در میان این محصولات، پسته به دلیل قدمت تاریخی دو هزار و پانصد ساله آن (بر اساس
برخی شواهد و نقل قول های تاریخی) و خصوصیات منحصر به فرد ایرانی اش (از نظر طعم و
کیفیت تولید) مهمترین محصول خشکبار ایران در حوزه تولید و صادرات بوده است.
نقل می
کنند که در تاریخ کهن، شاهان ایرانی، در کنار هدایای ویژه شان برای خاقان چین، پسته
را به عنوان یکی از مهمترین سوغاتی های اصیل ایرانی هدیه می برده اند.
در واقع،
بسیاری از اسناد و شواهد تاریخی نشان می دهد که پسته، یکی از محصولات اصالتا ایرانی
است و اگر امروزه در نقاط دیگری در جهان کشت و تولید می شود از ریشه ایرانی آن بوده
که به آنجا منتقل شده است.
در یکی دو دهه اخیر، تحریم ها، فشارهای فراوانی را بر
صادرات در تمام بخش ها وارد کرده است از جمله صادرات خشکبار، به عنوان یکی از
مهمترین پشتوانه های اصلی صادرات غیرنفتی. محمد حسن شمس فرد، رییس اتحادیه
صادکنندگان خشکبار ایران، مهمترین معضل و آسیب جدی در بخش صادرات خشکبار را پس از
تحریم ها، مالیات های کمرشکن دولت می داند.
در کنار گفت و گو با آقای شمس فرد،
دیدگاه سه صادرکننده دیگر این حوزه را در بخش های مربوط به کشاورزی و فرآوری
محصولات خشکبار، بسته بندی و مارکتینگ، و حمل و نقل، در تکمله این مبحث در قالب
پرونده ای درباره صنعت خشکبار تقدیم شما می کنیم.
می دانیم که در سال های اخیر،
خشکبار ایرانی، رقبای جدی فراوانی در بازارهای هدف صادراتی و حتی بازار داخلی پیدا
کرده است. معروف ترین آنها، رقابت شدید پسته آمریکایی است. با یک نگاه و پرسش کلی
اگر بخواهیم به پاسخی سرراست و صریح برسیم خشکبار ما، چه پشتوانهای برای رقابت با
این رقیبان جدی دارد؟
اولا خشکبار ما در دنیا از نظر طعم و مزه درجه و جایگاه
اول دنیا را دارد و این خاصیتی است که خداوند به این اب و خاک داده است چه پسته
باشد چه کشمش و چه محصولات دیگر.
همهگی طعمشان از محصولات کشورهای دیگر بهتر است و
خواهان بیشتری دارد و ما در درجه اول باید ببینیم که خریدار چه چیزی از ما میخواهد
که آن را ما تولید و عرضه کنیم.
ما چند رقم کالا داریم که از نظر تولید، در
جایگاه اول قرار دارند. یکی از آنها پسته است. سپس کشمش و خرما. این سه قلم عمده
صادرات خشکبار کشور ماست.
بعد از این سه قلم، به انجیر، فندق، بادام و گردو می رسیم
که البته اینها صادراتشان بسیار پایین است زیرا مصرف داخلی خودمان زیاد است و تولید
آن به قدری نیست که صادرات آنچنانی داشته باشیم.
پسته ما به گفتهای حدود ۲۵۰۰
سال قدمت دارد. در اسناد تاریخی آمده است که آن زمان شاهان ایرانی وقتی به چین سفر
میکردند برای خاقان چین پسته به ارمغان می بردهاند.
از چه زمانی تولید و
فرآوری خشکبار ایران تبدیل به صنعت شد و صادرات آن به شکل امروزی در اولویت قرار
گرفت؟
بحث صادرات خشکبار را از ۵۰ سال پیش داشتهایم اما مقدار آن زیاد نبوده
است. از ۶۰ سال پیش هم به صورت غیره رسمی صادرات داشتهایم اما حجم آن کم بوده و
بیشتر توسط پیله ورانی بوده که این کار را انجام می دادهاند حتی قبل از انقلاب،
یکی از مصرف کنندگان بزرگ ما اتحاد جماهیر شوروی بوده که خرید کل خشکبارشان را از
ایران بوده که بعد از اتحاد جماهیر شوروی، این رویه تغییر کرد.
