1-اقتصاد مقاومتی یا اقتصاد تهاجمی؟
برخی درباره اقتصاد مقاومتی، موضوع اقتصاد تهاجمی را به میان آوردند که یادآور تعبیر « بهترین دفاع، حمله است» می باشد. در حقیقت در منظر این افراد، بهترین راهکار برای ایجاد اقتصاد مقاومتی، روی آوردن به اقتصاد تهاجمی است تا از این طریق، اصول اقتصادی مورد نظردر کشورمان، جنبه عمومی تری پیدا کرده و آنچه در اقتصاد کشورمان مورد توجه قرار گرفته، در جنبه بین المللی هم تببین گردد. در حقیقت، این دیدگاه حاوی این نکته است که از اقتصاد مقاومتی باید راهی به سوی اقتصاد تهاجمی و استراتژیک درباره توطئه های اقتصادی دشمنان پیدا کنیم. از این منظر بهرهمندی از ظرفیتها در راستای خنثی کردن اهداف تهاجمی دشمن در حوزه اقتصاد باید سرلوحه امور مسئولان باشد که این می تواند مشخص کننده تعبیر اقتصاد تهاجمی باشد. بر مبنای حامیان این دیدگاه، اساساً اقتصاد مقاومتی یک رویکرد کوتاهمدت سلبی و اقدامی صرفاً پدافندی نیست این رویکرد چشماندازی کلان به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران دارد و یک اقدام بلندمدت را شامل میشود؛ با این تفاوت که نگاه آن به بیرون است و حالتی تهاجمی دارد.
در مورد مفاهیم فوق هیچ گونه مناقشه ای نیست و می توان اقتصاد تهاجمی را نیز به موازات اقتصاد مقاومتی پیگیری کرد. اما لازم است در نظر داشته باشیم که اقتصاد مقاومتی لزوما منطبق با اقتصاد تهاجمی نیست و اگر هم شاخصه های یکسانی داشته باشند، این به معنای انطباق کامل مفاهیم این دو با هم نیست. توجه داشته باشیم که اصل اساسی در اقتصاد مقاومتی، نه اجبار یا تهاجم، بلکه اقناع است و بدون اقناع نمی توانیم به پیشبرد این اندیشه اقتصادی نوین امیدی ببندیم.
2-اقتصاد مقاومتی و جنبه نفی
برخی بر این اعتقادند که اقتصاد مقاومتی بدین معناست که حصاری به دور خود بکشیم و نیازی به دیگران نداشته باشیم. این اندیشه حتی در دوران قدیم نیز باطل بود و طبیعی است که در دوران کنونی، به هیچ وجه نمی تواند پاسخگوی مقتضیات جهان امروز باشد. اصل در هر مفهوم و مکتب اقتصادی، بر پایه تبادل و تعامل است و نمی توان به بهانه در اختیار داشتن اقتصاد مقاومتی، درها را به روی خود بست و همه این تعاملات را فراموش کرد. اقتصاد مقاومتی بدین معناست که در شرایطی که ضرورتی برای عدم ارتباط با برخی کشورها در برخی حوزه های اقتصادی ایجاد شد، امکان این امر فراهم باشد که کشورمان بدون نیاز به کشوری دیگر نیازهای خود را تامین کند و امکانات لازم برای رفع این نیازها ولو به صورت موقت فراهم گردد. هر چند این تعبیر در زمان تحریمهای اقتصادی که بر ضد جمهوری اسلامی ایران وضع شد به کار رفت اما طبیعی است که در هر شرایطی که کشور در مبادلات اقتصادی خود با کشورهای دیگر دچار نوساناتی شد می تواند کاربرد داشته باشد و این امر مستلزم تعریف دقیق شاخصه های اقتصاد مقاومتی در حوزه های گوناگون اقتصادی است. پس اقتصاد مقاومتی به معنای نفی ارتباط با دیگران نیست بلکه از منظری ایجابی، به دنبال تعریف دقیق شاخصه های یک اقتصاد پویا با کمترین میزان نوسانات از شرایط بین المللی است. اگر این دو موضوع را باور داشته باشیم که اولا اقتصاد تهاجمی لزوما منطبق با اقتصاد مقاومتی نیست و صرفا می تواند بخشی از اهداف اقتصاد مقاومتی را به عنوان مکمل دنبال کند و ثانیا به اقتصاد مقاومتی باید از جنبه ایجابی بنگریم، نه سلبی؛ آنگاه می توانیم تعریف دقیقتری از آن ارائه دهیم. این دو موضوع در فرمایشات مقام معظم رهبری نیز درباره اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرا گرفته بطوریکه ایشان در 16 مرداد 91 در دیدار جمعی از دانشجویان در این زمینه فرمودند : «در زمینهى مسائل اقتصادى، «اقتصاد تهاجمى» را مطرح کردند؛ عیبى ندارد. بنده فکر اقتصاد تهاجمى را نکردم. اگر واقعاً یک تبیین دانشگاهى و آکادمیک نسبت به اقتصاد تهاجمى - به قول ایشان، مکمل اقتصاد مقاومتى - وجود دارد، چه اشکالى دارد؟ آن را هم مطرح کنیم. آنچه که به نظر ما رسیده، اقتصاد مقاومتى بوده. البته اقتصاد مقاومتى فقط جنبهى نفى نیست؛ اینجور نیست که اقتصاد مقاومتى معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یک کارهاى تدافعى باشد؛ نه، اقتصاد مقاومتى یعنى آن اقتصادى که به یک ملت امکان میدهد و اجازه میدهد که حتّى در شرائط فشار هم رشد و شکوفائى خودشان را داشته باشند. این یک فکر است، یک مطالبهى عمومى است. شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ بسیار خوب، با زبان دانشگاهى، همین ایدهى اقتصاد مقاومتى را تبیین کنید؛ حدودش را مشخص کنید؛ یعنى آن اقتصادى که در شرائط فشار، در شرائط تحریم، در شرائط دشمنىها و خصومتهاى شدید میتواند تضمین کنندهى رشد و شکوفائى یک کشور باشد.»