گروه سیاسی: در شانزدهمین روز جنگ غزه، همچنان روند افزایشی جنایات رژیم صهیونیستی ادامه دارد. وزارت بهداشت غزه اعلام کرد که طی ۱۶ روز جنایات رژیم صهیونیستی ۴۶۵۱ فلسطینی ازجمله ۱۸۷۳ کودک، ۱۰۲۳ زن و ۱۸۷ مسن در نوار غزه به شهادت رسیدهاند. طبق گزارش این وزارتخانه، حملات رژیم صهیونیستی تا کنون ۱۴ هزار و ۲۴۵ مجروح نیز برجای گذاشته است. طبق بیانیه وزارت بهداشت غزه، ۱۴۵۰ گزارش مفقودی به دست این نهاد رسیده که افرادی زیر آوار هستند و از این تعداد ۸۰۰ نفرشان کودکاند.
به گزارش «تجارت آنلاین»، در جدیدترین تحولات واشنگتن نیز پیش نویس قطعنامهای را در حمایت از رژیم صهیونیستی در حملاتش به غزه به شورای امنیت سازمان ملل ارائه کرده است. همچنین، هرتزی هالوی رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی دیروز –یکشنبه- در سخنانی بر حتمی بودن حمله زمینی این رژیم به نوار غزه تاکید کرد. ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد هرکسی که ماندن در شمال غزه را انتخاب کند و بر اساس دستور تخلیه که اخیرا صادر شده به جنوب نرود، به منزله شریک و همدست «تروریستها» قلمداد خواهد شد. تمامی معادلات نشانگر قطعی بودن حمله زمینی به غزه هستند و البته اغلب ناظران سیاسی بر این باور هستند که اشغال غزه برای ارتش رژیم صهیونیستی چندان ناممکن نیست. با این وجود، مساله جدی آینده غزه پس از اشغال احتمالی و فراتر از آن آینده مساله فلسطین بعد از جنگ غزه است که میتواند اهمیت داشته باشد. به روایتی، مساله جدی این است که وضعیت مساله فلسطین بعد از پایان جنگ غزه به چه سمتی پیش خواهد رفت؟
نخست؛ حرکت به سوی ایده دو دولت
ایده تشکیل دو دولت، مهمترین طرح و ایده مورد حمایت بینالمللی طی بیش از دو دهه گذشته بوده است. هم کشورهای غربی و هم کشورهای عرب منطقه خاورمیانه به شدت حامی این طرح هستند که بر اساس آن مطابق با مرزهای سال 1967 دو کشور اسرائیل و فلسطین در سرزمینهای اشغالی تشکیل شوند. در ارتباط با روند تاریخی این ایده باید موضوع را در میانههای دهه 1990 پیجویی کرد. اسحاق رابین، نخست وزیر وقت اسرائیل و یاسر عرفات در سال ۱۹۹۳، توافق اسلو درباره خودمختاری محدود فلسطینی را به ثمر رساندند. اسرائیل در سال ۱۹۹۴ نیز با اردن پیمان صلح امضا کرد.اجلاس کمپ دیوید در سال ۲۰۰۰ شاهد ناکامی بیل کلینتون رئیس جمهوری آمریکا، ایهود باراک نخست وزیر اسرائیل و یاسر عرفات در رسیدن به توافق نهایی صلح بود. دو سال بعد، به موجب طرح کشورهای عربی به اسرائیل پیشنهاد داده شد تا در ازای عادیسازی روابط با همه کشورهای عربی، اسرائیل از سرزمینهایی که در جنگ ۱۹۶۷ تصرف کرده بود به طور کامل عقب نشینی کند، همچنین یک کشور فلسطینی تشکیل شود و برای پناهندگان فلسطینی نیز «راه حلی عادلانهای» در نظر گرفته شود. این تلاشهای صلح از سال ۲۰۱۴، یعنی زمانی که مذاکرات بین اسرائیلیها و فلسطینیها در واشنگتن شکست خورد، متوقف شده است. راستگرایان افراطی که در مقطع کنونی دولت تلآویو را نیز در اختیار دارند، به شدت مخالف طرح دو دولت هستند. لذا در آینده جنگ غزه و در صورت کنترل رژیم صهیونیستی بر این باریکه، تا حدود زیادی بعید به نظر میرسد طرح تشکیل دو دولت از سوی تلآویو مورد پذیرش واقع شود.
