کورش شرفشاهي
k.sharafshahi@gmail.com
اولين روز ثبت نام يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري برگزار شد و کساني که سوداي رياست بر دولت نظام جمهوري اسلاميايران را دارند، شناسنامه و کارت ملي به دست راهي ستاد انتخابات در وزارت کشور شدند. اما امسال نيز با کمال تاسف همچون سالهاي قبل درگير افرادي بوديم که نه تنها انتخابات بلکه رياست جمهوري را با شوخيهاي کنار خياباني اشتباه گرفته بودند. بازهم افرادي که ميخواستند بخندند يا بخندانند، ثبت نام کردند و خبرنگاران نيز از اين سوژهها، گزارشهاي خوبي تنظيم کردند تا کساني که نتوانسته بودند ستاد انتخابات را ببينند، از وضعيت و شرايط ثبت نام با خبر شوند. اکنون سوال اينجاست که اين افراد مقصر هستند يا کساني که قانون را مينويسند يا آن را بازنگري ميکنند؟ هر هفته نمايندگان مردم در خانه ملت بسياري از قوانين را مورد بازنگري قرار ميدهند. دولت و قوه قضاييه لوايح بسياري را تنظيم ميکنند و به مجلس ميفرستند. مجمع تشخيص مصلحت نظام جلسات بسياري را برگزار ميکند و کميسيونهاي مختلفي دارد که مسايل کشور را بررسي ميکنند. خلاصه اينکه دستگاههاي بسياري هستند که دايم در خصوص قوانين کشور اظهار نظر ميکنند و کار به جايي ميرسد که هزاران قوانين موازي در کشور تصويب ميشود که در بسياري از موارد مشکل ساز ميشود، اما با وجود آنکه هر چهار سال يک بار، انتخابات رياست جمهوري از سوي برخيها از سرعمد يا سهوي به سوژه اي براي خنده تبديل ميشود، قانوني که مانع ثبت نام هر فردي بشود، وجود ندارد. در حالي که نمايندگان مجلس يک باره شرط ثبت نام در انتخابات مجلس را به کارشناسي ارشد ارتقا ميدهند و براي نامزدي شورا نيز شرط ميگذارند، اما تنها شرط براي ثبت نام در انتخابات رياست جمهوري، نفس کشيدن است و کافي است يک نفر زنده باشد تا بتواند براي رييس جمهور شدن ثبت نام کند. به راستي مسوولان نميدانند که ثبت نام با اين شرايط چقدر براي کشورمان تبعات دارد؟ از يک بسياري از ثبت نام کنندگان سوژه خنده هستند که از اين بابت ضربه ميخوريم و از سوي ديگر اين حجم گسترده ثبت نام و ردصلاحيت گسترده آنها، براي دستگاههاي نظارتي همچون شوراي نگهبان تبعات جبران ناپذيري دارد. آيا قبول نداريم که ثبت نام صدها نامزد رياست جمهوري و ردصلاحيت آنها بهانه اي براي تهيه دهها برنامه خبري در شبکههاي آن طرف آب عليه کشورمان و نظام اسلاميميشود؟ چرا قانون اصلاح نميشود تا هزينه ردصلاحيتها را کاهش بدهيم و ثبت نام انتخابات رياست جمهوري را جدي کنيم؟اما نکته ديگر حضور افراد جدي در اولين روز ثبت نام است. آمدن مصطفي ميرسليم به ستاد انتخابات و ثبت نام بيانگر آن است که تفرقه در خيمه اصولگرايان جدي است. اين در حالي است که موتلفه نيز به اجماع نرسيده و به نظر ميرسد که اسدالله بادامچيان نيز سوداي رياست جمهوري در سر دارد. اگرچه همگان اعلام ميکنند که براي جمنا احترام قايل هستند، اما در عمل به تصميمات جمنا نيز احترام نميگذارند. از يک سو سيدابراهيم رييسي که هنوز از سوي جمنا به عنوان نامزد نهايي تعيين و اعلام نشده، با جديت در مجامع گوناگون حضور مييابد و سخنراني ميکند که بيانگر فعاليتهاي انتخاباتي وي است. همچنين سعيد جليلي نيز يک تنه به فعاليتهاي انتخاباتي مشغول است و نشان داده که احتراميبراي تصميمات جمنا قايل نيست. تکليف چهار نامزد ديگر جمنا نيز مشخص نشده و چون هر يک از آنان اميدوار هستند که برگزيده جمنا باشند، به سخنراني و سفرهاي تبليغاتي ميپردازند. اگر چه اصولگرايان با بهانههاي گوناگون به تخريب اصلاح طلبان نيز ميپردازند، اما بايد بپذيريم که رقيب اصلي اصولگرايان اختلافاتي است که از سر قدرت طلبي در بين آنان وجود دارد. به هر حال هنوز زود است در اين خصوص اعلام نظر کنيم و بايد منتظر بمانيم که در روزهاي آينده چه دودي از اردوگاه اصولگرايان بلند ميشود، سفيد يا سرخ؟