میزان رشد صنعت
خشکبار و صادرات آن طی ۵۰ سال اخیر به چه میزان بوده و با توجه به شکل صنعتی و
تمرکز بر صادرات و ارتباط به بازار خارجی چه اندازه موفق بوده است؟
یک قلم را به
عنوان نمونه عرض کنم که مثلا ما ۵۰ سال پیش حدود ۱۰ هزار تن تولید محصول پسته
داشتیم اما حالا به ۲۰۰ هزار تن رسیده است. این رشد را ما در حدود همین ۳۰ یا ۴۰
سال اخیر داشتهایم.
حال اگر امکانات باغداران فراهم باشد زیرا در حال حاضر مقداری
با مشکلات آب مواجه هستم اما اگر امکانات فراهم باشد حتی تا ۴۰۰ هزار تن هم
میتوانند برداشت محصول داشته باشند. مسئولان باید از نظر آبرسانی کمکشان کنند و
ببینند چه مناطقی از نظر آب و کشت محصول بهتر است چون در حال حاضر کرمان و رفسنجان
از نظر آب با مشکل مواجه هستند در حالی که در سال های اخیر در شهرهای ساوه و تبریز
و قم هم پسته کشت می شود و در آیندهای نزدیک در این مناطق نیز محصول بیشتری
برداشت خواهد شد .
حال نگاهی هم به آمار خشکبار در بحث صادرات داشته باشیم و
بگوئید در حال حاضر از لحاظ آمار و ارقام، جایگاه صادرات ما در حوزه خشکبار نسبت به
قبل، چگونه است؟
سال پیش در حدود ۳ میلیارد و دویست میلیون دلار صادرات
خشکبارمان بوده که از نظر قیمتی در حوزه صادرات غیر نفتی، در قیاس با کالاهای سنتی
دیگر مثل فرش، زعفران، صنایع دستی و امثالهم بالاتر از همه قرار داشته است اما
امسال نسبت به سال پیش ۳۳% کاهش داشته و این کاهش به این معنی نیست که برداشت محصول
کم شده باشد البته شاید 10% برای کاهش محصول باشد زیرا یکسال محصول خوب و بیشتر است
و یکسال کمتر است اما این کاهش در اثر دست کشیدن صادرکننده از صادرات است. به خاطر
فشارهایی که از طرف وزارت دارایی به صادرکننده وارد می شود ترجیح می دهد که صادرات
را رها کند.
با وجود اینکه طبق قانون کلیه کالاهای صادراتی از تولید تا صدور از هر
گونه مالیات و عوارض معافیت دارند اما وزارت دارایی عکس این قانون عمل می
کند.
لطفا آمار و ارقامی مربوط به تولید را هم بفرمایید که تولیدمان در چه سطحی
بوده و امروز در چه سطحی قرار دارد؟
در بحث صادرات ما ۳۳% کاهش داشتیم ولی در
بحث تولید باید سال باید به پایان برسد تا ما بتوانیم عدد را اعلام کنیم. پیش بینی
می شود امسال ۲۰۰ هزار تن، تولید پسته ما باشد.
در واقع مرکز ثقل صنعت و صادرات
خشکبار، پسته است؟
بله و بعد کشمش است و بعد خرما این سه قلم عمده است. مثلا در
هفت ماه امسال ما ۵۳۵۷۷ تن صادرات پسته داشته ایم و کشمش ۵۷۳۴۳ تن و خرما هم ۹۱۱۲۸
تن اما این ۹۱ هزارتن ۱۳۰ میلیون دلار درآمد ارزی داشته ولی آن ۵۳ هزار تن حدود ۴۹۳
میلیون دلار شده. خب اینها خیلی باهم تفاوت دارند. از نظر ارزشی پسته مقام اول است
و بعد کشمش و سپس خرما.
