امیرحسین کاکایی
کارشناس صنعت خودرو
عباس علیآبادی، وزیر صنعت، معدن و تجارت از تلاش این وزارتخانه برای توسعه روابط با صنعت خودروی چین و تولید مشترک خودرو توسط تهران و پکن خبر داده است.اصل این موضوع تحسینبرانگیز اما آمیخته با چالشهایی است که اجرای آن را با ابهاماتی همراه میکند. وقتی نام چین به میان میآید، مفاهیمی حاکی از ضعف و ناکارآمدی به ذهن جامعه ایرانی متبادر میشود، اما من توجه به این امر را در موضوع همکاری چین و ایران لازم میدانم که صنعت چین در چند سال اخیر رشد چشمگیری داشته تا جایی که در این زمینه در نقاطی گوی سبقت را از اروپاییها و حتی امریکاییها ربوده و برخی از بازارهای آنان را به دلیل رشد کیفیت و تعدیل قیمت تصاحب کرده است. چین این روزها خود را در جایگاه رقابت با امریکا در توسعه صنعتی و اقتصاد کلان میبیند و در همین حال از یک سو در تلاش است حضور خود در بازارهای جهانی حفظ کند و از سوی دیگر به مواد اولیه برای توسعه صنعتی نیاز دارد. در این بین وزیر صمت از همکاری چین و ایران برای تولید خودرو و جذب سرمایه چینی به صنعت خودروی ایران میگوید، آن هم در شرایطی که ما در ایران با کمبود سرمایه برای توسعه صنایع زیربنایی روبهرو هستیم. با این تفاسیر وزیر صمت تصمیم درست و بهجایی برای صنعت خودروی کشور گرفته، اما در این مسیر چند چالش وجود دارد نمیتوان به سادگی از آنها عبور کرد. در تشریح چالشهای جذب سرمایهگذار چینی در صنعت خودروی ایران باید گفت که در حال حاضر صنعت خودروی چین حضور پررنگی در بازار خودروی ایران دارد، حضور 20 مدل خودروی چینی جدید در دومین نمایشگاه تحول صنعت خودروی کشور که از دیروز آغاز به کار کرده شاهدی بر درستی این ادعاست و نشان میدهد چینیها بدون سرمایهگذاری در صنعت خودروی ایران بازار خودروی کشور ما را در اختیار دارند، پس چرا باید در محیط پرریسکی مانند ایران سرمایهگذاری کنند؟ در چنین شرایطی ایران انواع مواد خام تولید مانند نفت، مس و فولاد را به این دلیل که تحریم است با قیمتهایی حدود 10درصد پایینتر از قیمت جهانی به چین میفروشد و به دلیل همین تحریمها قادر به دریافت پول در ازای کالاهایی که به چین میفروشد نیست در نتیجه در معاملهای تهاتری در برابر مواد خامی که به چین میدهد انواع کالا در قالب محصول نهایی دریافت میکند که خودروهای چینی نیز از جمله آنها هستند. در چنین شرایطی چند ابهام به وجود میآید؛ نخست اینکه حتی اگر ایران در جذب سرمایه چینیها موفق شود، این توفیق به معنای افزایش تولید خودروهای مشترک در ایران است آن هم در شرایطی که ایران بازار مصرف خودروهای چینی و از مقاصد صادرات این کالا از مبدا چین است؟ دوم اینکه آیا همکاری صنعت خودروی چین و ایران به معنای توسعه ساختارهای فنآورانه صنعت خودروست و یا قرار است این همکاری به ایجاد یک خط مونتاژ قطعات ساخت چین و سرهمبندی آنها در ایران بینجامد که اگر قرار به سرهمبندی باشد، اینجا هم اصل ماجرا در چین اتفاق میافتد و ایران تنها بازار مصرف قطعات خودروی ساخت چین میشود. در مجموع باید گفت تلاش وزیر صمت برای همکاری مشترک ایران و چین در ساخت خودرو در شرایطی میتواند موفقیتآمیز باشد که به سرهمبندی قطعات چینی در کارخانه ایرانی محدود نشود و به توسعه ساختارهای فنآورانه صنعت خودرو در کشور بینجامد.