کد خبر: ۵۱۰۰
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۳
مذاکرات هسته ای موضوع منافع ملی و نماد تحول تاریخی در نظام بین الملل و در تاریخ ایران است.برای موضوع دو مفروضه مطرح است. نخست آنکه پرونده هسته ای و کنش و واکنشهای آن بر بستر نظام بین الملل صورت می گیرد. این نکته کلیدی است. پرونده هستهای کشمکش ایران و آمریکا، ایران و چین، ایران و روسیه یا بده بستان آنها نیست. رفتار کشورها در عرصه دیپلماسی به نوعی کنش و واکنش با یک مجموعه و ساختار جهانشمول به نام نظام بین الملل است. باید دید که کنش ما در مساله هسته ای، تا چه حد و در چه جایگاهی از نظام بین المللی است. بنابراین با در نظر گرفتن این مفروضه، سطح تحلیل، تقلیلگرایانه نخواهد بود. زمانی انتقاد رئالیست های ساختاری به رئالیستهای سنتی به دلیل نوع نگاه تقلیل گرایانه آنها بود. مثلا برای بررسی روابط بین شوروی و آمریکا نباید به زندگی نامه یا رفتار دولتمردان پرداخت. باید در نظر داشت که در یک سیستم کلان بینالمللی قرار گرفته که از درون آن، نگاه علمی و سازنده صورت گیرد.مفروضه دوم این است که در گام بعدی نظام بین الملل در حال دگرگونی است. بنیان های این نظام بین الملل در حال تغییر بوده و اتفاقا پرونده هسته ای ایران و نوع کنش و واکنش ایران با دیگران گویای این دگرگونی است. تا پیش از این در نظام دو قطبی، چه زمانی قدرت بزرگ حاضر به گفت وگو با یک قدرت منطقه ای بود؟ این نشان از دگرگونی نظام بینالمللی دارد. نظام بین الملل کنونی، چند لایه است. فقط دولت ها بازیگران آن نیستند. بازیگران دیگری هم وجود دارند و به همین دلیل نوع کنش و واکنش در پدیده ای مانند پرونده هسته ای در نظام بین الملل مهم است. مهم این نیست که آن دولت چه می فهمد یا چه می گیرد و چه میدهد، بلکه مهم این است که ساختار ذهنی جاری در نظام بین الملل که بسیاری از بازیگران آن غیر دولتی هستند، به چه تلقی و ذهنیتی از یک کشور می رسند.نظام کنونی نشان داده که دنیای امروز قطب بندی شده نیست. نظام امروز نه یک قطبی، نه دو قطبی و نه حتی چند قطبی است. دنیای ما دنیای پلورالیزه نیست. قطب به آن معنی است که یک کشور در بلوک خود تصمیم میگیرد کن فیکون شود. مذاکرات هسته ای نشان داد که ممکن است بسیاری از کشور ها

« کن » کنند، اما « فیکون » نمی شود. شرایط به گونه ای شده - و اتفاقا ایران نیز به آن کمک کرده- کشوری با تمام مشکلات اقتصادی و مسایل دیگر، می تواند نوع نگاه قدرت های بزرگ را به طور جدی به چالش بکشاند و حرف خود را به کرسی بنشاند. این دنیای در حال دگرگونی دنیای بسیار پیچیده ای است.