سال قبل چقدر بوده؟
سال قبل پیش بینی میشد ۲۰۰
هزارتن باشد اما ۱۷۵ هزار تن شد. مقدار محصول امسال معلوم نمی شود تا شهریور سال
آینده این جنس ها به کلی تمام بشود تا بتوان گفت صادراتمان چقدر بوده تولید هر سال
در شهریور سال بعد مشخص میشود که از آن میزان ۲۰% مصرف داخلی است و مابقی صادرات
میشود. آماری که همیشه وزارت کشاورزی میدهد درست در نمی آید.
این مشکل آمار
همیشه بوده است. علت آن چیست؟
بله همینطور است. آمار وزارت کشاورزی یک چیز می
گوید در حالی که آمار بانک مرکزی یک چیز دیگر و باغدارها هم یک چیز دیگر
میگویند.
منبع آماری شما کجاست؟
آمار صادرات که از روی گمرک کاملا مشخص است
و آمار تولید را هم همیشه بر اساس ۲۰% رقم مصرف داخلی محاسبه می کنیم و جمع این دو
رقم تولید سالیانه می شود یعنی اگر ما صد هزار تن تولید داشته باشیم ۲۰% آن مصرف
داخل و مابقی صادر میشود. این رقم آمار همیشه تقریبی است و از آمار میزان صادرات
به دست میآید و با دو یا سه درصد بالا یا پائین تر تقریبا صحیح است.
اما آمار
وزارت جهاد کشاورزی می گوید ما این میزان باغ زیر کشت داریم هر باغی این میزان
محصول پسته می دهد و جمع اینها فلان عدد می شود که مثلا ۲۵۰ هزارتن.
در حالی که
اصلا چنین چیزی صحیح نیست یعنی آمار وزارت کشاورزی بر اساس میزان زمین زیر کشت است
حالا اینکه بارور بودن یا نبودن زمین ها لحاظ نشده است در صورتی که میزان محصول در
زمینهای مختلف متفاوت است.
پس آماری که شما می گویید بر اساس اعداد اعلام شده
از طرف گمرک و همگی از طریق مرز رسمی است.
بله . دلیلی ندارد قاچاقی انجام شود.
اگر واردات بود شاید اما صادرات که معافی از گمرک دارد دلیلی برای قاچاق ندارد و
کسی خودش را درگیر قاچاق خشکبار نمیکند و امکان ندارد. من تا بحال نشنیدهام که
این کار انجام شود و با عقل هم جور در نمی آید که کسی برای فرار از مالیات این ریسک
را بکند که اگر بگیر بیافتد تمام بارش از بین میرود.
در مورد واردات خشکبار وضع
به چه منوالی است؟ چه محصولاتی و با چه حجمی در بازار داخلی، رقیب تولیدات داخلی
هستند؟
در حال حاضر بادام وارداتی از آمریکا در بازار موجود است که البته وزارت
جهاد کشاورزی میگوید ما اجازه واردات ندادهایم اما تمام اجیل فروشیها را که
ببینیم بادام امریکایی در آنها موجود است. چون زیبا و یک اندازه و یک دست هستند اما
طعم و مزه بادام ما را ندارد. قیمتش هم ارزانتر از بادام ایران است به همین دلیل
است که صادرات بادام ما در 8 ماهه، ۵۱۳۹ تن بوده. هندیها بادام ما را بیشتر
میبرند برای اینکه طعمش را دوست دارند و گردو هم ۲۶۸۳ تن بوده در صورتی که مصرف
داخلی کشورمان خیلی بالاست اما واردات هم داریم.
اگر مرز رسمی کنترل می شود و
وزارت جهاد کشاورزی هم اعلام کرده که اجازه واردات نداده است پس این محصولات از چه
طریقی وارد کشور می شود؟
ما فکر میکنیم اینها را مرز نشین ها وارد میکنند.
زیرا به یک اشخاصی اجازه داده میشود که در ازای صادرات یک کالایی بتوانند کالاهایی
را وارد کنند.
دولت اجازه میدهد؟
دولت تا به حال همچین اجازهای را داده است
. وزارت جهاد کشاورزی میگوید که این دست ما هم نیست.
