قاسم محبعلی
کارشناس سیاست خارجی
وضعیت فعلی ایران و آمریکا د قیقا یک شرایط بن بست است. آمریکا علیه ایران، حد بالایی از تحریمها را اعمال کرد ه و حتی برخی از تحریمها را به بهانههای جد ید چند لایه کرد ه است. طبیعی است که د ر چنین شرایطی تصمیمات سخت سیاسی لازم د اریم. آمریکا به سقف تحریمها علیه ایران رسید ه است، ایران نیز به سقف برنامه هستهای رسید ه است. د ر نتیجه با توجه به شرایط اقتصاد ی و شرایط بین المللی، اد امه این روند نه تنها توجیه اقتصاد ی ند ارد ، بلکه هیچ توجیه سیاسی و امنیتی د ر سطح بین الملل نیز ند ارد . اگر ایران مایل باشد از حد فعلی فراتر برود ، احتمال د ارد ایالات متحد ه به سمت اقد امات جد یتر و حتی گزینه نظامی سوق د اد ه شود ، ایران نیز مجبور خواهد شد با تصویر بهره برد اری نظامی به برنامه هستهای خود اد امه بد هد . بنابراین د ر این شرایط امکان بازگشت به برجام عملا برای طرفین مقد ور نیست، برجام مرد ه است. ایالات متحد ه نیز نمیتواند تا بیش از یک سال آتی به این موضوع فکر کند چرا که انتخابات نزد یک است و اگر هر رئیس جمهوری بیاید (نه فقط جمهوری خواه، بلکه حتی شاید د موکرات) ممکن است با ایران رفتار د یگری د اشته باشد و همین توافق نانوشته را هم نپذیرد . به همین د لایل قرارد اد نانوشته توقف د ر برابر توقف فعلا تنها برنامه د ر د سترس است که ایران را ملزم میکند برنامه هستهای را منجمد کند و طرف آمریکایی نیز تحریمها را د ر حد فعلی نگه د اشته و وارد اقد امات جد یتر نشود . معتقد م بزرگترین اولویت فعلی ایالات متحد ه د ر روابطش با ایران، آزاد سازی زند انیان ایرانی آمریکایی و آمریکاییهای زند انی د ر ایران است. بیانیه اخیر ناتو نیز فارغ از اشاره به هر توافق و برجامی، صرفا به ایران هشد ار مید هد به تعهد ات ان. پی. تی (NPT) یا پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای عمل کند . بین آمریکا و اروپا تفاوتهای د ید گاه وجود د ارد . اولویت اروپا بیش از برجام، مسئله اوکراین است. شاید حساسیت بیشتری هم نسبت به اوکراین د اشته باشند تا برجام، چرا که جنگ اوکراین خسارات زیاد ی برای آنان د ارد . این د ر حالی است که پایان جنگ اوکراین به اند ازه اروپاییها برای آمریکاییها منفعت ند ارد و بیشتر ترجیح مید هند اروپا و روسیه مد ت زمان طولانی تری د رگیر جنگ اوکراین باشند . برجام تا پایان سال میلاد ی به انقضا میرسد ، ولی قطعنامه ۲۲۳۱ تا سال ۲۰۲۵ همچنان روی میز است. از یک سو، به نظر میرسد که تا پایان قطعنامه ۲۲۳۱، اروپاییها ترجیح مید هند وضعیت را به همین شکل موجود ، نگه د ارند . د رواقع ساختار حقوقی باقی بماند ، اما د ر عمل تحریمهای مختلف، به ویژه تحریمهای موشکی و تسلیحاتی را افزایش د هند و تا ۲۰۲۵ حفظ کنند . از سوی د یگر انتخابات آمریکا میتواند شرایط جد ید ی را رقم بزند . آمریکا میتواند د وباره د ر شورای امنیت د رباره این که چه تصمیمی د ر قبال ایران گرفته شود ، بحث کند . ممکن است شرایط به سمتی برود که اجماع بین المللی علیه ایران شکل گرفته و تحریمهای جد ید ی علیه ایران وضع شود ؛ بنابراین وضعیت سالهای آتی چند ان قابل پیش بینی نیست. باید تا ۲۰۲۵ صبر کنیم که هم تکلیف جنگ اوکراین و هم تکلیف انتخابات ایالات متحد ه مشخص شود . تا آن تاریخ شاید شاهد تغییراتی د ر سیاست خارجی ایران نیز باشیم. سیاست نگاه به شرق فعلی ایران، به انتهای خود رسید ه است و شرایط حکایت از آن د ارد که این سیاست و آرزوهای عد های خاص برای این نوع سیاست، تاثیر منفی اقتصاد ی، منطقهای و بین المللی برای ایران د اشته است. طبیعیست که وقتی یک جریان خاص، سیاستهای نگاه به شرق را ترویج کرد ه، هم اکنون نیز همچنان از این سیاستها د فاع میکند . اما د ر عمل واضح است که این نوع سیاست و خواستههایی که پشت آن وجود د اشته چه د ر بخش اقتصاد ی، چه د ر بخش بین المللی کوچکترین تاثیر مثبتی ند اشته و حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس از این نگاه ما به شرق نهایت سوء استفاد ه را کرد ند .