به گزارش تجارت نیوز، در هفتم مهرماه 1359، در میانه شعلههای پالایشگاه آبادان و آسمانی که زیر آتش جنگ بعثی میسوخت، گروهی از آتشنشانان جان خود را برای نجات جان و سرمایههای ملی فدا کردند. سالها بعد، این روز به عنوان «روز آتشنشانی و ایمنی» در تقویم رسمی کشور ثبت شد؛ روزی برای بزرگداشت دلیرانی که هم در صلح و هم در جنگ، در خط مقدم بحرانها ایستادهاند.
اما برخلاف عظمت و درام این شغل پرریسک، سینمای ایران هنوز آنگونه که باید، از ظرفیتهای نمایشی این حرفه استفاده نکرده است. در حالی که سینمای جهان سالهاست قهرمانان خاموش آتشنشانی را به داستانهای مهیج، دراماتیک و انسانمحور تبدیل کرده، آثار داخلی تنها به چند نمونه محدود ختم شدهاند. در این گزارش، به مناسبت روز آتشنشانی، نگاهی داریم به معدود آثار ایرانی که آتشنشان را به عنوان قهرمان تصویر کردهاند؛ از خاطرهسازترین کاراکترها گرفته تا خلأهای روایی و تولیدی که همچنان باقی است.
با وجود محبوبیت سریال «عملیات 125» و استقبال گسترده مخاطبان از روایتهای پرهیجان و انسانی آتشنشانان، خبرهایی مبنی بر ساخت فصل جدید آن شنیده شد؛ اما این وعدهها هیچگاه به مرحله اجرا نرسید. در شرایطی که حوادث واقعی، سوژههای قدرتمندی برای بازگشت این سریال فراهم کردهاند، هنوز هیچ خبر رسمی از تولید ادامه این مجموعه اعلام نشده است. این در حالی است که تلویزیون و حتی شبکه نمایش خانگی، میتوانند با تکیه بر ظرفیت دراماتیک شغل آتشنشانی، بار دیگر اثری پرمخاطب و تأثیرگذار خلق کنند. جای خالی قهرمانان آتشنشان در تولیدات تصویری، بیش از همیشه احساس میشود.
وقتی که آتشنشانان بیمارستان گاندی را از فاجعه نجات دادند، بار دیگر خاطره تلخ حادثهی پلاسکو در ذهنها زنده شد؛ فاجعهای که میتوانست آغازگر موجی از تولیدات سینمایی و تلویزیونی باشد. اما برخلاف انتظارات، هنوز هم «چهارراه استانبول» ساخته مصطفی کیایی تنها فیلم بلند سینمایی است که به این حادثه پرداخته، و «عملیات 125» تنها سریالی است که آتشنشانان را در خط داستانی خود محور قرار داده است.
به بهانه پیشنهاد دوباره به تلویزیون برای ادامه ساخت «عملیات 125» و یادآوری خلأ پرداخت به این قهرمانان واقعی (آتشنشانان) در سینما و حتی نمایشخانگی، در ادامه مهمترین کاراکترهای آتشنشان در آثار نمایشی ایران را مرور میکنیم:
مهدی پاکدل در این فیلم، فرماندهی آتشنشانانی را بازی میکند که در دل حادثهی پلاسکو قرار دارند. این فیلم به خوبی توانسته بخشی از فاجعه را بازسازی کند و پاکدل با اجرای یک نقش پرتنش و مسئولانه، تصویر قابلقبولی از یک آتشنشان متعهد ارائه میدهد. خودش این نقش را یکی از پرمسئولیتترین تجربههای بازیگریاش میداند.
ایمان صفا یکی از شناختهشدهترین چهرهها در سریال «عملیات 125» بود. او که اکنون بازیگر مطرح شبکه نمایش خانگی است، با نقش امیر وارد ذهن مخاطب شد؛ آتشنشانی پرتلاش که با چالشهای روانی، خانوادگی و شغلی دستوپنجه نرم میکرد. صفا درباره این تجربه میگوید: «با اینکه صحنهها ایمنسازی شده بودند، اما خطر همیشه کنار ما بود.»
سریال , تلویزیون , صدا و سیما , آتشنشانی , جنگ ,
کاوه خداشناس | علیرضا در عملیات 125
کاوه خداشناس در هر سه فصل این سریال حضور داشت و اجرای فیزیکی سختی را پشت سر گذاشت. خودش در مصاحبهای گفته بود که «بازی در این سریال از نظر بدنی بسیار طاقتفرسا بود و برداشتها گاهی ساعتها طول میکشیدند». نقش «علیرضا» یکی از پرچالشترین و ماندگارترین نقشهای کارنامهی اوست.
نقش «فرهاد» برای دلاوری نقطه عطفی در تلویزیون بود. با تحقیقات میدانی دقیق و همراهی کارشناسان آتشنشانی، دلاوری توانست یک کاراکتر باورپذیر بسازد که هم اقتدار دارد و هم انسانیت.
هرچند نقش آتشنشانی در این فیلم حاشیهای است، اما اهمیت آن در نشان دادن بُعد انسانی شخصیت است. امین تارخ در نقش پدری آسیبپذیر که از درد فرزندش غافل مانده، نمایشی احساسی از ضعفهای انسانی پشت لباس آتشنشانی ارائه میدهد.