پس دست چه نهادی
است؟
اینجا کسی مسئول نیست و کسی را هم به اتهام قاچاق خشکبار دستگیر نمی کنند
چون مرزنشینها اجازه دارند در ازای یک کالایی که صادر میکنند یک کالایی را هم
وارد کنند.
این همان پیلهوری است؟
احسنت. همان پیلهوری است در صورتی که ما
مخالف هستیم و نباید همچین اجازه ای داده شود. باید یک جایی باشد تا رسیدگی
کند.
عموما چه اقلامی وارد میشوند؟
در خشکبار بادام و مغز گردو
حجم این
واردات غیره رسمی در حدی هستند که بازار را در دست گرفته باشند؟
خیر . به آن
اندازه ها هم نیست ولی قیمتشان از بازار ما پایینتر است و ما آنقدر نداریم که
بخواهیم صادرات داشته باشیم زیرا مصرف داخلی خودمان زیاد است مخصوصا مغز گردو که کم
هم میاوریم ولی این را هم بگویم که اگر این دو قلم وارد نشود قیمتش از پسته هم
بالاتر میرود زیرا تولیدش کم است که این هم به مسائل مربوط به کشاورزی بر میگردد.
یکسال میروند و انقدر سیب زمینی میکارند که دیشب در یکجا خواندم که باز میخواهند
۱۵ هزار و خردهایی تن سیب زمینی را معدوم کنند.
بحث کشاورزی خود بحث مفصلی است
که در یک زمان دیگر دربارهاش صحبت خواهیم کرد اما برگردیم به بحث صادرات و
مالیات. مالیاتی که از آن صحبت می کنید از چه زمانی اعمال شده است؟
از دوسال پیش
از زمانی که ارز تغییرات آنچنانی پیدا کرد. ارز مبادلاتی و ارز آزاد . ارز مبادلاتی
برای واردات است که به اشخاصی که در کار واردات هستد تعلق میگیرد و ارز آزاد هم
برای صادرات است.
تفاوتشان چقدر است؟
تفاوتشان شناور است در حدود هزار تومان،
و حتی هشتصد تومان هم بوده. این تفاوت را اگر بخواهند سود حساب کنند مالیاتش سرسام
آور میشود یعنی هر دلار که هزار تومان فرق بکند من که بخواهم یک کانتینر پسته را
بفروشم پستهای که قیمت هر تن اش ۱۰ هزار دلار است و ۲۵ تناش میشود ۲۵۰ هزار دلار
یعنی ۲۵۰ هزار تا هزار تومان یعنی ۲۵۰ میلیون تومان.
این یعنی من در یک کانتینر
پسته ۲۵۰ میلیون تومان سود میبرم و دولت بخواهد مالیاتش را از من بگیرد. در حالی
که چنین چیزی نیست و امکان ندارد. در نتیجه این حرف اشتباه است.
این ارز با آن ارز
فرق میکند. من صادرکننده وقتی میخواهم جنس بخرم کسی بر اساس ارز مبادلاتی به من
جنس نمی فروشد بلکه فروشنده میگوید ارز ازاد به این قیمت است و من هم جنسم را به
این قیمت میفروشم میخواهی بخر نمیخواهی نخر
این در واقع همان مبنایی است که
میگوید ارزی که دریافت میکنید باید در صندوق حساب ارزی مالیاتش را بپردازید؟
خیر. ما نمیگوییم مالیاتی ببندند. صادرات معافی مالیاتی دارد و اصلا باید دور
ما را قلم بگیرند. تحت هیچ عنوانی و شرایطی ما حاضر نیستیم با وزارت دارایی روبرو
شویم.
ما یک قانونی داریم که صادر کننده را از مالیات و عوارض معاف می داند. حال
چه اتفاقی افتاده؟ قانون را زیر پا میگذارند یا سلیقهای برخورد میکنند؟
بله
دقیقا سلیقهای برخورد میکنند .
