وی افزود: یارانه نقدی که ایشان برقرار کرد،حتي اگر قیمت نفت دوبرابر شود،دیگر بر اقتصاد اثر تعیین کننده ندارد.یعنی مازاد درآمدی ديگر وجود ندارد که میل به تلاطم در اقتصاد ایران ايجاد كند.
این کارشناس اقتصاد سیاسی با تاکید بر اینکه مازاد درآمد نفتی تمام شد،خاطرنشان کرد: اثر گذاري دولت آقای احمدی نژاد دراقتصاد ایران از دو طریق اتفاق افتاد؛ اول کاهش طولانی مدت قیمت نفت و دیگری یارانه نقدی و وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتي.
لیلاز با مقایسه اقتصاد ایران در سالهاي 68، 69 و 70 در مقایسه با سالهای اداره دولت آقای روحانی یعنی سالهای 93، 94-95 عنوان کرد: درآمد نفتی ایران در سه سال دوم معادل دو یا سه برابر سه سال سالهاي 68،69 و 70 است ؛این موضوع نشان می دهد که ما حتي به یک ششم رشد اقتصادی آن سه سال نمی رسیم.
او با بیان اینکه بخش زیادی از درآمد نفتی باید بین مردم توزیع شود،گفت: دولت فاقد امکانات مالی است؛ سالی 40 هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت مي كند. در سه سال دولت آقای روحانی 120 هزار میلیارد تومان یارانه نقدی پرداخت شده،حال آنکه مجموع پرداختی به بودجه های عمرانی به 50 هزار میلییارد تومان نمی رسد.
استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه باید از کاهش قیمت نفت در اقتصاد استقبال کرد،گفت:به این دلیل که دیگر درآمد نفت قادر نخواهد بود كه مسیر اقتصاد کشور را به صورت اساسی دگرگون کند؛حالا هم لغو تحریم ها اثر درآمد نفتی دارد.یعنی افزایش درآمد نفت به معنی افزایش قیمت نیست.
وی اضافه کرد: اگر روزانه 3 میلیون بشکه نفت با همین قیمت های کنونی نفت صادر شود، روزی 150 میلیون دلار درآمد ايجاد مي شود که در مجموع در یک سال 50 میلیارد دلار می شود.
لیلاز عنوان کرد: اولین درس اقتصاد این است که تخصیص منابع محدود به مصارف نامحدود باشد؛هرزمان که این تعادل بهم بخورد اقتصاد بلاموضوع می شود .
این کارشناس اقتصادی یادآورشد: اگر این اتفاق بیفتد دیگر نیاز به اقتصاد ندارید. وقتي منابع نفتي كاهش مي يابد،اولين اثر منابع نفتی اين مي شود كه ما از وزرای اقتصاد دولت قبل به کمال درویش می رسیم.
او بااشاره به درخواست برخی نمایندگان از علی طیب نیا مبنی بر عملکردی همانند کمال درویش در اقتصاد ایران گفت: این درخواست از کسانی شنیده می شود که روزی افرادی مثل پرویز داودی،شمس الدین حسینی و صمصامی را هم قبول داشت.ولی چون منابع کم شد دنبال کمال درویش می گردند.