با اینکه مشاغل پرتنش مثل پلیس، پزشکی و خبرنگاری بارها سوژهی سریالها و فیلمها شدهاند، آتشنشانی در حاشیه مانده است. در حالیکه قابلیتهای دراماتیک آن، از کشمکشهای روانی تا لحظات فداکاری، میتواند بستر خلق آثار جذاب و ماندگار باشد.
شاید کمبود تجهیزات و سختیهای تولید از دلایل این کمتوجهی باشد، اما با پیشرفت فنی تجهیزات سینمایی و افزایش تجربه در تولید آثار اکشن و حادثهای، امروز زمان مناسبی برای جبران این غفلت است. در تلویزیون هم وعدههایی داده شده بود، «عملیات 125» که بسیار مورد استقبال مخاطبان هم بود ادامه پیدا کند و این موضوع، در همان وعده باقی ماند. در نمایشخانگی هم که میتواند در لا به لای تعدد ژانرهای جنایی و درام، ماجرای یک قهرمان آتشنشان را هم در دستور ساخت یک سریال خود قرار دهد.
آتشنشانها تنها در لحظات بحران، قهرمان نمیشوند؛ آنها هر روز، در سکوت و بیادعا، جان خود را کف دست میگیرند. وظیفهی سینما و تلویزیون، تنها سرگرمکردن نیست؛ بلکه ثبت، تجلیل و به تصویر کشیدن واقعیتهای اجتماعی است.
با نگاهی به آثار خارجی به ویژه هالیوود و بالیوود میتوان این جایگاه را هرچند کوچک برای ایرانیان اختصاص داد.
فیلمهایی چون: Backdraft (1991) | ران هاوارد، Ladder 49 (2004) | با بازی جان تراولتا و خواکین فینیکس، Only the Brave (2017) | بر اساس داستان واقعی آتشنشانان آریزونا، The Towering Inferno (1974) | یکی از اولین بلاکباسترهای فاجعهمحور و سریالهایی مانند Chicago Fire و Rescue Me که سالها پخش شدهاند و مخاطب میلیونی دارند.
این آثار، نهتنها به هیجان عملیات نجات میپردازند، بلکه جنبههای انسانی، روانی و خانوادگی زندگی آتشنشانان را نیز بررسی میکنند؛ از PTSD (اختلال استرس پس از سانحه) گرفته تا فشارهای اجتماعی و مرگ همکاران.
در بالیوود هم فیلمهایی مانند: سوریاوانشی و یا آتش سبز و برخی دیگر اگرچه بیشتر فضای اکشن و پلیسی دارند اما از زاویه فداکاری مشاغل اضطراری همچون آتشنشانی را به نمایش درآوردند اما سینما و تلویزیون خصوصاً با سوژههای آماده و فصلبندی موفقی همچون «عملیات 125» به ندرت سراغ این ژانر رفتهاند.
البته در عین حال به کمبودها و ضعفهایی هم در این حوزه میتوان اشاره کرد؛ کمبود تجهیزات صحنهای و جلوههای ویژه: آتش، دود، انفجار و صحنههای ریزش ساختمان، نیاز به بودجه و تخصص دارند؛ چیزی که کمتر در اختیار پروژههای داخلی است. فقدان نویسندگان متخصص ژانر حادثهای: درام آتشنشانی صرفاً اکشن نیست؛ ترکیبی از درام انسانی، روانشناسی، جامعهشناسی و اکشن حرفهای است.
همچنین ترس از مقایسه با آثار جهانی؛ چرا که بسیاری از سازندگان نگرانند که نتوانند با استانداردهای بینالمللی رقابت کنند و از همین رو وارد این حوزه نمیشوند. کمتوجهی مدیران تلویزیون و نهادهای فرهنگی که بسیاری از سازندگان علاقهمند به این حوزه به آن اشاره دارند؛ حمایت مالی و معنوی کافی که برای تولید این آثار پرخرج و پرریسک این ژانر وجود ندارد.
اما در کنار اشاره به مصادیق و ضعفها و خلأها، باید به این پیشنهادات برای ساخت آثار آینده سینما، تلویزیون و نمایشخانگی در عرصه آتشنشانی نیز توجه کرد؛ تولید مینیسریالهای مستند-داستانی؛ ترکیب واقعیت و درام میتواند با هزینه کمتر و تأثیر بیشتر مخاطب را جذب کند. مانند «داستان یک عملیات» یا «آخرین تماس».
اقتباس از روایتهای واقعی آتشنشانها؛ هر آتشنشانی، یک رمان زنده است. از پلاسکو تا آتشسوزی جنگل گلستان، هزاران روایت دستنخورده وجود دارد. ورود نمایش خانگی به میدان؛ پلتفرمهای ایرانی اکنون توان فنی و مخاطب گسترده دارند. میتوانند سرمایهگذاری هوشمندانهای روی ژانر نجات و آتش داشته باشند.
ایجاد تیمهای نویسندگی تخصصی ژانر حادثهای؛ همکاری نویسندگان درام با آتشنشانان واقعی، مشاوران روانشناسی بحران، و متخصصان جلوههای ویژه، میتواند آثاری استاندارد خلق کند. همچنین ایجاد جشنواره یا بخش ویژه برای آثار بحران و امداد در فجر یا جشنوارههای منطقهای، یک بخش اختصاصی به آثار مرتبط با امداد، بحران، آتشنشانی و ایمنی میتواند انگیزه و جریان تولید ایجاد کند.
منبع: تسنیم