اگر توجه بفرمایید تفاوت نرخ این دو ارز مربوط به
دارایی نمیشود. من که بر آن اساس خرید نمیکنم . به طور مثال من از شما پسته را به
قیمت ۳۰ تومان خریداری می کنم.
این خرید با ارز آزاد است که اگر با ارز مبادلاتی
بخواهی در نظر بگیری ۲۵ یا ۲۲ تومان می شود. آیا شمای فروشنده به من کیلویی ۲۲
تومان می فروشید وقتی شخص دیگری از شما ۳۰ تومان میخرد؟ طبیعی است که به من
نفروشید پس در نتیجه بر اساس ارز مبادلاتی هیچ صادر کنندهای نمیتواند کالا بخرد
که بر آن اساس بخواهد بفروشد بلکه بر اساس نرخ ارز آزاد خرید میکند و نرخ ارز آزاد
هم پولی که وصول می کند را با این همه گرفتاری و با این همه تحریم ها حقش است که
بفروشد و هیچ نوع مالیاتی هم نباید به او تعلق بگیرد.
حال که مالیات اعمال شده
چه پیامدهایی به دنبال داشته؟
صادر کننده ها یکی یکی می روند و صادر کننده دارد
کم و کمتر می شود. همانطور که می بینید ۲۰% تا ۳۰% آمار کمتر از سال قبل شده و اگر
آمار کلی بگیریم میبینیم که کل صادراتمان در حدود ۱۱% کاهش داشته. امسال ۱۱% سال
بعد ۲۰% و سال بعد از آن هم همه قید صادرات را میزنند.
محصول ایرانی با همه جای
دنیا توان رقابت دارد. مشکل اصلی به نظر بنده که در این کار استخوان خرد کردهام
همین مسئله مالیاتی است. اگر این مشکل برطرف شود و صادر کننده را آزاد بگذارند تا
کار خودش را بکند به این مشکلات بر نمیخوریم و صادرات رونق گرفته افزایش خواهد
یافت.
شما در راستای برطرف شدن این مشکل چه اقدامی انجام دادهاند؟
هر اقدامی
کردیم به جایی نرسیدیم.
کجاها اقدام کردید؟
ما کجاها را داریم برای اقدام؟ ما
وزارت صنعت، معدن و تجارت را داریم. مرکز توسعه تجارت را داریم و اتاق بازرگانی هم
هست. جای دیگری که ما را راه نمیدهند که این سه جا هم اقدام کردیم ولی به نتیجهای
نرسیدیم. شخص آقای وزیر بازرگانی از دست وزارت دارایی ناراحت است سر همین موضوع
مالیاتی اما حرفش به جایی نرسیده. حتی اقای معاون اول رئیس جمهور در روز ملی صادرات
توضیح داد که اینها حق صادر کننده است و هیچ گونه مالیاتی نباید باشد ولی از آن طرف
آقای طیب زاده در یک جایی میگفت ما بایستی جبران نفتی که ارزان شده و قیمتش کاهش
پیدا کرده را از هر جایی که میشود تامین کنیم. حالا از صادرات یا واردات شده و یا
از مالیات یا از مسکن و چه از هر جایی که شد.
چه شخصی این را گفته؟
آقای وزیر
دارایی .
و این یعنی توجیه همین اتفاقاتی که درباره مالیات افتاده؟
این را
واضح و مستقیم نگفته ولی در بحث بین خودشان بیان شده که چون قیمت نفت پایین آمده ما
باید کسری بودجه را با مالیات جبران کنیم.
در سال های گذشته اعلام کرده بودید که
آمریکا در تولید و صادرات محصول پسته از ما جلوتر است؟
امسال عقب افتاده و به
دلیل خشکسالی نتوانست محصول سال قبلش را داشته باشد و محصولش کمتر شد.
آمار و
درصدهای تولید و صادرات پسته آمریکا نسبت به ایران چه اعدادی است؟
می شود گفت
۱۰% محصول امریکا کاهش داشته اس.
تولید یا صادراتش؟
تولیدش کاهش داشته و
صادراتش هم که برای آخر سال است و در حال حاضر صادرات انجام نمی دهد.