حال این سوال مطرح می شود که چرا مذاکرات هسته ای پیچیده شده است؟ طی جنگ جهانی اول و دوم حوادث بسیار مهمی روی داد، اما مذاکرات آن چقدر طول کشید؟ تنها با برگزاری دو کنفرانس، یالتا و پوتسدام، قضیه تمام شد. در حالی که قدرت های پیروز در جنگ به شدت با هم اختلاف داشتند. اما در دنیای قطب بندی شده چند دولت تصمیم می گیرند و قضیه تمام می شود. در حالی که اکنون در دنیای بسیار پیچیده و در هم تنیده ای قرار داریم؛ دنیایی که بازیگران اقتصادی، بازیگران متفاوت در رسانه ها و شبکه پیچیده حقوقی را به وجود آورده است.به طور قطع می توان گفت پیچیده ترین و فنی ترین مذاکرات دیپلماسی در حال روی دادن است. هر تحریم، هر اتفاق یا تصمیمی تبدیل به شبکه پیچیده ای از قوانین، شبکه پیچیده ای در ذهن ها از داوری و شبکه پیچیده ای از تصمیمات اقتصادی شده است. می توان کار مذاکره کنندگان را به جراحی مغر و اعصاب تشبیه کرد که هزاران عامل را باید در نظر بگیرند.مذاکرات چندین نکته را درباره روابط بین الملل و جایگاه ایران بیان می کند. یکی اینکه مذاکرات خود نماد تعیین جایگاه ایران در نظام بین المللی است. ایران هم در گفتار، هم در سخن، هم در نظام معنای جاری در عرصه بین المللی، هم در مناسبات قدرت بین المللی و هم مناسبات اقتصاد بین المللی در حال ارتقا جایگاه خود است. اینکه آقای روحانی صحبت از ترک برداشتن بدنه تحریم ها می کند، یک شعار سیاسی نیست. درواقع رخنه هایی در شبکه گسترده جهانی مانند سرمایه، فناوری و بازار جهانی ایجاد شده که به سرعت در حال ورود به آنها هستیم و این امکان را برای ارایه توانمندی های ایران در عرصه اقتصادی جهانی فراهم می کند. بنابراین مذاکرات نماد ارتقا جایگاه ایران در نظام بین المللی است.از طرفی دوگانه ای در جهان اسلام به وجود آمده که ایران به تدریج در حال تبدیل به نماد وجه پذیرفتنی جهان اسلام است. آن دوگانه چیست؟ اکنون دو تصویر متفاوت از اسلام در عرصه بین المللی شکل گرفته، یکی اسلام طالبانی و داعش که چهره اسلام را بسیار مخدوش کرده و از نظر ما اسلام نیست و دیگری چهره ای که ایران ارایه و به نوعی در مذاکرات هسته ای آن را نمادسازی می کند. چهره ای که ایران از اسلام در مذاکرات ارایه کرده، منطقی، عاقل، همساز با دنیا، اهل مذاکره، قانون و اقناع دیگران است. این مساله در سرنوشت و تاریخ اسلام جایگاه ویژه ای را باز می کند. در حالی که بسیاری از دشمنان اسلام سعی در معرفی داعش و طالبان به عنوان چهره ای از اسلام هستند، اما در مقابل در صدر همه رسانه های دنیا، نمایندگانی از نظام جمهوری اسلامی حضور دارند که با زبان بین الملل به خوبی سخن می گویند، آگاه به دانش روز و حقوق بین الملل هستند. چهره منطقی که منطق آنها را دنیا پذیرفته است. بر اساس تحلیل محتوای صورت گرفته توسط یکی از دانشجویان، طی سه –چهار ماه گذشته، بیش از 40 بار مقامات آمریکایی صحبت از به رسمیت شناختن حق ایران برای استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای کرده اند. آمریکایی که حاضر نبود هیچگاه این جلمه را به کار ببرد. این یعنی ایران توانسته چهره ای از اسلام نشان دهد که حتی نظام بین الملل سخت ترین خواسته هایش را بپذیرد. بنابراین مذاکرات هسته ای نماد ارتقا جایگاه اسلام راستین در عرصه بین الملل است.

در نهایت آنکه، اگر بتوان در مذاکرات تاریخی به حداقل نتایج مثبت دست یافت، نشان خواهد داد که دوران تنازع و رسیدن به اهداف سیاسی از مسیر تنازع به پایان خود نزدیک می شود. یعنی نه آمریکایی ها و نه هیچ قدرت دیگری با تهدید، زور و فشار نظامی نمی تواند به نتیجه برسد. در دنیایی که در حال دگرگونی است حتی نگاه های کاملا متقابل با هم نیز می توانند از مسیر دیگری مسایل خود را حل کنند.

* -دکتر حسین سلیمی- رییس دانشگاه علامه طباطبایی


نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار