حشمتالله فلاحتپیشه
کارشناس مسائل بینالملل
اصل حاکم بر سیاست خارجی روسیه، اولویت به اصطلاح مرزهای امپراتوری روس و مناطقی است که روسها تحت عنوان «خارج نزدیک» از آن یاد میکنند. خارج نزدیک، به آن بخش از مناطق روسیه اطلاق میشود که مشخصاً پس از فروپاشی شوروی و به ویژه بعد از روی کار آمدن پوتین، روسها آن مناطق را به عنوان حریم امنیتی و حتی اقتصادی خود قلمداد میکنند. کریمه و به اصطلاح سرزمینهای لوهانس و غیره در اوکراین، در واقع تسخیر ۲۰ درصد از خاک اوکراین است که هماکنون در اختیار روسیه قرار دارد. این مناطق به عنوان خارج نزدیک خودشان تلقی میشوند و روسها بر این باورند که در کوران تحولات، باید به تدریج این مناطق را دوباره به امپراتوری اصلی بازگردانند. گامهای بعدی خود را در این راستا برای مولداوی نیز برداشتند، به طوری که در برخی مناطق، جمعیتی بیش از ۵۰۰ هزار نفر روس تبار دارند. بنابراین، خارج نزدیک اولویت اساسی سیاست خارجی روسیه است و لذا روسها همواره تمام مناسبات خود با دیگر کشورها را دارای اولویت دوم نسبت به این بخش از سیاست خود میدانند.
داغترین مرز روسیه هماکنون اوکراین است و پوتین با استفاده از جنگ اوکراین، ملیگرایی را دوباره تحریک کرده است. درست پس از اینکه سلسله تظاهراتی علیه او در روسیه صورت گرفت و مردم معتقد بودند دوران پوتین باید به پایان برسد و او باید به دموکراسی تن بدهد، به روال همه قدرتهای خودکامه گذشته، پوتین یک راهبرد ملیگرایانه را در اوکراین تعریف کرد و از سال ۲۰۱۶ میلادی عملاً بر این موج سوار شد. متأسفانه در رابطه با ایران و روسیه، بخشی از دیپلماسی دولتها در ایران دچار اشتباه استراتژیک شده است که این واقعیت را درک نکرده که هیچ رابطهای برای روسیه راهبردی نیست. حتی اکنون که پوتین و ترامپ به هم نزدیک نشدهاند، همین مذاکرات ترامپ و پوتین هم کامل نشد. پوتین از این موضوع برای تثبیت مواضع اشغالشده استفاده میکند. روسها میدانند که هر آن ممکن است با چالشهای جدیدی از سوی آمریکا مواجه شوند، به ویژه اینکه حداقل چهار سال آینده ممکن است یک رئیسجمهور جدید به قدرت برسد. روسها از همه این شرایط استفاده میکنند و حتی در زمان جنگ اوکراین، دو اقدام انجام دادند: نخست اینکه به گونهای عمل کردند که احیای برجام تحقق نیابد. من معتقدم که علت اصلی شکست مسیر احیای برجام، روسیه بود.