چرا صادر
نمی کنند؟
دوست ندارند و صلاح کار خودشان را در این میبینند.
یعنی مصرف
داخلیشان زیاد است؟
خیر . مصرف داخلیشان همان مقدار قبل است اما عرضه به
بازارشان را کمتر کردهاند.
در بازارهایی که ایران از قبل داشته و آمریکا هم
ورود پیدا کرده، استقبال بازار با کدام محصول بوده است و آیا آن بازارها از دست
ایران خارج شده است؟
بازار ما بیشتر، بازار اروپا بوده که آمریکا توانسته در آن
رخنه کند اما ما آرام آرام در حال جلو رفتن هستیم و همه اینها را جبران میکنیم و
اینطور نیست که بازار از دست ما خارج شده باشد. به خاطر طعم و مزهای که محصولات ما
دارد کشورهای دیگر بیشتر مایل هستند که از ما خرید داشته باشند. اگر این تحریم ها
برداشته شود تمام اینها جبران میشود و ایران به جایگاه قبلی خود بر
میگردد.
جدا از بحث طعم و مزه که بحث درستی هم است اما ما چالش و رقابت قیمت را
هم داریم..
قیمت را روز خرید و فروش تعیین میکنند
قیمت تمام شده را عرض
میکنم.
بله قیمت تمام شده پسته برای آمریکایی ها پایینتر است و سودشان بیشتر
در حالی که قیمت تمام شده ما بالاتر است ولی سودمان کمتر. ما با همان سود کم هم
ساختیم اگر دولت بگذارد. ببینید مثلا انها از هر هکتار باغ پسته ۳ تن محصول برداشت
میکنند اما ما ۹۰۰ کیلو یا یک تن برداشت داریم یعنی آنها سه برابر ما برداشت از هر
هکتار باغ دارند. پس در نتیجه برایشان ارزانتر تمام میشود. آنها میتوانند صادرات
پسته ما را ذلیل کنند یعنی قیمت را آنقدر پایین بیاورند که ما اصلا صادراتمان تعطیل
شود اما این کار را نکردهاند زیرا سود خودشان را در نظر میگیرند.
پس آنها توان
در دست گرفتن بازار را دارند؟
بله دارند. توان رقابتی شدیدی هم دارند.
پس شما
بر چه اساسی چنین ادعایی می کنید که ما میتوانیم بازار را دوباره در دست
بگیریم؟
برای اینکه پسته ایران را از پسته آنها بهتر میخرند. به خاطر اینکه
کیفیت محصول ما بالاتر است و طعم و مزه پسته ایران بهتر است. محصول ما را دوست
دارند و برای آنها شناخته شده است.
بسته بندی انها هم مانند بسته بندی ماست چون
۸۰% خریداران، بسته بندی کوچک خرید نمیکنند ولی در بحث قیمت اگر آنها با ما زیاد
رقابت کنند به ضرر خودشان تمام میشود پس قیمت خیلی کمتر از ما نمی فروشند.
پس
شما کماکان معتقدید که ضربه اصلی به صادرات را مشخصا، مالیات های اعمال شده وارد
کرده است.
بله. مردم خسته میشوند و صادرات را رها میکنند. یکی امسال رها
میکند و میرود .
دو نفر هم پایان سال میروند و پنج نفر هم آن طرف سال
میروند و دیگر کسی برای صادرات باقی نمی ماند. بحث دیگری هم است دستور محرمانهای
ابلاغ شده که از سال ۸۸ هر چه پرونده صادراتی است دو مرتبه رسیدگی شود تا برایشان
مالیات بنویسند. ما برگ قطعی داشتیم معافیتمان را هم گرفتیم همه کارمان هم تمام شده
امسال برای خود من امده بود که شما ۱۲۰ میلیون تومان باید پرداخت کنید. گفتیم آخر
برای چه؟ میگویند باید پرداخت کنید. چند جواز تان موجود نیست. حسابدار من گشته
پیدا کرده و ۳ جلسه باهاشان گذاشتهایم تا قضیه تمام شده است. اینها صادر کننده را
آزاد نمیگذارند که راحت کار خودش را انجام دهد.
