمیه داده شود و از این طریق به خرید و فروشهای مرزی و افراد کم درآمدها در مرزنشینها کم شود.