دوم؛ فراموشی همیشگی با ایجاد تشکیل دولت فلسطین
بدبینانهترین احتمال در مورد آینده مساله فلسطین بعد از حمله به غزه، نابودی همیشگی ایده تشکیل دولت فلسطین است. مبنای فرضیه حاضر این است که رژیم صهیونیستی و دولت تندروی حاکم بر آن، نه تنها به غزه، بلکه به کرانه باختری نیز چشم دارند. آنها بعد از غزه به سوی سیاست اشغال کرانه باختری نیز گام بر میدارند. مفروض این سناریو این است که رژیم صهیونیستی با حمایت غرب به ویژه آمریکا و انگلستان، تلاش میکند با استفاده از قدرت نظامی یکبار برای همیشه کل سرزمینهای اشغالی را کنترل کند. این سناریو نه تنها به واقعیت نزدیک نیست بلکه میتواند تبعات وحشتناکی را برای کل منطقه به همراه داشته باشد.
سوم؛ فلسطین تحت قیمومیت
یکی از ایدههایی که در روزهای گذشته از سوی برخی محافل غربی و صهیونیستی در ارتباط با آینده فلسطین و غزه بعد از جنگ مطرح میشود، در قالب طرح سنتی تحت قیمومیت قرار گرفتن است. ایدهای که طی جنگ جهانی اول توسط دو قدرت پیروز فرانسه و انگلستان، در سطحی گسترده در ارتباط با ملتهای خاورمیانه اجرا شد و از درون سرزمینهای امپراتوری عثمانی تولد چندین کشور جدید تحت قیمومیت را به دنبال داشت. اساس این ایده این است که بعد از کنترل غزه، رژیم اسرائیل، برای اداره این منطقه یک بازیگر ثالث را در نتیجه یک توافق بینالمللی به عنوان حاکم غزه و البته کرانه باختری خواهد پذیرفت. بازیگری که بتواند آینده معادلات سیاسی در منطقه تحت قیمومیت را تضمین کند. برای این ایده، کارشناسان خارجی بازیگرانی همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی و حتی شیخنشین قطر را معرفی کردهاند. ایده تحت قیمومیت قرار گرفتن فلسطین، هر چند در ظاهر جذاب به نظر میرسد اما از امکان اجرایی شدن اندکی برخوردار است.
4- سپردن اداره غزه به تشکیلات خودگردان و ادامه وضعیت کجدار و مریز بحران
تداوم وضعیت موجود دیگر سناریویی است که بعد از جنگ غزه میتوان به عنوان یک احتمال در نظر گرفت. بدین معنا که بعد از جنگ غزه، یک نوار حائل در گرداگرد نوار غزه ایجاد خواهد شد و اسرائیل به سپردن اداره منطقه به تشکیلات خودگردان فلسطین رضایت خواهد داد. این وضعیت از نظر واقعیات میدانی محتملترین سناریو خواهد بود که البته معنای ضمنی آن تداوم مساله فلسطین به شکل کجدار و مریز خواهد بود.
5- محو غزه و الحاق آن به اسرائیل و باقی ماندن حیات فلسطینیها در کرانه باختری
دیگر سناریویی پیش رو برای آینده فلسطین محدود شدن آن به کرانه باختری است. بدین معنا که رژیم صهیونیستی پس از اشغال غزه، این باریکه را به سرزمینهای تحت کنترل خود اضافه کند. یعنی همان سیاست همیشگی این رژیم در چند دهه گذشته. این سناریو به معنای تداوم حیات فلسطین با محدود شدن به کرانه باختری است.