رشد دونالد ترامپ نشانه اي از افول نخبگان است. اما اين به معني ضعف خاص در حزب جمهوريخواه نيست. ترامپ با موفقيت درحال انتقال خشم و حمله کردن است. تاکتيکي که تازه نيست. بارها و بارها ، عوام فريبي به قدرت رسيده است ولي عوام فريبي نتوانسته پاسخگو باشد و همه چيز را بدتر ميکنند. به نظر ميرسد بسياري فکر ميکند کارها بدتر از اين نخواهد شد ولي چرا، ميتواند چنين شود. نه تنها در آمريکا بلکه در سراسر دنيا. به همين دليل ترامپ بسيار خطرناک است ، او هيچ ايده اي براي موفقيت آمريکا ندارد. ترامپ يک پوپوليست راستگرا است. پوپوليستها ، تخصص را رد ميکنند و به جاي آن کاريزما، جذابيت و ناداني را ارائه مينمايند. پوپوليستهاي راستگرا همچنين ، خارجيها را مقصر همه چيز ميدانند.
ترامپ به همه اين عقايد اين ايده بدون ارزش "معامله" را اضافه ميکند. درهرکشوري ، استقبال از توهم پوپوليستي منزجر کننده است. در ايتاليا به طور مثال قابليت سيلويو برلوسکوني در رهبري يک کشور گمراه شده باعث از بين بردن دو دهه اصلاحات در اين کشور شد. ولي اين امر در آمريکا مهمتر است. اين کشور جهان مدرن را با گسترش تعهد قانوني و ساخت سازمانها شکل داد. دو دستاورد مهم و قابل توجه آن ،قوي شدن اتحاد ميان آمريکا و متحدانش شد. آمريکا ، تنها به اين دليل داراي متحد است چون بسيار قدرتمند است. همچنين اين امر به دليل اعتماد ميان دو طرف است. دومين دستاورد اين است کهامريکا متعهد به انجام وعدههايش است که مثال آن توافقات تجاري است که بدون آن پيشرفت بسياري از اقتصادهاي نوظهور در دهههاي اخير امکان پذيرنبود. ترامپ با ديدگاه معامله گر خود از جهان ميتواند باعث از بين رفتن اتحاد با متحدانش و موسسات و سازمانهاي جهاني شود. اين امر ممکن است باعث نابودي نظام سياسي و اقتصادي جهان شود. ترامپ و طرفدارانش باوردارند کهامريکا درصورت پاره کردن تعهداتش ميتواند از هرگونه صدمه فرار کند.
آنها اشتباه ميکنند. اگر حرف آمريکا ارزش خود را از دست بدهد ، همه چيز تغيير ميکند و بدتر ميشود. بي تفاوتي ترامپ به قابليت آمريکا عميق است. خزانه داري آمريکا يکي از مهمترين ابزار مالي جهان محسوب ميشود. با توجه به موقعيت مالي آمريکا بايد هشيارانه عمل کرد.
دراين ميان طرح مالياتي نامزد جمهوريخواهان باعث افزايش بدهي دولت فدرال خواهد شد که 39 درصد از توليد ناخالص داخلي را به خود اختصاص ميدهد.