کسی که از قبل از مالیات معاف
شده و سندش موجود است چطور میتوانند تغییرش دهند و دوباره برایش مالیات
بنویسند؟
چطور میتوانند؟ همینطوری که گفتم. برای بنده را گفتند و اگر کسی
نتواند برود جوابشان را بدهد از او میگیرند. همان برخورد سلیقهای با
قانون.
اگر این روند ادامه پیدا کند چه اتفاقی می افتد؟
صادرات از بین میرود
اگر وزارت دارایی بخواهد فشار بیاورد بر صادراتی ها صادرات از بین میرود.
شما
برای رفع این مشکل مشخصا چه اقداماتی انجام داده اید؟
با خیلیها صحبت کردیم.
همین مرکز توسعه تجارت آقای افخمی جلوی چشم خود من تلفن کردند و دو یا سه بار هم
تاکید کردند. آنجا ماهی یک دفعه جلساتی برگزار میشد که یک عده از روسای اتحادیه ها
را دعوت و صحبت میکردند. آنجا گفته شد که کاری ندارد. همین الان در حضور شما تلفن
میکنم یک اتوبوس بیاید و همه با هم میرویم وزارت دارایی پشت در اتاق وزیر می
نشینیم. نمیتواند بگوید نیستم. مینشینیم تا بیاید. که گفت این کار را نکنید. من
از ایشان دعوت میکنم بیایند اینجا. که تلفن کرد همان جا در حضور ما وقت گذاشتند
برای یک ماه دیگر و یک ماه دیگر که ما رفتیم آنجا صحبت کنیم گفتند نمیتوانند
بیایند. گفتند جلسهای گذاشته شده در هیات دولت که باید برویم و نمی توانیم پیش شما
بیاییم. طبیعی است چون که نمیتوانند جواب ما را بدهند و در واقع حرفی برای گفتن
ندارند پس جلسه نمیگذارند.
این مشکلات در دیگر بخشهای دیگر صنعت و صادرات هم
هست. آنها چه راهکاری در برخورد با این مشکل داشتند ؟
آنها را من اطلاع ندارم.
همین صنف خودمان و حوزه فعالیتی خودمان را اطلاع و کار داریم و صحبت میکنیم.
درباره آن ها من اطلاعی ندارم ولی آنها هم حتما اقداماتی داشتهاند.
منظورم این
است که حتما صنایع دیگر هم در مورد این مشکلات و مسایل مشترک کارهایی انجام
دادهاند اما شده که چندین مدیر صنایع و فعالان صنفی مختلف با هم اقدام مشترکی
انجام بدهند؟
خیر. ولی باید ببینیم آنها چه اقداماتی انجام دادند. یک زمانی
اوایل جنگ از صادرات مالیات میگرفتند که ما رفتیم آنجا شکایت کردیم و از اتحادیه
نامهای به مجلس نوشتیم که صادرات باید از مالیات معاف باشد.
خلاصه بعد از
چندین بار رفت و آمد بنده به مجلس، گفتند چون جنگ است ۵۰ %تخفیف دادند و قرار شد
بخاطر شرایط جنگی کشور ۵۰% مالیات پرداخت شود. بعد از جنگ تحمیلی ۸ ساله باز ما یک
نامه نوشتیم و بنده رفتم مجلس ایستادم و چند روز رفتم پیگیری کردم تا آن ۵۰% را هم
برداشتند و شد ۱۰۰% معافیت مالیاتی ولی هیچ کدام از این اتحادیه ها قدم جلو نگذاشته
بودند نه آبزیان نه فرش و نه صنایع دستی و... هیچکدام اقدامی نکرده بودند و ما
رفتیم برای همه این کار را
انجام دادیم.
این اتفاقی که الان افتاده و این
قانون مالیاتی چیزی شبیه به زمان جنگ است؟
بله و در اصل بدتر از زمان جنگ هم شده
است زیرا آن زمان قانون بود ولی الان بی قانونی این کار را
میکند.
nirwanrezaee@gmail.com*
*** نیروان رضایی