سعيد قليچيروزنامهنگار
Saeedg6@gmail.com
بزرگترين مشکلي که اقتصاد امروز ایران با آن روبهرو است، بروز و تداوم رکود اقتصادی است. اتفاقی که شروع و پیشینه آن به انتهای سال ۹۱ و ابتدای سال ۹۲ میرسد در دولت گذشته بازميگردد. كارشناسان معتقدند كه براي خروج از ركود در شرايط فعلي نیاز به سرمایهگذاری خارجی است. به نظر ميرسد كه سرمایهگذاران داخلی، سرمایهگذاری در صنعت و تولید را مقرون به صرفه نمیدانند و حاضر نيستند ريسك حضور در توليد در شرايط ركود را بپذيرند. وقتی گفته میشود سرمایهگذاری داخلی در راستای کسبوکار و درآمدزایی بايد در حركت باشد، یعنی باید به سه شاخص اصلي تامین منابع مالی، فناوری روز و موضوع بازار توجه شود. به اين ترتيب زماني كه سرمایهگذاران حاضر نيستند سرمايهگذاري در بخشهاي توليدي و اقتصادي داشته باشند يعني با تحليل این سه شاخص به این نتیجه رسيدهاند که نباید سرمایهگذاری کنند.
این روزها وقتی کارشناسان به بيان مشکلات صنعت میپردازند، همه فكرها تنها به مشكلات تامین منابع مالی مشغول ميشود، در حالی که مهمتر از این شاخص، بهروز نبودن فناوری و بازار است. به عبارت ديگر در حال حاضر بسیاری از واحدهای تولیدی و صنعتی در کشور توانایی فعالیت با حداکثر ظرفیت خود را ندارند، چراكه بازاری برای آنها وجود ندارد. در نتیجه مشکل اساسی کشور نبود بازار و تاثیر آن در سیاستگذاری مدیریت اقتصاد و صنعت کشور است. از مشکل بازار داخلی که بگذریم. هرگز تولید کشور در راستای صادرات نبوده و همین موضوع یعنی نداشتن بازارهای بینالمللی که میتوانست منجر به خروج رکود از اقتصاد کشور شود مشکلات تولید را صدچندان کرده است. وقتی نگاه ما در برنامهریزی و مدیریت، نگاه صادراتمحور نبوده نمیتوان توقع داشت در عرصه تولید، رقابت بینالمللی داشته باشیم. رقابت کردن در بازار داخل در شرايط فعلي مضحک به نظر میرسد در حالی که در هیچ جای دنیا اینگونه نیست که رقابت فقط مختص داخل باشد. امروزه صنایع کشورهای مختلف با همتراز خود در دنیا رقابت میکنند. با اين حال ما همچنان در بخش تولید نیازمند داشتن تفکر و بینشی هستیم که بتوانیم در زمینه سیاستگذاری و مدیریت، با توسعه صادرات بنگاههای بینالمللی ایجاد کنیم، اما متاسفانه تا امروز این اتفاق حاکم نبوده و بهطور عمده استراتژی حاکم در سیاستگذاری بر مبنای واردات بوده است نه توسعه صادرات. اگر مقايسه درباره شرايط امروز توليد و صنعت در ايران با ساير كشور صورت بگيرد، بیانگر سیاستگذاری و برنامهریزیهای اشتباه و یا ناکام دولت برای تولید کشور است. به عبارت دیگر اگر اقتصاد ایران بر پایه توسعه صادرات شکل گرفته بود، چالشهای اساسی اقتصاد از جمله رکود رفع میشد. تا زمانی که به سمت و سوی توسعه صادرات غیرنفتی گام برنداریم از رکود اقتصادی خارج نشده و مشکلات فناوری رفع نمیشود این در حالی است که یکی از عمده مشکلات واحدهای تولیدی رقابتی نبودن به علت نداشتن فناوری روز است و نبود این شاخص به علت نبود فعالیتهای تحقیق و توسعهای در واحدهای تولیدی است. در نهایت میتوان اینطور نتیجه گرفت که نداشتن رغبت به فعالیتهای تحقیق و توسعهای در راستای بهبود فناوری و رقابتی کردن بازار به علت نداشتن بستر مناسب اقتصادی است که در نهایت گریبانگیر تولید و صنعت کشور شده؛ در نتیجه تنها راه برونرفت از این مشکل توسعه صادرات به جای واردات و فراهمسازی بازارهای بینالمللی برای رقابت بیشتر است. به اين ترتيب باید برای داشتن بازار مناسب، فناوری روز دنیا و تامین منابع مالی برنامهریزی مناسب داشت تا شاهد شکوفایی بیشتر در تولید و صنعت کشور بود.